مصاحبه با جلالت‌مآب!

سوال: جلالت‌مآب محترم، وزیر پول‌های بی‌زبان! شنیده‌ایم یکی از معینان وزارت شما تقریباً 50 میلیون دالر را گرفته و برو که نمیری، آیا راست است؟

جواب: به‌ نام تمویل‌کنند‌‌گان و حامیان دموکراسی در افغانستان! من شخصاً معتقدم که 50 میلیون دالر به زبان آسان گفته می‌شود؛ اما در عمل بسیار پول است. خدا شاهد است که اکثریت مردم افغانستان وقتی 50 میلیون دالر را خواب ببینند، فردایش حتماً کدام نذر و خیرات می‌کنند. در قسمت معین صاحبی که گفته می‌شود 50 میلیون دالر را از وزارت کشیده و با خود برده، باید گفت که خوش‌بختانه این معین صاحب موفق نشده 50 میلیون دالر را کامل با خود ببرد. او از مجموع 50 میلیون دالر، 45 میلیونش را برده و گزارش‌ها حاکی از آن اند که 5 میلیونش هنوز از کشور خارج نشده و مقام‌های کشفی ما عملیات ویژه‌ای را برای کشف محل اختفای این پنج میلیون دالر راه‌اندازی نموده‌اند. تصور من از وضعیت این است که در آینده‌ی نزدیک خبرهای خوب خواهیم شنید.

سوال: جلالت‌مآب وزیر صاحب، اگر ممکن است، کمی در مورد گذشته و شخصیت این معین دزد خود معلومات بدهید، آیا می‌دهید؟

جواب: چرا نه؟ من همیشه دوست دارم معلوماتی را که دارم، به دیگران هم بدهم، همیشه هم داده‌ام، به شما هم می‌دهم. معین صاحبی که حالا دیگر معین نیست و روی‌هم‌رفته دزد شده، یک شخصیت بسیار حلیم بود. در امریکا تحصیل کرده بود. با…. رهبر جهادی خویشاوندی دارد. من هر وقت او را می‌دیدم، همیشه دعا می‌کردم که کاش پسر من مثل او حلیم و باشخصیت بار بیاید. اگر راستش را بخواهی، حالا از دعاهایم پشیمانم. حالا شب و روز پیش خدا دعا می‌کنم که دعاهای قبلی مرا قبول نکند. هرچند که پسر من فعلاً در بریتانیای کبیر مشغول زندگی است. از طرف روز مکتب می‌رود. بریتانیای کبیر مثل ما صنف دوازده ندارد، مگر به حساب ما، پسر من حالا صنف دوازدهم شده است. گفتم که از طرف روز مکتب می‌رود؛ اما از طرف شب زیاد معلوم نیست. هم مادرش هروقت که زنگ می‌زند از دست او شکایت می‌کند، هم خودم هر شب که به مبایلش زنگ می‌زنم، رخ نمی‌شود. به هر صورت… معین صاحب در گذشته بسیار آدم متواضع، متجانس، محترم و خوش‌برخورد بود و من واقعاً دلم می‌خواست پسرم مثل او شخصیت پیدا کند. در این اواخر، موهایش را سیاه رنگ می‌کرد و چشمانش را هم سرمه می‌کشید. او داعش شده بود و ما خبر نداشتیم. در حقیقت، 50 میلیون دالر را معین صاحب به عنوان یک معین نه، بلکه به عنوان یک داعش دزدیده و رفته است.

سوال: تشکر وزیر صاحب از این‌که تلاش می‌کنید همه‌چیز را به نام داعش ختم کنید. احتمال این‌که داعش در وزارت شما رخنه کرده باشد، چه‌قدر است؟

جواب: داعش ایتو یک چیزی است که بی‌خبر وارد می‌شود. کسی نمی‌فهمد که داعش چه وقت وارد می‌شود و چه وقت خارج؟ ما تلاش خود را می‌کنیم تا از نفوذ داعش در وزارت خود جلوگیری کنیم. فعلاً سه پروژه است که میان فلانی قوماندان صاحبان به کش است. هر کدام تلاش دارد که پروژه به پسرش برسد؛ چرا که پروژه بسیار چاق و چرب است. احتمال این‌که این پروژه‌ها عملی نشود، زیاد است. اگر طبق دیپلماسی‌های پنهان مافیایی به این قضیه نگاه کنیم، ما می‌ترسیم که وزارت ما بدنام شود. چرا که اگر پروژه‌ها از چنگ ما رفت، ما مجبوریم یک بهانه برایش پیدا کنیم. فعلاً هیچ بهانه‌‌ای بهتر از داعش نیست. هرکجا دولت ناتوان شد، هرکجا منافقین میان خود جورآمد نتوانستند، هرکجا دزدی و قتل و اختطاف شد، نام از داعش بد می‌شود. همه می‌گوید کار داعش است. همین چند روز پیش 31 برادر هزاره‌ی ما را ربودند، همه تلاش داشتند نام داعش را بد کنند. حقیقت چیز دیگری است. حتا این بی‌شرمان می‌خواستند که برف‌کوچ‌های پنجشیر و بامیان و بدخشان را نیز به پای داعش حساب کنند؛ اما خدا خیر بدهد رییس صاحب را که گفت اگر این کار را بکنید، آبروی کل ما می‌رود. سپس این کار نشد. بناءً فعلاً زود است که بگویم داعش در وزارت ما رخنه کرده یا رخنه نکرده؟ کرده‌گی و نکرده‌گی اش تا فی‌الحال معلوم نیست.

سوال: وزیر صاحب محترم! ببخشید! جلالت‌مآب وزیر صاحب محترم! چندی پیش شایعه شد که وزیر فوتبال کشور به خاطر پیروزی در مسابقه میان تیم ملی افغانستان و تیم ملی سوریه، به صورت مرموزی خودکشی کرده است، یعنی گردنش را بریده است. شما کدام گفتنی دارید؟

جواب: اول باید عرض کنم که شما رسانه‌ها همه‌چیز را یاد می‌گیرید، اما احترام را نه! ده ماه پیش فرمان صادر شد که همه‌ی وزیران کابینه را باید جلالت‌مآب بگویید؛ اما دیده می‌شود که هنوز یاد نگرفته‌اید. دوم، وزیر فوتبال کشور اندیوال بسیار شیرین من بود. ما هردو در دوران جهاد پا‌به‌پای… قوماندان جهادی رفتیم و جنگیدیم. او هرچند در هیچ رشته‌ای تحصیل نکرده بود؛ اما خدابیامرز خیلی فوتبال را دوست داشت. اصلاً قرار نبود تیم ملی افغانستان به خاطر ملاحظات سیاسی، تیم ملی سوریه را ببرد. به نظر من وقتی بچه‌های تیم ملی حرف وزیر صاحب را نشنیده گرفتند و به تیم ملی سوریه گول زدند، دولت سوریه از این ناحیه آزرده خاطر شده و چون از اول توافق شده بود که ما به آن‌ها ببازیم، شک نیست که ابوبکر البغدادی کدام نفرش را دستور داده باشد که وزیر فوتبال ما را بکشد. یعنی طوری گردنش را ببرد که مردم فکر کنند او خودش، گردن خود را بریده و سرش را از تنش جدا نموده است.

سوال: به عنوان آخرین سوال، می‌خواهم بدانم که داعشی‌ها از هم‌دیگر فرق دارند یا همه‌جا یک رقم داعش دارند؟

جواب: طوری سوال می‌کنی که من خودم داعش باشم. ههههههههههه…

تاجایی که من می‌دانم، در دیگر کشورها، هرجایی که داعش رسیده، جهادالنکاح هم رسیده، تکلیف دختران و زنان همان منطقه را مشخص کرده اند. اما در افغانستان، درست است که کل چیز را به پای داعش ختم می‌کنند، منتهی هیچ او قدر بی‌غیرت نیست که دختر یا عروس یا زن خود را ببرند که جهادالنکاح را عملی کند. فرق عمده‌اش همین است. یعنی درست که خیلی‌ها خود را داعش می‌گیرند، اما حقیقت این است که آن‌ها همان طالبان دزد پدرنالد است که خود طالبان هم از آن‌ها می‌شرمند.