پیشرفت داعش در افغانستان با موانع عمیق قومی، دینی و سنتی مواجه است
منبع: الجزیره/احمد رشید برگردان: حمید مهدویرژیم کابل بهخاطر تهاجم کنونی طالبان که باعث شده است یک شهر کلان برای اولینبار پس از 2002 به دست آنها سقوط کند، مراکز دهها ولسوالی به تصرف آنها درآید و این گروه دستآوردهای ارضی گستردهای در سراسر کشور داشته باشد، شوریده حال است. این وضع جریان خروج جوانان افغان [از کشورشان] را تسریع کرده است و باعث شده است جوانان افغان بیشتری به پناهجویانی بپیوندند که برای رسیدن به آلمان هجوم بردهاند.
با این حال، آنچه که برای افغانهای عادی وحشتناکتر است، جریان بیانیههای رهبران افغانستان و گزارشهای رسانهها است که داعش، به عنوان یک نیروی فاجعه بارتر و قدرتمند، به زودی فعال خواهد شد. رسانههای افغانستان و خارجی در گزارشهای شان ادعا میکنند که داعش با تصرف مناطق، سربازگیری جنگجویان طالبان، هزینه کردن پولهای هنگفت و مجازات دهشتناک مخالفان شان، به صورت پی در پی به دستآوردهای نظامی دست مییابد. اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان بارها به حامیان غربیاش هشدار داده است که داعش تهدید بزرگ دیگر به افغانستان است.
پیچیده و خونین
واقعیت این است که جنگ در افغانستان از زمان افشای مرگ ملا محمد عمر، رهبر طالبان که دو سال قبل مرده بود و رهبری این گروه را ملا اختر محمد منصور برعهده داشت، بسیار پیچیدهتر و خونینتر شده است.
داعش بلافاصله خودش را به عنوان جاگزینی برای رهبری ملا منصور که به صورت جنجال برانگیزی به عنوان رهبر جدید طالبان انتخاب شد، پیش کشید. جناحهای تندرو دیگراندیش طالبان یا او را نپذیرفتهاند یا گفتهاند که رهبری او را قبول دارند اما در حمایت از او هیچ کاری انجام ندادهاند؛ آنها باور دارند که او توسط پاکستان بر آنها تحمیل شده است، با مفکوره گفتوگوهای صلح با رژیم کابل مخالف اند و از این که قدرت اکنون در اختیار پشتونهای علیزی است ناراضی اند (منصور متعلق به قبیله علیزی است).
با این حال، داعش تاکنون توسط چهرههای پایین رتبه طالبان ناراضی که نخستین بار در ماه جنوری 2015 نارضایتی شان را نشان دادند، رهبری شده است. در یک ویدیوی تبلیغاتی که به زودی پس از اعلان وفاداری آنها به داعش نشر شد، حفیظ سعید خان، عضو کمتر شناخته شده پیشین طالبان، توسط داعش به عنوان والی جدید نامگذاری شدهی «ولایت خراسان» که پاکستان، افغانستان و بخشهایی از آسیای میانه را در بر دارد، انتخاب شد.
بزرگترین دستآوردهای داعش
ملا عبدالرووف خادم از ولایت هلمند در جنوب، معاون او، به زودی در نتیجه یک حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا کشته شد، در حالی که حجرههای سربازگیری داعش در ولایت فراه در غرب و در شمال افغانستان نیز ایجاد شده بودند. علاوه برآن، گروههای مهم آسیای میانه مانند جنبش اسلامی ازبکستان، که دو دهه صادقانه برای طالبان جنگیده بودند، تصمیم گرفتند به داعش اعلان وفاداری کنند، هرچند این امر مانع پیوستن آنها به طالبان در حمله بر قندوز نشد.
داعش صرف در ولایت ننگرهار که با پاکستان هم مرز است به دستآوردهای کلان نایل آمده است. اینجا، یک جنگ داخلی فعال میان طالبان و طالبان پیشین که با داعش پیوستهاند، جریان دارد. این جنگ کمتر به دلایل ایدیولوژیکی بر میگردد، بلکه بیشتر به کنترل تجارت سودآور و قاچاق کالاها، پولشویی و مهمتر از همه، هیروئین که از جلال آباد، مرکز این ولایت به پیشاور و در ادامه به اروپای غربی میرسد، ارتباط دارد. جلال آباد در اوایل دهه 1990، حتا قبل از ظهور طالبان، به مرکز ترانزیت مواد مخدر تبدیل شد.
فرصت واقعی برای گسترش پایگاه محدود قدرت این دیگراندیشان در ماه اگست، پس از افتضاح در رهبری طالبان، مهیا شد؛ اما این [فرصت] به زودی با پیروزی مهم طالبان در تصرف قندوز و کنترل آن برای دو هفته، پوشش داده شد. پس از قندوز، گروههای بییشتر و بیشتری از طالبان دیگراندیش تصمیم گرفتند بهجای پیوستن به داعش، به رهبری ملا منصور بچسپند. علاوه برآن، در ماه جون– پس از یک وقفه طولانی – القاعده با ایجاد «القاعده در شبه قاره هند» و با جذب عناصری از گروه طالبان و گروههای چندگانه پاکستانی مستقر در پنجاب که علیه کشمیر هند جنگیدهاند یا در گذشته بخشی از القاعده بودهاند، دوباره جوان شد. ملا منصور نیز به ایمن الظواهری، رهبر القاعده، اعلان وفاداری کرد. داعش اکنون با دو گروه احیا شده طالبان و القاعده رقابت دارد. ملا منصور در ماه جون نامهی تندی به رهبران داعش در بغداد نوشت و به آنها گفت از دخالت در افغانستان دست بردارند و «جهاد علیه متجاوزان امریکایی و غلامان آنها در افغانستان باید زیر یک پرچم، یک رهبری و یک فرماندهی باشد».
موانع قبیلهای
پیشرفت داعش در افغانستان با موانع عمیق قومی، دینی و سنتی مواجه است. طالبان از سال 1993 بدینسو، و حتا پیشتر از آن برای آن عدهای که با مجاهدین علیه شورویها جنگیدند، در افغانستان بودهاند. آنها به این زودی اهداف شان را به خارجیانی چون داعش واگذار نخواهند کرد. بسیاری از آنها از حضور جنگجویان عرب تحت رهبری اسامه بن لادن تنفر داشتند و به این زودی تاریخ و سابقه جنگ تحت رهبری رهبران خودشان را بهخاطر داعش رها نخواهند کرد.
بسیاری از اعضای گروه طالبان از مسلط شدن دوباره عربها بر آنها، مانند دوران دوستی اسامه بن لادن و ملا عمر، هراس دارند. با قرار گرفتن تحت رهبری داعش، آنها بار دیگر تحت قیمومیت عربها خواهند آمد.
آنها با ملا عمر، و اکنون ملا منصور که به «امیرالمومنین» ملقب شده است، سوگند وفاداری یاد کرده بودند. آنها نمیتوانند به صورت همزمان ابوبکر البغدادی را به عنوان رهبر و خلیفه شان بپذیرند.
همچنین طالبان جهادیهای جهانی نیستند. آنها هرگز از ایجاد یک خلافت جهانی سخن نگفتهاند، هرچند آنها خواهان یک افغانستان اسلامی هستند که در آن قانون شریعت حاکم باشد. آرزوهای آنها بسیار محدودتر از جاه طلبیهای القاعده و داعش بوده است و این دقیقاً چیزی است که آنها را به مذاکرات و مصالحه متمایل میسازد. تصور کردن تلاش برای مصالحه با یک [گروه] جهادی جهانی سخت است. بیرحمیهای داعش در ولایت ننگرهار – از قبیل منفجرکردن زندانیان با مواد انفجاری و تجاوز بر زنان – به واکنش شدید در میان افغانها منجر شده است. هرچند داعش ثروت قابل توجهی در اختیار دارد تا طالبان را ناراضی را استخدام کند، طالبان به عنوان جنبشی از افغانهایی که الهام مذهبی دارند و علیه تهاجم غرب حتا زمانی جنگیدهاند که داعش حتا وجود نداشت، مستحکم باقی مانده است.