راحیل شریف به کابل آمد تا روی از سر گیری گفتوگوهای صلح دولت افغانستان -طالبان با سران حکومت وحدت ملی گفتوگو کند. راحیل شریف در دیدارهایش با مقامات حکومت وحدت ملی چه گفت؟ جانب افغانی چه مطالباتی از پاکستان داشت؟ گفتوگوهای صلح چهوقت شروع خواهد شد و در کجا؟ جواب منفی است. هیچ کسی جز شرکت کنندگان جلسه با راحیل شریف از جزئیات این دیدار چیزی نمیداند.
با آنکه از ورود این جنرال پاکستانی به کابل ساعتها میگذرد، اما حکومت به استثنای انتشار چند عکس از جلسات شان با راحیل، هیچ نوع جزئیات تازه از ملاقاتها و اینکه دو طرف بر سر چه مسایل صحبت کردهاند، بیرون نداده است. اینکه حکومت مردم را از سرنوشتسازترین مسایل ملی دور نگه میدارد و حاضر نیست کمترین اطلاعاتی را در اختیار شهروندان قرار دهد، مهمترین بخش از سیاست حکومت در قبال مسئله پیچیده بهنام صلح را تشکیل میدهد. به رغم آنکه دسترسی به اطلاعات حق شهروندان است و حکومت مطابق به قانون مکلف به ارائه معلومات به مردم میباشد، اما حکومت با سرپیچی از قانون این امر را تاهنوز نادیده گرفته است. اطلاع رسانی میتواند روند صلح را شفاف بسازد و باعث خلق اعتماد در میان مردم شود. غافل نگهداشتن مردم زمینه حدس و گمانها را فراهم خواهد کرد و روند صلح را آسیب میزند. عدم اطلاعرسانی از یک طرف میان حکومت و مردم شکاف ایجاد خواهد کرد و از جانب دیگر مشروعیت مردمی صلح را نیز با پرسشهای جدی مواجه میسازد. بنابراین، در حال حاضر یکی از مهمترین چالشها در قسمت صلح نه پاکستان یا طالبان بلکه رفتارهای غیر قابل قبول و مشکوک حکومت افغانستان با شهروندان آن است. به عبارت واضحتر، حکومت به هر دلیلی، مردم را در جریان این امر ملی قرار نمیدهد. برای حکومت شرمآور است که مردم افغانستان نه از منابع حکومتی یا رسانههای داخلی بلکه از رسانههای پاکستانی در مورد سفر راحیل شریف به کابل اطلاعات بهدست میآورد. در چنین وضعی که حکومت خود شهروندانش را در جریان سرنوشت شان قرار نمیدهد و با مردمش صادق نیست چهگونه انتظار و توقع رفتار صادقانه از جانب پاکستان را دارد؟
در فقدان اطلاعات سخن تازه نمیتوان زد. صرفاً میتوان به مسایل و رویدادهای اشاره کرد که روی سفر رییس ستاد ارتش پاکستان و گفتوگوهای احتمالی میان دو طرف تأثیرگذار بوده است.
راحیل پس از سفر نخست وزیر هند به کابل و سپس لاهور، با چماق وارد کابل شد. این سفر پس از یک دور گفتوگوی حکومت وحدت ملی با طالبان که با مرگ ملا عمر به تعویق افتاد، صورت میگیرد. در دور بعدی گفتوگوهای که به میانجی نظامیان پاکستان صورت خواهد گرفت، طالبان قدرتمندتر از دور قبل و احتمالاً با آجندای متفاوتتری دور میز مذاکره حاضر خواهد شد. پس از مرگ ملا عمر طالبان با قدرت بیشتر توانست شدیدترین حملات را بر علیه دولت افغانستان انجام دهد. سقوط قندوز، بدخشان، فاریاب، آنچه در میدان هوایی قندهار رویداد و آنچه اکنون در هلمند و بخشهایی از ولایت فراه جریان دارد طالبان را در موضع برتر نسبت به حکومت افغانستان قرار خواهد داد و شانس چانهزنی این گروه را بالا خواهد برد. در صورت از سرگیری گفتوگوها آیا، نشست با طالبان منجر به قطع فوری جنگ و باعث تأمین امنیت و صلح پایدار خواهد شد؟ با توجه به بازی که پاکستان نسبت به افغانستان در پیش گرفته صلح با طالبان در مرحله بعد قرار دارد. مسئله اصلی در حال حاظر طالبان نیست بلکه باور غالب در افغانستان این است که پاکستان در پس قضیه صلح و جنگ، پنهان شده و مقاصد خود را دارد. طالبان نیز مثل گذشته از رهبری واحد برخودار نیست و مذاکره با یک جناح طالبان، شاخهی دیگر آن را قانع نخواهد کرد.
اظهار نظر ضمیر کابلوف در رابطه با تماس روسیه با طالبان بهمنظور مبارزه مشترک با گروه داعش مسئله تازه است. این موضوع هم نشان میدهد صلح با طالبان سمت و سوی تازه گرفته است. بدین ترتیب، حکومت وحدت ملی از یک طرف با بحرانهای داخلی دست به گریبان است و از طرف دیگر میان نخبگان سیاسی در کابل هیچ اجماع نظر در رابطه با صلح وجود ندارد. سفرهایی که میان کابل و اسلامآباد صورت میگیرد بیشر نمایشی و اغلب بهخاطر رفع فشارهایی است که بالای پاکستان وجود دارد. به این زودیها گره صلح با چماق راحیل شریف و ارادتی که کابل به اسلامآباد دارد، گشوده نخواهد شد.