پیش‌بینی سال 1395

حضرت‌داری قانون‌مند شود

این روزها بحث جهاد و جهادی گرم است. تقریباً برای تک‌تک مردم فرض است که دستاوردهای جهاد و مجاهدین را پیش خود تعریف کند. اگر از مجاهدین بپرسی که ثمره‌ی جهاد شما چیست؟ می‌گویند که آزادی کشور و مردم. راست می‌گویند. ما آزاد شدیم، کشور هم آزاد شد. اما جهاد اثمار (ثمرها) دیگری هم دارد که نباید از یاد ببریم‌شان. من که نمی‌توانم تمام ثمرهای جهاد را به تنهایی لست کنم. اما امروز یکی از ثمرهای جهاد، یا بهتر است بگویم یکی از ثمرهای بگیر و نمان‌های تاریخ کشور ما، تولید حضرت است. خیلی از حضرت‌های تولید شده در تاریخ کشور، رفته‌اند که پناه‌شان به خدا و خیلی‌های دیگر تا هنوزهم زنده‌اند که خداوند از طول و عرض شان کم نکند.
در میان حضرات حی و حاضر، یکی هم حضرت صبغت‌الله مجددی می‌باشد. حضرت مجددی، حدوداً یک هفته قبل غنی را متهم کرد که حکومت‌داری بلد نیست و اطرافیان غنی در حکومت را اوباش خواند. اما در بیست‌وهفتمین سال‌روز تجلیل از خروج قشون سرخ شوروی از غنی، از عبدالله و همکاران شان معذرت خواست. بهانه آورد که حالم خوب نبود و یک چیزی گفتم، حالا معذرت می‌خواهم.
غنی معذرت حضرت را پذیرفت. غنی دوباره شخص مناسب برای حکومت‌داری شد و اطرافیانش افراد مناسب برای کار. اما حقیقت این است که در حوزه‌ی حضرت‌گرایی، حال هیچ حضرتی خراب نمی‌شود. اگر هم خراب شد، حضرت را مجال برای سخن گفتن و تهمت‌زدن نمی‌ماند. این‌جاست که آدم به این نتیجه می‌رسد حضرت‌های افغانستان هرازگاهی چیزی را گم می‌کند، هرچه این‌طرف و آن‌طرف می‌رود، پیدا نمی‌کند. گاهی وقت‌ها اصول گم‌شدن این است که هرچه بگردی، یافت نشود. چه استخاره کنی، چه فال بگیری، چه تمام خانه‌ها، آدرس‌ها، سفارت‌خانه‌ها و شهر را بگردی. در این حالت، دو راه برای شخصی که چیزی گم کرده باقی می‌ماند. یا بی‌خیالش شود و بگوید همین‌قدر که دارم بس است که این راه‌حل شامل حال کسانی می‌شود که تاهنوز حضرت نشده و به قول حضرت محقق، کوچه‌بازاری اند. راه دوم را می‌شود راه حضرت‌ها نامید. در این‌صورت، علیه رییس جمهور چیزی می‌گویی. مثلاً می‌گویی رییس جمهور افغانستان یک شخص مریض، عقده‌یی، روانی و بی‌ظرفیت است. این راه‌حل چاره‌ساز است. یک‌بار فرزند یکی از حضرات از این راه رفت، ظرف سه روز جوابش را گرفت. غنی به مهمانی شان رفت و کلی خرابات کرد. آخرین بار هم که حضرت صاحب مجددی از این راه رفت. نمی‌دانم حضرت چه چیزی را گم کرده بود که برای یافتنش دوپا داشت و دوازده‌پای دیگر قرض کرد و این راه را رفت. بعد چون بیست‌وششم دلو از راه می‌رسید، خیلی زود گم‌شده‌اش را پیدا کرد و در متن یک جشن باشکوه، حرف‌هایش در مورد غنی را پس گرفت و معذرت خواست.
افغانستان از 5000 سال قبل به این‌سو یک سرزمین کاملاً مردخیز است. اگرچه در این اواخر زن‌خیز هم شده، اما هنوز زود است ادعا کنیم که افغانستان یک سرزمین مرد-زن‌خیز است یا زن-مردخیز است. با آمدن اشرف غنی، ممکن مردخیزی افغانستان برای 5000 سال دیگر هم تمدید شود، ممکن نشود. هر مردی که از افغانستان خیزیده باشد، این مسئله را درک می‌کند که بعضی جاهای افغانستان مخصوصاً سرزمین حضرت‌خیز است. چون حضرت‌های افغانستان روی‌هم رفته و به‌روی هم زده در آینده به کسانی تبدیل می‌شوند که نه تنها برای افغانستان بل برای تمام دنیا مهم می‌شوند، آدم به جرأت می‌تواند بگوید که افغانستان سرزمین حضرت‌خیز است.
مردم از این‌که سرزمین شان حضرت‌خیز است، خیلی خوشحال اند ولی از این‌که حضرت‌داری در مملکت تعریف نشده، شدیداً نگران اند. مثلاً به حرف‌های حضرت صاحب مجددی نگاه کنید، ظرف یک هفته، هفت‌رنگ حرف می‌زند. مردم حیران می‌مانند که کدام حرفش را باور کنند. به همین‌خاطر مردم از دولت خواهان چارچوب مشخص برای حضرت‌داری اند. مشخص شدن حدود و ثغور حضرت‌داری در کشور فواید زیادی دارد. به‌طور مثال فرض کنید قانون حضرت‌ها این‌گونه باشد: 1- حضرت‌ها هنگام کمپاین انتخابات ریاست جمهوری آزاد اند خواب ببینند که چه کسی باید رییس جمهور شود. 2- حضرت‌ها اگر فرزند نرینه داشت، اول باید وزیر مقرر شود. اگر احیاناً فرزندش حاضر نشد تابعیت امریکایی خویش را باطل کند، رییس جمهور مکلف است فرزند وی را والی تعیین کند تا هم حق پدرش ادا شود تابعیت امریکایی‌اش باطل نشود. 3- رفت و آمد حضرات در سفارت‌خانه‌ها قانون‌مند شود. مثلاً اگر حضرتی دست‌خالی به سفارت امریکا رفت، باید با کیف (دستکول قشنگ که از آن بوی دالر ساطع می‌شود) از سفارت‌خانه بیرون شود، در غیر آن دیگر حضرت نخواهد بود. 4- هر حضرتی که پیش از ریاست جمهوری یک نفر خواب ریاست‌ جمهوری او را دیده باشد، بعداً حق ندارد او را ناکار یا مریض بخواند. اگر از قضا چنین شد، رییس جمهور مکلف است روی دل حضرت یگان‌چیز بمالد که حضرت با وجدان آسوده معذرت خواسته بتواند.
اگر حدود و ثغور حضرت‌داری مشخص نشود، ممکن بعداً هر کسی‌که بیشتر یاوه گفت، حضرت‌تر یا بابای حضرت‌ها شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *