پیش‌بینی سال 1395

بحران، شرط بقای غنی

شما وقتی می‌بینید هر روز بحران تازه‌یی از راه می‌رسد (امکان ندارد نبینید چون هرشب خدا را شکر می‌کنید که شما را چشم و عقل و بعضی وسایل ضروری دیگر داده) و می‌افتد در یخن مملکت ما، یکی از واکنش‌های زیر را نشان می‌دهید.
اگر از تقرر محمد اشرف‌غنی در ریاست‌جمهوری خوش‌حال باشید و خوش‌حالی شما حد و اندازه نداشته باشد، دامنه‌یی که شما در آن واکنش نشان می‌دهید، بسیار فراخ است که در فرهنگ و عنعنات ما به آن «لوی دامنه» می‌گوید. به‌طور مثال، یکی از همین آدم‌ها که از تقرر اشرف‌غنی بسیار خوش‌حال است (حد اقل خودش اندازه‌گیری نمی‌تواند که چه‌قدر خوشحال است)، رییس شرکت برشنا است. او بعد از این‌که به باقی همکارانش کمک کرد تا یک پروژه‌ی سالم بحرانی شود، حالا روز یک رقم واکنش نشان می‌دهد. چند روز قبل می‌گفت اگر این لین از مسیر بامیان-میدان وردک بگذرد، 18 ماه اضافی طول می‌کشد تا برق به جنوب کشور برسد. بعد دید که این 18 ماه مردم جنوب را احساساتی نکرده، اکنون ادعا دارد که اگر لین برق 500 کیلوولت از مسیر بامیان-میدان وردک بگذرد، 5 سال طول می‌کشد تا برق به جنوب برسد. اگر خدای‌نکرده (از نظر رییس برشنا) بازهم مردم جنوب حاضر نشوند بار خراب‌کاری‌های حکومت را به‌دوش بکشند، شرط می‌زنم رییس برشنا در مصاحبه‌ی بعدی خود بگوید که اگر لین برق 500 کیلوولت از مسیر بامیان-میدان وردک بگذرد، خداوند مهربان و صاحب کون و مکان، خواه‌مخواه مردم ولایت‌های جنوبی را از بهشت محروم می‌کند. از مسئولینی که کار درست را خراب می‌کنند و سپس برای خراب‌کاری‌های خود تلاش می‌کنند وطن را به جنوب و مرکز تقسیم کنند و مردم را به جان هم بیاندازند، هیچ ادعایی بعید نیست. من می‌ترسم فردا این بزگوار ادعا کند که اگر لین را از بامیان بیاوریم، هر متر لین 10 میلیون به دولت تاوان می‌رساند و اگر از سالنگ بیاوریم، هر متر لین 6 میلیون برای دولت فایده می‌آورد و بعد از مردم بخواهد که شما قضاوت کنید که کدام مسیر درست است؟!
اگر از طرفداران داکتر صاحب عبدالله‌عبدالله باشید، منتظر می‌نشینید که داکتر صاحب چه دستور می‌دهد. اما اگر خود داکتر عبدالله باشید، انشاءالله اگر خدا خواسته باشد شما در خدمت مردم افغانستان خواهید بود. چرا که شما از آن‌ها رأی گرفته‌اید و قسم خورده‌اید که از یک رأی خویش نمی‌گذرید. ولی بدبختی این است که هیچ‌کسی نمی‌فهمد مردم افغانستان کیست؟ شاید منظورتان از مردم افغانستان کارته پروان است. ما از کجا بفهمیم وقتی نه سیاه‌تان معلوم است نه سفیدتان.
اگر از مناطق مرکزی باشید و احساس کنید که هر روز حصار منطقه‌ی شما بلندتر و محکم‌تر می‌شود، قوی‌ترین واکنش‌تان تظاهرات است. کار دیگر بلد نیستید. هزار دلیل می‌آورید که اشرف‌غنی تبعیض می‌کند و عامل بحران‌هاست، غافل از آن‌که دلیل در بازار افغانستان خریدار چندانی ندارد.
اما اگر جناب جلالت‌مآب اشرف‌غنی باشید، اول می‌بینید که بحران در کجاست؟ چه‌کسانی از آن متضرر می‌شوند؟ بعدش شما تام‌الاختیار هستید. اما از آن‌جایی‌که شما ابوالبحران تشریف دارید و بقای شما در گرو ایجاد بحران‌های تازه‌به‌تازه است، طبیعی است که شما واکنش نشان نمی‌دهید، بلکه یا بحران تازه‌تری ایجاد می‌کنید یا بحران موجود را پیچیده‌تر می‌کنید. برای شما فرقی نمی‌کند کار درست کدام است و چه‌ مقدار از مردم و بزرگان مملکت از کار درست حمایت می‌کنند، برای شما همین‌که بتوانید مردم را به بازی بگیرید، از جمله‌ی اعمال صالحه به‌حساب می‌آید. به‌همین خاطر است که شعارهای دوران کمپاین انتخاباتی‌تان، اکنون به اندازه‌ی یک پُف خر ارزش ندارد. و همین‌طور آن سوگندی که برای انکشاف متوازن، کار درست، منافع ملی، تأمین وحدت و امنیت در جامعه خورده بودید نیز به اندازه‌ی یک پَرِ هضم‌شده‌ی کاه در معده‌ی خر ارزش ندارد. مثلاً وقتی وزارت انرژی و آب توانایی سروی مسیر انتقال لین برق ترکمنستان را ندارد و از شرکت‌های معتبر بین‌المللی تقاضای همکاری می‌کند و آن شرکت معتبر مسیر مطمئن و درست را انتخاب می‌کند و حکومت نمی‌پذیرد و آن شرکت را مجبور می‌کند که فلانی مسیر را انتخاب کن و بعدش مردم خبر می‌شوند و اعتراض می‌کنند و اشرف‌غنی می‌ترسد، به‌جای این‌که به وزارت انرژی و آب و شرکت برشنا دستور دهد که کار درست را در مسیر درست انجام دهید، می‌آید کمیسیون ملی تشکیل می‌دهد که مسیر درست را ارزیابی کند. همین‌قدر هم فکر نمی‌کند که او کاکا! او بیادر! این چیزهای ملی شما اگر توانایی یافتن مسیر درست را می‌داشت، نیازی به فیشنر نبود. شما به این ملی‌ها بگویید که تصمیم درست را قبول کنند، از ارزیابی‌اش ما را تیر. اما شما این کار را نمی‌کنید، شما به هر قیمتی، بحران تازه‌تری ایجاد می‌کنید.