در پاییز سال گذشته، برای نخستینبار پس از 14 سال از حملهی ایالات متحده به افغانستان در سال 2001، یکی از مهمترین شهرهای بزرگ افغانستان بهدست طالبان سقوط کرد. جنگجویان طالبان کنترل قندوز را برای 15 روز بهدست گرفتند. نیروهای افغانستان، باکمک ایالات متحده، موفق شدند تا این حمله را دفع کرده و این شهر شمالی افغانستان را بار دیگر به تصرف نیروهای دولتی درآورند. حملات نظامی که در طول این 15 روز صورت گرفت، به هیچ عنوان حسابشده و روشن نبودند. علیرغم اینکه فعالیتهای طالبان در اطراف این شهر از اوایل ماه اپریل 2015 آغاز شده بود، نیروهای مسلح افغانستان در حقیقت برای اینگونه رویدادهای غیرمترقبه آمادگی نداشتند. از سوی دیگر، اگرچه پشتیبانیهای نیروهای ویژهی ایالات متحده نقش مهمی در تغییر وضعیت جنگ در ماه اکتبر داشت، اما حوادثی مانند حملهی هوایی بر بیمارستان پزشکان بدون مرز در این ولایت، هرجومرج و بیسروسامانی عملیاتها را برجسته میسازد.
روز دوشنبه، «نیویورک تایمز» گزارشی را منتشر کرد که شرایط عملیاتی تأثیرگذار بر نیروهای افغانستان در عملیات قندوز در اواخر ماه سپتامبر و اوایل ماه اکتبر 2015 را توضیح میدهد (براساس اطلاعات جدید منتشرشده از تحقیقات پنتاگون در رابطه با حملهی هوایی بر ساختمان بیمارستان پزشکان بدون مرز). این مقاله برای هرکسی که هنوز تحولات استراتژیک در افغانستان را پیگیری میکند ارزش مطالعه را دارد و مشکلات حقیقی و مداومی را که نیروهای مسلح این کشور با آن مواجه هستند بهروشنی توضیح میدهد. علاوهبراین، اگرچه رییسجمهور ایالات متحده باراکاوباما اعلام کرده بود مأموریت جنگی ایالات متحده در افغانستان به پایان رسیده است، درگیری ایالات متحده در جنگ قندوز نشان داد که نیروهای امریکایی یک عامل تقویتی مهم هستند.
از اواخر سال 2014، ایالات متحده و نیروهای ناتو نقش محدودی در افغانستان دارند که در چارچوب توافقنامهی امنیتی دوجانبه و توافقنامهی وضعیت نیروها توصیف شده است. آنچه در گذشته بهعنوان نیروی بینالمللی کمک به امنیت افغانستان (آیساف) فعالیت میکرد، اکنون تبدیل به مأموریت محدودتر پشتیبانی قاطع شده است که از حدود 11000 نیروی ناتو و ایالات متحده تشکیل میشود. در تئوری، این نیروها برای آموزش و ارایهی مشورت به نیروهای افغانستان در این کشور باقی ماندهاند تا در زمان خروج کامل نیروهای خارجی، نیروهای نظامی افغانستان قادر باشند روی پای خود بایستند.
همانگونه که داستان منتشرشده در «نیویورک تایمز» که از گزارش بهشدت ویرایششدهی پنتاگون استخراج شده توضیح داده است، قندوز، احتمالاً بیش از هر عملیات نظامی اخیر دیگر در افغانستان نشان میدهد که محدودهها و چارچوبهای عملیاتی نیروهای امریکایی در افغانستان تا چه اندازه مبهم است. در طی جنگ برای بازپسگیری قندوز، نیروهای ویژهی ایالات متحده خود را در جنگی مستقیم و رودررو با طالبان یافتند. آموزش استثنایی سربازان ایالات متحده، عامل حیاتی در تغییر میدان جنگ علیه طالبان بود.
همچنین، این داستان چالشهایی را برای مردم امریکا به تصویر میکشد که هنوز در رابطه با برقراری ارتباط میان نیروهای ایالات متحده و نیروهای افغان در میدانهای جنگ وجود دارد. بهنظر میآمد که تماس در سطح بالا میان جنرالاف کمپبل، فرماندهی نیروهای امریکایی در افغانستان و جنرالهای ارشد افغانستان، نامشخص بوده و برداشتهایی نادرست در آن وجود داشته است.
البته بخشی از مشکلاتی که در این روایتها برجسته شده بودند، مدتها در افغانستان وجود داشتهاند. یکی از نمونهها این است که برای نیروهای ایالات متحده با سطح آموزش عالی، دشوار و چالشبرانگیز است تا درکنار نیروهای افغانستان کار کنند که تخصص عملیاتی و سطح آموزش آنها بهشکل قابلتوجه کمتر و ضعیفتر است.
روایت کامل «نیویورک تایمز»، نهتنها برای دستیافتن به بینش روشنتری در رابطه با مسایل طرحشده در بالا، بلکه برای یک تاریخنگاری روشن و مختصر از شرایط غمانگیزی که منجر به کشتهشدن 42 انسان بیگناه در بیمارستان پزشکان بدون مرز در قندوز شد ارزش مطالعه دارد. درحقیقت، این فاجعه بود که در همان ابتدا منجر به آغاز تحقیقات پنتاگون شد. +
دیپلمات/ انکیت پاندا
برگردان: معصومه عرفانی