مدتی بود شخصیت فرهیخته، مرد زبده، فرد شهره، نطفهی خبره، جلالتمآب محترم احمد یوسف نورستانی به پاس خدماتی که انجام داده بود، در استراحت مطلق به سر میبرد. هرچند این مدت به لطف وقایع ناگوار برای ملت آگاه افغانستان هیچ فهمیده نشد، اما زیان این کار را فقط الله جل شأنُهُ و محمد اشرف غنی رییسجمهور مملکت میدانند و بس. ما که در برآورد زیان این دورهی نهان عاجزیم و نیز یوسف ما به جای زندان در بستر فرحبخش تعطیلات سیاسی به سر میبُرد، صرفاً اشارتی به خدمتی که او برای این مملکت کرد خواهیم داشت.
آقای نورستانی که تا چند ماه پیش رییس کمیسیون امرخیلی انتخابات بود، اکنون از سوی رییسجمهور اشرف غنی بهعنوان سفیر افغانستان در هسپانیا مقرر شده است. هرچند رییسجمهور در حکمش او را بنا بر درایتش به این سمت گماشته، اما همه ما میدانیم که حرف از درایت و صلابت نورستانی نیست، بلکه اشرف غنی او را به پاس زحماتش که برای اشرف غنی در زمان ریاستش در کمیسیون مستقل انتخابات کشیده بود، سفیر مقرر کرده است.
نورستانی برای رییسجمهور چه کار کرده؟ محترم نورستانی که به «نطفهی خبره» مشهور است، در انتخابات ریاستجمهوری 1393 تا که زورش رسید آرای مردم افغانستان را غارت کرد و سکهی انتخابات را به نام اشرف غنی ضرب زد. البته اهل ادب و دانش، این غارت آقای نورستانی را تقلب عنوان کردند.
کشمکشهایی که بعد از تقلب در انتخابات بهوجود آمد، نزدیک بود کشور را به سوی تجزیه سوق دهد، اما خداوند خیر دهد کاکا جان را که آمد و آن غنی و عبدالله را به آغوش هم انداخت و حکومت افغانستان را به بستر مشترک عیشونوششان تبدیل کرد؛ چیزی که هیچ فرد افغانستان از آن بیبهره نمانده. در حال حاضر اگر بیکاری افزایش یافته، اگر سیستم بایومتریک به دست طالبان رسیده، اگر هیچ شاهراهی امن نیست، اگر 40 درصد خاک افغانستان در کنترل طالبان است، اگر پروژهها یکی پس از دیگر حیفومیل میشود، اگر سرمایهها فرار میکند، اگر جریان ملایم ترک وطن اکنون به سیل خروشان تبدیل شده، خلاصه تمام رخدادها که اکثراً به زیان مملکتاند، از سایهی سر انتخاباتی است که آقای نورستانی رییساش بود.
اگر خدمات نورستانی را خیلی خلاصه کنیم؛ همینکه افغانستان فعلاً دو رییسجمهور دارد، همینکه وزارتخانهها فعلاً دو ارباب دارند، همینکه اراده و توان نیروهای امنیتی افغانستان فدای مصلحتبازیهای غنی و عبدالله میشود، از خیرات سر یوسف نورستانی است.
اما اینجا افغانستان است و رییسجمهورش اشرف غنی+عبدالله عبدالله. به همین خاطر کسی که آرا و ارادهی مردم را دزدید، بهجای اینکه محاکمه شود، سفیر مقرر میشود. کسیکه باعث شد فاشیزم یک بار دیگر از گلوی مملکت بگیرد، بهجای اینکه ادب شود، با فرمان ویژه نمایندهی رسمی افغانستان در یک کشور دیگر میشود. کسی که سیستم نوپای انتخابات افغانستان را فدای خالهبازی و عمهپرستی کرد، بهجای اینکه گوشهی زندان آب خنک بخورد، میرود که در مادرید شاهی شراب شهنشاهی نوش کند. و اینهمه اکنون از خیرات سر اشرف غنی است. اشرف غنییی که تازه از وارسا برگشته و در وارسا به حامیان بینالمللیاش تعهد سپرد که با فساد مبارزه خواهد کرد، اکنون بابای فساد و تقلب افغانستان را به حیث نمایندهی خویش در هسپانیا مقرر میکند.
من ماندهام این مهربانی متقابل نورستانی و اشرف غنی را چهگونه توصیف کنم؟ اصلاً گیج شدهام که کدام یکی از یوسف نورستانی و اشرف غنی، نطفهی خبرهتر است؟ اگر شما میدانید، به لحاظ خدا با ما هم شریک کنید، وبال داریم.
به هر صورت، مردمی که در جغرافیای ناامن به پای صندوقهای رای رفتند و حتا انگشت و دست خویش را از دست دادند، سزاوار اینهمه مهربانی مافیایی و قبیلهیی نیستند. مردم خواهان محاکمه و مجازات آقای نورستانیاند نه اینکه او را به هسپانیا سفیر مقرر کند. اما خوشا به حال نورستانی که این حکومت به خواستهی مردمش ذرهیی هم توجهی ندارد و صلاح ملک خویش در رضایت مهرههای قبیله جستوجو میکند. خوش به حال تمام متقلبین انتخابات که رییسجمهور دستساختهیشان، حکومت را میراث پدر مرحومش فرض کرده و چپ و راست فرمان صادر میکند. امروز یوسف نورستانی، فردا آقای امرخیل، پس فردا گوسفندانی که برای رییسجمهور شکم پر کردند، همه بهعنوان نمایندههای سیاسی افغانستان در کشورهای دیگر معرفی خواهند شد. بعدش همین نطفههای نخبه در تخریب و تقلب، روابط کشور ما با کشورهای دیگر را تعریف و تشخیص خواهند کرد. وضع گُه در گُهی است جان بیادر! اما تو چُرتته خراب نکو، خدا مهرباناس! ما برای چند صد سال دیگر، همچنان اولین کشور فاسد جهان و میدان تمرین تروریزم خواهیم بود.
ثُمالصلواتُ والسلام علی سیدناالمرسلین، برحمتک یا ارحمالرحمین.