نامه‌ی سرگشاده به معاون ریس‌جمهور

اشاره
این نامه که مخاطب آن مشخصاً سرور دانش، معاون دوم رییس‌جمهور، است به‌دلیل اهمیت رشد اعتیاد در ولایت دایکندی نشر می‌شود. روزنامه‌ی اطلاعات روز مایل است این بحث به‌صورت فراگیر و گسترده دنبال شود و مسئولان حکومت نسبت به آن توجه نشان بدهند.

نامه‌ی سرگشاده به معاون ریس‌جمهور
ضرورت بسیج عمومی برای ریشه‌کن کردن اعتیاد از ولایت دایکندی

محترم جناب آقای دانش، معاون ریاست‌جمهوری افغانستان!
با آرزوی سلامتی برای حضرت‌عالی، شنیده می‌شود که تصمیم گرفته‌اید در رأس هیأتی به‌منظور بررسی وضعیت اعتیاد به ولایت فراموش‌شده و محروم دایکندی، سفر نمایید. امیدوارم این خبر راست باشد. با وجود تمام بی‌اعتمادی‌ها و انتقادهایی که متوجه کارکردهای حکومت می‌باشد، این‌جانب به‌عنوان یک شهروند افغانستان، لازم و شایسته می‌بینم از تصمیم مسئولانه و درست جناب‌عالی مبنی بر سفر به این ولایت، از شما تشکر و برای‌تان آرزوی موفقیت نمایم.
در متن یک فرهنگ دموکراتیک و شهروندی، جسارت نقد صریح از کم‌کاری‌ها و ضعف‌های حکومت، و شجاعت به‌رسمیت شناختن و تقدیر از اقدامات مثبت آن، اهمیت همسان دارد و سازنده است.
شما حتماً به‌یاد دارید که تقریبا یک‌ماه پیش، ۱۲ تن از رؤسای شوراهای مردمی ولسوالی میرامور ولایت دایکندی همرا با دانشجویان و وکلای هردو مجلس این ولایت، طی جلسه‌یی شما را در جریان سونامی اعتیاد در این ولایت قرار دادند.
جای خوشی است که شما و سایر مقامات مربوطه‌ی حکومتی تاکنون به خواست‌های مردم این ولایت جواب مثبت داده‌اید؛ وزارت صحت عامه با فرستادن هیأت سروی، وعده‌ی تیم سیار عاجل برای ایجاد مراکز موقت قرنطین عمومی و ساختن یک کلینیک ترک اعتیاد؛ وزارت داخله با صدور مجوز دخالت فعال شوراهای مردمی در امر شناسایی و کنترل قاچاق مواد مخدر؛ وزارت مبارزه با مواد مخدر با همکاری‌های لوجستیکی، واینک سفر شما به آن ولایت مایه‌ی دلگرمی مردم بی‌پناه و خانواده‌های درگیر این سونامی فاجعه‌بار، شده است.
اما حقیقت این است که هراس از این‌که این تصمیمات فقط در سطح تصمیم و سفر باقی بماند، باعث نگرانی همه است، زیرا مشکل مبارزه با اعتیاد نیازمند یک مبارزه‌ی همه‌جانبه، پیچیده و طولانی‌مدت می‌باشد. دقیقا همین نگرانی مرا به‌عنوان یکی از صدها هزار اهالی دایکندی وادار کرده که این نامه را به شما بنویسم.

خطر سوم
من طی سفری که یک‌ماه قبل به این ولایت داشتم، از نزدیک دیدم که چگونه سونامی اعتیاد از درون، به‌صورت آرام و خموش، ریشه‌های این مردم را می‌خشکاند؛ چگونه خانواده‌ها را از هم می‌پاشاند؛ چگونه مکتب‌ها را به تعطیل کشانده است و چگونه امید و لبخند را از دل و صورت دهقانان سختکوش و فقیر این مناطق گرفته است. سرعت گسترش این «مرگِ سفید»، به‌گونه‌یی است که انگار آتشی در یک جنگل خشک افتاده و به سرعتِ باد، شعله‌هایش دارد تمام جنگل را به خاکستر تبدیل می‌کند. با این تفاوت که این شعله‌ها دیده نمی‌شود، مگر در دل دره‌های تنگ و طولانی، زمانی که شبانگاه اجاق‌های اعتیاد، جسدهای متحرک و لرزان معتادین را به‌سوی خود فرا می‌خواند.
در یک چنین حالت اضطرار و بحرانی فراگیر، ما نیازمند میکانیزم‌های عملی همه‌جانبه و درازمدت برای مبارزه علیه غول اعتیاد هستیم. همان‌طوری که مردم خودشان به تنهایی از عهده‌ی این مشکل برنمی‌آیند، نهادهای مربوطه‌ی حکومتی نیز به تنهایی نمی‌توانند کاری انجام دهند. مخصوصا که این نهادها دارای کمبودها و ضعف‌های فراوان‌اند، از فساد و ظنِ همکاری با قاچاقبران مواد مخدر گرفته تا کم‌کاری و بی‌تفاوتی در اجرای وظایف‌شان.

نیاز به بسیج عمومی
یکی از مهم‌ترین راه‌های موفقیت، و بلکه تنها راه موفقیت، مبارزه علیه اعتیاد در گرو همکاری فعال و آگاهانه و خودجوش مردم با نهادهای مربوطه‌ی دولتی می‌باشد. بنابراین، برای عملی ساختن این همکاری میان مردم و حکومت در ولایت دایکندی، پیشنهاد می‌کنم:
اول، برنامه‌ی گفت‌وگو و دیدار مستقیم شما با نمایندگان تمام شوراهای مردمی از تمام ولسوالی‌های ولایت دایکندی تنظیم گردد. مطمئنا صادق‌ترین فعالان مبارزه علیه اعتیاد کسانی خواهند بود که یک یا چند تا از اعضای خانواده‌ی خودشان قربانی اعتیاد می‌باشند. بدین‌رو، با آگاهی‌دهی، حمایت و تشویق این گروه می‌توان از پتانسیل و انگیزه‌ی متعهدانه‌ی آن‌ها به‌عنوان موتور و ضمانت موفقیت مبارزه علیه اعتیاد، بهره گرفت.
دوم، کمک شما به شکل‌گیری یک بسیج عمومی از پایین علیه اعتیاد در ولایت دایکندی راه مطمئن و موثری در جهت تداوم مبارزه با بحران اعتیاد خواهد بود. بدین‌رو پیشنهاد می‌شود در دیدار با نمایندگان شوراهای مردمی ولایت دایکندی، لازم است آن‌ها را دعوت به همکاری نمایید، به آن‌ها آگاهی و اطمنان دهید که حکومت در مبارزه علیه اعتیاد در کنارشان ایستاده است. بدین‌ترتیب می‌توان از نقش فعال آن‌ها در مبارزه علیه اعتیاد و مافیای قاچاق مواد مخدر، هم تقدیر نمود و هم قاطعانه حمایت کرد.
متاسفانه تاکنون مردم به جدیت حکومت در اجرای پروژه‌ها علیه اعتیاد، اعتماد نداشته‌اند. این اعتماد باید بازسازی یا کاملا از نو ایجاد شود- حداقل در همین عرصه. امری که می‌تواند باعث تشویق و شکل‌گیری بسیج مردمی گردد، و به مردم امید و انگیزه دهد. دقیقا یک چنین بسیج عمومی‌یی از پایین است که امکان موفقیت ریشه‌کن کردن اعتیاد از این ولایت را تضمین می‌کند. در چنین بستری مردم می‌توانند هم بر شکل کارکرد دولت در اجرای پروژه‌ها نظارت نمایند، و هم خودشان در شناسایی شبکه‌های توزیع و کنترل قاچاق و امور پیشگیری و بازپروری، به‌عنوان یک همکار فعال نقش بازی کنند. بدون شرکت و همکاری فعال مردم در مبارزه علیه اعتیاد، دولت توانایی مقابله با مواد مخدر و اعتیاد را ندارد. چنان‌که این ناکامی را تاکنون در سایر مناطق افغانستان و در رشد ۴۳ درصدی تولید مواد مخدر در سال ۲۰۱۶ می‌بینیم.
سوم، در درازمدت، با درنظر گرفتن توسعه‌ی متوازن و پروژه‌های بیشتر سازندگی و انکشاف دهات، باید برای مردم در این ولایت، کار و مصروفیت سالم ایجاد گردد. یکی از عمده‌ترین دلایل اعتیاد بی‌کاری، فقر مفرط و ناامیدی از آینده است. به همین خاطر است که تقریبا تمام قربانیان اعتیاد در مناطق «گیرو»ی ولسوالی میرامور ولایت دایکندی- جایی که من به چشم خود دیده‌ام، جوانان و نوجوانانی از فقیرترین لایه‌های جامعه می‌باشند.
به نظر می‌رسد در این مناطق، هیجان و امید رفتن به مکتب در سال‌های بعد از سقوط طالبان تا کنون، جای خودش را آهسته‌آهسته به نوعی دلزدگی و افسردگی عمومی می‌دهد. دهقانان فقیر کم‌کم دارند فکر می‌کنند که کمک فرزندان‌شان به کار کشت و مزرعه و جمع‌آوری آذوقه بیشتر برای خانواده و آینده‌ی‌شان مفید است تا رفتن در مکتب‌های بی‌معلم، بی‌ساختمان و بی‌آینده. مخصوصا که بیکاری و سرگردانی خاک‌آلود دانشجویان دارای مدارک لیسانس و ماستری در خیابان‌های کابل، هیچ کودک فقیری را در دهکده‌های دور، وسوسه نمی‌کند که بعد از سال‌ها زحمت درس خواندن و گذراندن هفت خوان کنکور، گرفتار آن شود.
چهارم، نقش آگاهی‌دهی در مورد آسیب‌های فردی و اجتماعی ناشی از اعتیاد در فرایند مبارزه با این پدیده بسیار حیاتی است. بدین‌رو، روش‌های پیشگیری و درمان اعتیاد را به‌صورت عمومی نیز، باید جدی گرفت. در این مورد علاوه بر تیم‌های متخصص و ورکشاب و آموزش‌های عمومی باید از تجربه‌ی کسانی که اعتیاد را ترک می‌کنند نیز به‌عنوان الگوی امکان ترک و تاثیرات ویران‌کننده‌ی فردی اعتیاد بر روان و زندگی معتادین، استفاده کرد.
در نتیجه، این روش‌های مبارزه علیه اعتیاد در دایکندی را می‌شود به‌عنوان یک پروژه‌ی آزمایشی به کار بست. در صورت موفقیت این روش‌ها در این ولایت، امکان تعمیم و تطبیق آن در سراسر کشور وجود دارد.
با حرمت و درود
ظاهر اطهری
روزنامه‌نگار
اسلو ـ نروژ
21.11 20016

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *