دیپلمات/آدام وینشتین
ترجمه: حمید مهدوی
دونالد ترامپ در جریان تلاشش برای ریاستجمهوری امریکا، تقریبا جنگ در افغانستان را نادیده گرفت. با اینحال، او وعده داد که از میزان مداخلهی ایالات در خارج بکاهد، به ملتسازی پایان بدهد و مهمتر از همه توافق با ایران را «پاره» کند. با اینحال، این سیاستها با هم همخوانی ندارند، چون ایالات متحده بهسادگی نمیتواند بدون کمک ایران از خود یک افغانستان بهعنوان یک دولت کارآمد برجا بگذارد. انکار سیاستگذاران ایالات متحده از پذیرش این واقعیت دلیلی است که جنگ علیه طالبان 15 سال دوام کرده است و افغانستان بهطور موثر بین کابل و ستیزهجویان تجزیهشده باقی مانده است.
در حالیکه افغانستان شش همسایهی نزدیک دارد، دو نزدیکترین مرز آن با پاکستان و ایران است. هردو مرز کنترل نشده و برای طالبان مفید باقی ماندهاند و سلاح و ستیزهجویان به داخل و خارج پاکستان رفتوآمد میکنند و مواد مخدر از طریق ایران انتقال داده میشود. جلوگیری از تجارت مواد مخدر و در نتیجه، جریان پول نقد طالبان، جزئی کلیدی استراتژی افزایش نیروها توسط رییسجمهور باراک اوباما در سال 2009 بود تا افغانستان را پس بگیرد. ادارهی مبارزه با مواد مخدر امریکا (DEA) و گروههای مشورتی و حمایتی مستقر در خارج (FAST) با نیروهای ویژه در جنوبشرق افغانستان کار کردند تا آزمایشگاههای مواد مخدر را نابود کنند و جریان آن به خارج از کشور را مختل سازند.
هرچند معلوم نمودن صحت و سقم آن دشوار است، بعید به نظر میرسد که ایالات متحده و ایران در زمینهی جلوگیری از مواد مخدر بهطور موثر هماهنگی کرده باشند. در عینزمان ایران حیثیت یک روزنهی فرار را دارد که از طریق آن افغانستان حدود 90 درصد مواد مخدر جهان را عرضه میکند.
ایران و ایالات متحده، باوجود دشمنی تاریخی، میتوانستند متحدان طبیعی هم در افغانستان باشند. پس از حملهی یازدهم سپتامبر، علی خامنهای، رهبر کبیر ایران، این حملات را محکوم کرد و تهران، در تضاد کامل با صحنههایی از شادی و هلهله که در برخی از شهرهای شرقمیانه مشاهده شد، علنا بهخاطر قربانیان این حملات سوگواری کرد. در سال 1988، طالبان 11 دیپلمات ایرانی را در مزار شریف کشت و در شب یازدهم سپتامبر «2001» ایران داشت از طریق حمایت مادی از اتحاد شمال جنگ نیابتی علیه طالبان را پیش میبرد. ایران با گروههای قومی مختلف در افغانستان اشتراکات فرهنگی و زبانی زیاد دارد و برخلاف پاکستان، خانهی یک جمعیت کلان پشتون نیست که گاهگاهی با طالبان احساس همدردی کرده است. علاوه بر آن، ایران، برخلاف پاکستان، دلایل کافی داشت تا یک افغانستان با ثبات و موفق خالی از طالبان بخواهد. حکومت بوش، بهجای یک اتحاد استراتژیک با ایران، اسلامآباد را بهعنوان نقطهی ارتباطش در افغانستان انتخاب کرد و از تهران بهعنوان بخشی از «محور شرارت» بدنام دوری کرد. چنین گفتهها یکجانبه نیستند، چون خامنهای پیوسته ایالات متحده را به دامن زدن به ستیزهجویی در شهر مرزی زاهدان این کشور و جاهای دیگر متهم کرده است. ایران نیز به حمایت از القاعده و طالبان در عملیاتهایی متهم شده است که هدف آنها نیروهای امریکایی بوده است. اما این ظاهرا واکنشی بوده است و مشخص نیست که خامنهای به یک درخواست واقعی کمک در افغانستان، چه بهصورت صریح یا مخفیانه، چگونه پاسخ خواهد داد. علاوه بر آن، این مسأله بهصورت گسترده پذیرفته شده است که آی.اس.آی، ادارهی اصلی استخبارات پاکستان، نیز به طالبان کمک کرده است تا بنیادگرایان را در داخل کشور آرام سازد.
ترامپ، رییسجمهور تازهمنتخب امریکا، فرصتی در اختیار دارد تا اشتباهات گذشته در افغانستان جبران کند و این کشور را به طرف خوداتکایی هدایت کند. اما این امر ناممکن ثابت خواهد شد، اگر منطقهی جنوبشرق یک مرز غیرقابل کنترل باقی بماند. تامین ثبات در این منطقه صرف میتواند با حداقل یک همکاری محدود با تهران در زمینهی جلوگیری از تجارت مواد مخدر بهدست آید. کاهش در صادرات مواد مخدر به نفع ایران است، چون این کشور با میزان فزایندهی بیماری همهگیر «استفاده از» هیرویین و ایدز مواجه است. ایالات متحده، فراتر از هماهنگی نظامی، باید اذعان کند که افغانستان محاط به خشکه بدون روابط قوی تجارتی با همسایههایش نمیتواند به استقلال اقتصادی دست یابد.
اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان، از زمان رسیدن به قدرت در سال 2014، بهدنبال افزایش تجارت دوجانبه دو بار به تهران سفر کرده است. افغانستان متمایل است از بندر تازهافتتاحشدهی چابهار ایران استفاده کرده و محصولات خودش را صادر کند. هیچ درنگ و تاخیری از طرف حکومت جدید ایالات متحده از تقویت روابط اقتصادی میان ایران و افغانستان جلوگیری نخواهد کرد، بنابراین عاقلانه است که از همکاری نظامی بالقوه نیز بهرهبرداری شود. ترامپ در افغانستان باید بین ایران یا طالبان «یکی» را انتخاب کند. هر رویکردی که ایران را شامل نباشد صرف طالبان را تقویت کرده، حکومت منتخب در کابل را تعضیف کرده و جنگ را طولانی خواهد ساخت.