شنیدهاید که میگوید «شلّه چیز نصیب را پاره میکند»؟ بله! واقعیت دارد. آقای دونالد ترامپ بعد از هفتهها تلاش و شلّهگی موفق شد با رییسجمهور منتخب ما آقای محمد اشرف غنی، جمعهشب گذشته تلفنی صحبت کند. هرچه رییسجمهور ما میگفت وقت ندارم، مصروفم، اما آقای ترامپ دست از تلاش برنداشت تا اینکه موفق شد.
دونالد ترامپ بعد از احوالپرسی گفت: «من فارسی زیاد بلد نیستم، اما همینقدر میفهمم که اسم هر دوی ما در زبان شیرین فارسی، یازده حرفی است، سیل کو! محمد (چهار حرف) اشرف (چهار حرف) غنی (سه حرف) که تمامش میشود یازده حرف. دونالد (شش حرف) ترامپ (پنج حرف) که میشود یازده حرف. این گاد (خدا) از وقت پلان داشته من در عصر شما رییسجمهور شوم. تنکیو مای گاد!»
رییسجمهور غنی اول کمی مشکوک بود. فکر میکرد حتماً کدام داوود دیگر است که میخواهد مرا بازی بدهد و از پلان حکومت در برابر امریکا باخبر شود و سپس نیت ما را به پاکستان و ایران بفروشد. اما خیلی زود فهمید که ویروس داوود دامنگیر او نشده و خود ترامپ است. برای همین در مورد همکاریهای آینده باهم صحبت کردند.
وقتی ترامپ از رییسجمهور غنی پرسید که چرا باور نمیکنی؟ رییسجمهور ما در جواب گفت که همین چند روز پیش یک نفر ایلایی، رفته یک قول اردوی کامل ما را فریب داده. با طیارهی اردوی ما به چکر رفته، حتا به منسوبین امنیتی ما تقدیرنامهها اعطا کرده است. من فکر کردم حتماً کدام ایلایی دیگر است که میخواهد این بار رییسجمهور افغانستان را بازی بدهد. اما خدا را شکر که نیستی.
رییسجمهور دونالد ترامپ از رییسجمهور اشرف غنی خواهش کرد که اگر کدام امری باشد، بنده در خدمت است. بگو چه کاری از من ساخته است؟ آقای غنی در جواب گفت که حکومت و مردم افغانستان زیاد وقت ندارند. معادن ما کمکم گنده میشود. بیا در معدن مصروف شو! ترامپ گفت به روی دو دیده! بعدش رییسجمهور ما گفته که مثل سابق کار نکنید، 15 سال گذشته در معادن ما شور خوردید، همه جا را غارغار کردید، اما هیچ چیز درک ندارد. این دفعه بیایید آدم واری کار کنید. نتیجهی کار را هم هفتهوار یا ماهانه بیارید نشان بدهید. در غیر آن، کار خوبی نمیکنید. ترامپ گفت که گذشتهها گذشته، به فکر آینده باشیم. دلشاد و سرزنده باشیم.
در ادامه آقای ترامپ از رییسجمهور ما خواهش کرد که اگر در عرصهی امنیتی به کمک نیاز داشته باشید، تمام امریکا حاضر است. رییسجمهور غنی گفت که باشد، سرفرصت بهخیر بررسی میکنم که ببینم کدام جای به کمک ضرورت است یا نه؟ فعلاً که همه چیز عالی است، تشکر! قول میدهم بهخاطر رضای خدا هم که شده بررسی کنم و شما را ناامید نکنم. امیدوارم کدام جایی باشد که به کمک شما ضرورت باشد و شما بتوانید دین خویش به مردم افغانستان را ادا کنید. در غیر آن، من از طرف همه از شما معذرت میخواهم. آقای ترامپ گفت زنده باشی رییس صاحب! میخواهم بدانی که من همیشه در کنار شما هستم، مثل همان نفری که در صف دعا شما را متوجه کرد که دست خویش را اشتباهی به نشانهی تکبیر بلند کردهاید و باید برای دعا مثل قنوت بلند کنید.
سپس آقای غنی به رییسجمهور امریکا گفت که اگر علاقهمند صحبت بیشتر هستی، به کابل بیا. من فعلاً باید بروم. قرار است از نیروهای امنیتی ما بمب برآید و سپس از رسانهها باد برآید و این باد آن بمب را ببرد به جایی که چندتا طالب مردارخور لانه کرده، منفجر کند. آقای ترامپ گفت چشم حتماً! در اولین فرصت انشاءالله در کابل خواهم بود تا به صحبتها و مشورهها و خواستهای شما گوش فرادهم. امیدوارم همکار خوبی برای شما باشم. در ادامه آقای ترامپ از آقای غنی خواهش کرد که خیر است، یگان دفعه شما هم دونالدنوازی کرده به امریکا بیایید. البته اگر بیایید خیلی خوشحال میشویم، اگرهم نیایید، به انجیل مسیح اگر یک تار مو از بزرگواری شما کم شود. ولی اگربیایید، در حق ما برادری کردهاید.
در اینجا بود که آقای غنی فهمید فعلاً وقت تلفن قطعکردن است. تلفنش را قطع کرد و در مبایلش از طرف شرکت روشن پیام آمد که «تبریک! شما 0.80 پول بابت دریافت تماسهای خارجی دریافت کردید. مبایلتان را روشن نگهدارید و هرچه بیشتر به شما زنگ بیاید، کریدت بیشتر دریافت میکنید».