خطر روی خط دیورند

تنش‌ها بین افغانستان و پاکستان افزایش یافته است
فارین افِرز/میکایل کوگلمن ترجمه: حمید مهدوی


بخش دوم و پایانی

با این حال، این حقیقت که عملیات‌های مشترک ایالات متحده-افغان به‌صورت منظم همین تروریستان را هدف قرار می‌دهد، این تیوری را تضعیف کرده است. جان نیکولسن، فرمانده نیروهای امریکایی در افغانستان، در شهادت اخیرش در کمیته‌ی نیروهای مسلح سنا گفت که چنین تلاش‌هایی در سال 2016 حدود یک -سوم جنگجویان دولت اسلامی – خراسان را در افغانستان کشت و قلمرو تحت کنترل آن‌ها را دو -سوم کاهش داد. او هم‌چنین اظهار کرد که یک حمله‌ی هوایی ایالات متحده خلیفه عمر منصور، مغز متفکر قتل‌عام در مکتبی در پیشاور را کشت.
این پیشینه نشان می‌دهد که کابل همدردی اندکی با خواسته‌های پاکستان مبنی بر اقدام فوری خواهد داشت – به‌ویژه وقتی نیروهای افغان برای دفع جنگجویان طالبان افغانستان که مقام‌های افغان پاکستان را متهم می‌کنند به مدت 15 سال به آن‌ها پناه داده است، تقلا می‌کنند. خلاصه، افغانستان و پاکستان در یک بن‌بست خطرناک قرار دارند، در حالی‌که هیچ نتیجه‌یی دیده نمی‌شود.
خوشبختانه، جنگ تمام‌عیار بعید است. ارتش افغانستان در موقعیتی نیست که با همتای برتر پاکستانی‎اش بجنگد؛ شبکه‌ی تحلیل‎گران افغانستان پذیرفته است که ارتش آن‎ها اسلحه‌ی دوربُرد کافی ندارد. در همین حال، در 20 فبروری، به‌زودی پس از آتش سه‌روزه‌ی فرامرزی پاکستان در افغانستان، هردو طرف آشتی‎جویانه سخن گفتند و خواهان همکاری شدند. از آن زمان، هیچ گزارشی در مورد گلوله‌باران فرامرزی بیشتر پاکستان منتشر نشده است.
با این‌حال، درگیری محدود در آینده – گلوله‌باران از آن‌سوی مرز از طرف پاکستان همراه با حملات تلافی‌جویانه‌ی احتمالی از سوی نیروهای ویژه‌ی به‌شدت آموزش‌دیده‌ی افغانستان –به دو دلیل بسیار محتمل است. نخست، مخازنِ حسن‌نیت در روابط افغانستان – پاکستان بسیار نایاب است، روابطی که به‌دلایل فراتر از تروریسم فرامرزی پرتنش است. در هسته‌ی این اختلافات، امتناع افغانستان از به‌رسمیت شناختن مرز مورد مناقشه‌ی آن‌ها که به خط دیورند مشهور است، قرار دارد. کابل هم‌چنین از تبعیض علیه مهاجران افغان در پاکستان ناراحت است. به گفته‌ی مهاجران، این تبعیض انکار از درمان [مهاجران] در شفاخانه‌ها و بدرفتاری مکرر پولیس را شامل می‌شود. علاوه برآن، پاکستان سال گذشته به چند صد هزار مهاجر افغان که بسیاری از آن‌ها برای چندین دهه در پاکستان زندگی کرده بودند، دستور داد به افغانستان عودت کنند.
و در روزهای اخیر، طبق گزارش‌های رسانه‌های پاکستان، به پولیس در ایالت پنجاب دستور داده شده است که به پشتون‌ها توجه ویژه کرده و با آن‌ها به‌عنوان مظنون تروریستی بالقوه رفتار کنند. این اقدام تازه مستقیما مهاجران افغان را هدف قرار می‌دهد، چون اکثریت آن‌ها پشتون‌ها هستند.
دوم، تلاش‌های اخیر مصالحه‌ی شکست‌خورده و خطرات سیاسی طولانی ساختن پیشنهادهای تازه‌ی صلح را تشدید کرده است. رییس‌جمهور اشرف غنی در سال 2015 یک‌سری از نشست‌ها را با مقام‌های ارشد ملکی و نظامی پاکستان دایر کرد که بازده آن توافق برسر همکاری در زمینه‌ی تروریسم فرامرزی و آموزش دانشجویان نظامی افغان در پاکستان بود. با این‌حال، این حسن‌نیت جدید به‌سرعت در میان حملات مداوم در افغانستان که کابل ستیزه‌جویان مستقر در پاکستان را به‌خاطر آن‌ها مقصر دانست، بر باد رفت. طبقه‌ی سیاسی افغانستان به‌صورت گسترده غنی را به‌خاطر نزدیکی با یک دشمن سرسخت، در حالی‌که در عوض هیچ دستاوردی نداشت، انتقاد کردند.
بحران در روابط افغانستان و پاکستان، پرسش‌های ناراحت‌کننده‌یی برای حکومت دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا، مطرح می‌کند. اگر گلوله‌باران پاکستان از سرگرفته شده و تشدید شوند، کابل ممکن موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی را که حضور نظامی امریکا در افغانستان را اداره می‌کند، فرا بخواند و از نیروهای امریکایی بخواهد در دفاع علیه حملات پاکستانی کمک کنند.
این موافقت‌نامه یک پیمان دفاعی نیست که از نیروهای امریکایی بخواهد به کمک افغانستان بیایند، اما پیش‌بینی یک «تجاوز خارجی» را شامل است که تصریح می‌کند «در صورت تجاوز خارجی … دو طرف فورا برای ترتیب و اجرای یک پاسخ مناسب، از جمله… اقدامات در دسترسِ سیاسی، دیپلماتیکی، نظامی و اقتصادی مشورت خواهند کرد». چنین سناریویی، یک معمای سیاست برای واشنگتن است. نیروهای امریکایی در افغانستان هستند تا به نیروهای افغان کمک کنند و مطابق موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی، ایالات متحده «به نگرانی عمده‌ی ناشی از تجاوز خارجی یا تهدید تجاوز خارجی علیه حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی» افغانستان توجه خواهد کرد. و با این‌حال، احتمالا واشنگتن نمی‌خواهد به‌طور رسمی علیه پاکستان بایستد، کشوری که ایالات متحده به‌دنبال روابط موثر با آن است.
علاوه بر این، کابل از هند، دوست افغانستان و ایالات متحده، خواهد خواست حمایت نظامی‌اش را افزایش بدهد. دهلی جدید برای مدت طولانی‌یی در فراهم کردن سلاح برای کابل از ترس برانگیختن خشم پاکستان تردید کرده است. با این‌حال، نرندار مودی، نخست‌وزیر هند پیام تمایل به جسوربودن فرستاده است. در سال 2014، او قرارداد فرستادنِ چندین چرخبال جنگی ساخت روسیه به کابل را امضا کرد – این اولین باری بود که هند اسلحه‌ی تهاجمی به افغانستان انتقال داد. و فرمانده ارتش افغانستان در تابستان گذشته از دهلی جدید دیدار کرد تا جنگ‌افزار کشنده‌ی‌ بیشتری درخواست کند. در پاکستان، بسیاری از ناظران معتقدند که هند از تروریستان مستقر در افغانستان که بر پاکستان حمله می‌کنند، پشتیبانی می‌کند. تشدید همکاری‌های امنیتی هند و افغانستان – یا صرف تصور آن – می‌تواند پاکستانِ رنجیده را به تشدید گلوله‌باران افغانستان برانگیزد.
واشنگتن با چشم‌انداز هشدارآمیز افزایش تنش‌های فرامرزی مواجه است، تنش‌های شامل سه کشور در یک منطقه‌ی مسلح به سلاح‌های اتمی که خانه‌ی نزدیک به 9000 سرباز امریکایی است. اکنون زمان خوبی بود که کاخ سفید سیاست جدیدی در قبال افغانستان و جنوب آسیا اعلان می‌کرد – سیاستی که نه‌تنها به تعداد سربازان امریکایی، بلکه به تنش‌های فزاینده‌ی منطقه‌یی که یک محله‌ی خطرناک را به فراگرفتن تهدید می‌کند، رسیدگی کند. این سیاست باید به ایالات متحده موقف یک میانجی رسمی در نزاع‎ها و اختلافات افغانستان – پاکستان داده و در نتیجه، به ترامپ فرصت کمک به دستیابی به یک توافق برای کاهش تنش‌های دوجانبه بدهد. مطمئنا، این یک چالش خواهد بود، اما چالشی که ترامپ – کسی که به مهارت‌اش در تعامل‌ می‌بالد – باید از آن لذت ببرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *