کنفرانس G20  در هامبورگ: اعتراض مردمی و انزاوی امریکا

دکتر کریم پاکزاد؛ پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المل فرانسه
کنفرانسG 20 در سال ۲۰۰۸ بعد از بحران مالی که از امریکا آغاز شد و تمام کشورهای صنعتی را فرا گرفت به‌وجود آمد. طی کمتر از ده سال موجودیت خود، گ۲۰ توانست تصامیمی را اتخاذ کند که دست‌آوردهای خوبی داشت و موجب رشد دوباره‌ی اقتصاد جهانی شد: پلان‌های تقویت رشد به‌طور دسته‌جمعی، تنظیم بهتر و حتا کنترل‌بخش الی فرار مالیات توسط شرکت‌های چندملیتی، مبارزه علیه پول‌شویی، تقویت بانک‌ها و… ولی ما امروز از یکطرف شاهد بهتر شدن و رشد اقتصاد جهانی، قدرت‌های گ۲۰ در قدم اول هستیم، آنچه که کمتر قدرت‌ها را به‌سوی همکاری می‌کشاند و از سوی دیگر شاهد انزواگزینی؛ در قدم اول انزوای اقتصادی، توست بزرگترین قدرت اقتصادی جهان (امریکا) می‌باشیم.
در روز اول کنفرانس رؤسای ۲۰ کشور بزرگ اقتصادی جهان، ایوانکا ترامپ که توسط رسانه‌ها «دختر اول» لقب یافته، در کنار رییس بانک جهانی، سرمنشی ملل متحد و اغلب سران کشورها اجتماع نموده بودند تا صندوق ارتقای فعالیت‌های اقتصادی زنان کشورهای رو به انکشاف را راه‌اندازی کنند. این ابتکار که توسط دختر رییس‌جمهور امریکا پیشنهاد شده بود و آنگلا مرکل، رییس فعلی گ۲۰، از آن حمایت می‌کرد، نمونه‌ی خوبی از همکاری‌های بین‌المللی محسوب می‌شود.
این پروگرام متاسفانه یک استثنا است. کنفرانس گ۲۰ در واقعیت در حالی بر گذار شد که مباحث و مذاکرات آن بیش از همه وقت در اسارت رقابت و زورآزمایی قدرت‌های بزرگ برای تأمین منافع اقتصادی خود و یا امتیازگیری در روی صحنه‌ی ژئوپولیتیک بین‌المللی قرار داشت تا در جهت رشد و توسعه‌ی تجارت و اقتصاد جهانی. در عین‌حال این کنفرانس درشرایطی برگذار شد که که خصومت «شهروندان جهان» بر ضد سیاست‌های مرکانتیل و خودخواهانه‌ی قدرت‌های بزرگ سرمایه و تجارت به حد بالایی رسیده است. پولیس آلمان که با زحمت جلو معترضین را در هامبورگ می‌گیرد اعراف نموده که ۱۰۰ هزار مظاهره‌کننده روز جمعه در کوچه‌های هامبورگ به اعتراض دست زدند. کسانی‌که با روش پولیس در کشورهای اروپایی در چنین مواردی آشنایی دارند می‌دانند که پولیس همیشه تمایل دارد تا تعداد معترضین را کم نشان بدهد. همیشه در برابر کنفرانس‌های گ۲۰ اعتراض، حتا خشونت‌انگیز توسط گروپ‌های رادیکال، وجود داشته ولی وسعت دامنه‌ی معترضین در هامبورگ تا حد زیادی به سیاست‌های ناسیونالیستی دونالد ترمپ، رییس‌جمهور جدید و عوام‌فریب امریکا ارتباط دارد.
سیاست انزوا و درهای بسته‌ی ترامپ حتا ممکن است اساسی‌ترین اصل گ۲۰ را که مبارزه علیه انزوا و حمایت یکجانبه از پلان‌های اقتصادی که اثرات بین‌المللی دارد است، مورد سوال قرار بدهد. منابع فرانسوی فاش کردند که اتحادیه‌ی اروپا به دونالد ترمپ اخطار داده که اگر امریکا از آزادی مبادله‌ی اقتصادی میان قدرت‌های بزرگ دست بکشد و روی واردات آهن اروپا قیوداتی وضع کند، اروپا دست به مقابله‌ی بالمثل روی صادرات امریکا به‌طرف اروپا خواهد زد. با وجود آن فرانسه و به‌خصوص پیر موسکوویسی، کمیشنر اقتصادی اتحادیه‌ی اروپا، که مدت ۸ سال با وی از نزدیک همکار بودم و از عقاید سوسیال ـ لیبرال او مطلع هستم، تلاش دارد که این کنفرانس سران برای انگلا مرکل یک شکست نباشد. از همین لحاظ آلمان پلان مهمی را برای کمک به رشد اقتصادی افریقا به تصویب خواهد رساند.
اما مسایل اساسی گ۲۰ بخصوص این دو موضوع عمده هستند: سیاست انزوا و حمایت یکجانبه‌ی ترمپ از تصامیم اقتصادی امریکا و خروج امریکا از کنفرانس روی اقلیم و انرژی که بزرگترین چلنج پیشروی قدرت‌های بزرگ قرار دارد، زیرا سرنوشت نسل‌های بعدی و کره‌ی خاکی را که روی آن زیست می‌کنیم تعیین می‌کند، توسط یکه‌تازی ترمپ مورد سوال قرار بدهد. منابع فرانسوی همچنان فاش نمودند که رییس‌جمهور امریکا اغلب در کنفرانس سران حاضر نبود و وقت خود را بیشتر صرف مذاکره‌ی دوجانبه با دیگر سران دولت می‌کرد. وی در هنگام بحث کنفرانس روی موضوع حساس اقلیم و انرژی در سالن دیگری با ولادیمیر پوتین رییس‌جمهور روسیه برای دومین بار در حال دیدار و مذاکره بود. در دیدار روز جمعه‌ی پوتین و ترمپ که قرار بود نیم ساعت باهم گفت‌وگو داشته باشند، برای مدت دو ساعت‌ونیم گفت‌وگو کردند. به این ترتیب در روز آغاز کنفرانس، تجمع هزاران تظاهرکننده در مقابل محل کنفرانس که به یک پایگاه نظامی در حال جنگ شبیه بود و ملاقات میان پوتین و ترمپ خبرسازترین موضوعات کنفرانس گردید. اگر به حرف‌های ترمپ گوش بدهیم ملاقات دو رییس‌جمهور دوستانه و مثبت بوده است. اگر چنین باشد، حداقل این بخش دیدوبازدید دوجانبه‌ی کنفرانس حاصل‌خیز بوده است. روسیه و امریکا توافق کردند که طی ۴۸ ساعت (یکشنبه) در بخش جنوب‌غرب سوریه آتش‌بس برقرار شود. در شرایطی که داعش در سوریه، مانند عراق، در حال شکست است، رقابت آشکاری میان نیروهای سوریه با حمایت ایران و روسیه و اپوزیسیون مسلح سوریه با حمایت امریکا، در جریان است که هریک می‌خواهد مناطق نفوذ خود را قبل از شکست کامل داعش توسعه ببخشد تا در مذاکرات صلح بعدی موضع بهتری داشته باشند. این آتش‌بس اگر در صحنه‌ی جنگ مراعات شود، یک لحظه آرامش برای مردم ملکی این کشورکه به‌مراتب بیشتر از افغانستان قربانی قدرت‌های خارجی می‌باشد، به‌بار خواهد آورد.
گرچه دونالد ترمپ عادت دارد تا حرف‌هایی را تویت (تویتر رسانه‌ی دلخواه ترمپ است) کند که گاهی سخت است به آن باور کنیم. وی در سیاست خود در برابر روسیه هرازگاهی یک شاخ به شاخ دیگر می‌پرد. با آن‌هم بعد از ۲۴ ساعتی که روسیه را متهم می‌کرد که موجب ناآرامی در کشورهای همسایه‌ی خود شده است، در شروع ملاقات با پوتین بار دیگر عشقی که وی به «سلطان کرملین» و یکی از سیاستمدارهای ماهر این ۲۰ سال اخیر در جریان کمپاین انتخاباتی پیدا کرده بود ابراز شد. طبق روایت رسانه‌های جهانی در آغار ملاقات با پوتین، ترامپ می‌گوید: «برای من جای افتخار است که امروز با شما ملاقات می‌کنم». کاملاً جای تصور است که بعد از چنین اظهار احترامی توسط رییس‌جمهور امریکا، پوتین به‌راحتی اظهار می‌دارد که روسیه هیچ نقشی در پیروزی ترمپ یا ارتباطی با تیم انتخاباتی او (موضوعی که در امریکا توسط اف‌بی‌آی مورد تحقیق است) ندارد. پوتین و ترامپ در مورد آزمایش موشک قاره‌پیمای کوریای شمالی و پروگرام بمب اتمی این کشور نیز گفت‌وگو کردند. در این مورد مواضع دو طرف از هم دور اند. روسیه و چین از استعمال هر نوع فشار و زور برای حل این مسأله و تحریم کوریای شمالی مخالف‌اند.
در هنگام این نوشتار هنوز اعلامیه‌ی نهایی کنفرانس انتشار نیافته، ولی حدس زده می‌شود که در مورد مبارزه علیه تروریزم و تمویل آن نظر واحدی وجود دارد. آخرین تلاش امریکا در مورد اقلیم و انرژی و پیشنهاد باکر بردن انرژی فوسیل (زغال‌سنگ) مورد قول قرار نخواهد گرفت. امریکا در مورد خروج وی از کنفرانس پاریس درباره‌ی اقلیم و انرژی کاملاً در انزوا قرار دارد. هیچ‌یک از ۱۹ کشور بزرگ دیگر حاضر نیستند در این راه با امریکا همگام شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *