تجارت تریاک افغانستان: بازار آزاد قاچاقچیان – بخش اول

دیداری از مزارع تریاک افغانستان این تصور را که طالبان این تجارت سودآور را در کنترل دارند، به چالش می‌کشد
دیپلمات/فرانز مارتی
ترجمه: حمید مهدوی
دره‌ی مازور، نورگل، کنر، افغانستان – تا دره‌ی پهلویی که کمی از جاده‌ی شلوغ اصلی میان جلال‌آباد و اسعدآباد، مراکز ولایت‌های شرقی ننگرهار و کنر افغانستان، چپ است فاصله‌ی کوتاهی است. جاده‌ی خاک آلودِ باریک از مزرعه‌های پهناور گندم که به آهستگی در نسیم ملایم این‌سو و آن‌سو می‌جنبد، می‌گذرد. آن‌سوی مزرعه‌ها و درختان سرسبزِ پراکنده، تپه‌های ناهموارِ بی‌ثمر، دره‌یی به‌نام مازور را در ولسوالی نورگل کنر شکل می‌دهند. در امتداد رودخانه‌ی کوچک، تعدادی از خانه‌های گلینِ سنتی شبیه قلعه‌های کوچک و بزرگ هستند و اشاره به حقیقتی دارند که گذشته‌ی خشونت‌آمیز افغانستان به بسیار قبل‌تر از تهاجم ایالات متحده یا تهاجم به‌رهبری شوروی برمی‌گردد.
پشت یک خانه‌ی کم‌ارتفاعِ درون مزرعه که آرام و بی‌صدا در سایه‌ی درختان اطرافش واقع شده است، مزرعه‌ی دیگر گندم وجود دارد. اما در کنار آن، چند تکه زمین با گیاهان دیگری پوشانده شده است که بلندتر از ساقه‌های سبز آن قوزه‌هایی به اندازه‌ی توپ گولف آن بالاتر از برگ‌های انبوه در ریشه‌های‌شان سربلند کرده‌اند. آن گیاه، محصول تریاک است.
تریاک در تخفیف درد اثر دارد و اساس مورفین، هیروئین و دیگر شبه-افیون‌ها است که به اهداف طبی استفاده می‌شوند، اما هم‌چنین به هدف غیرقانونی مصرف مواد مخدر. افغانستان طبق «گزارش مواد مخدر جهان در سال 2016» که توسط اداره‌ی مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد نشر شد، حدود 70درصد تریاک جهان را تولید می‌کند. هرچند کشت مواد مخدر در جنوب افغانستان متمرکز است، اما در سراسر این کشور پیدا می‌شود. و در حالی‌که تولید تریاک در مناطق فاقد حکومتی چون دره‌ی مازور شایع‌تر است، در زون‌های تحت کنترل حکومت که نیروهای امنیتی اغلب به‌سختی ستیزه‌جویان را در حاشیه نگه می‌دارند، نیز وجود دارد؛ نیروهایی که به‌ندرت توانایی جلوگیری از کشت خشخاش را دارند.
در کنر، اوایل ماه مِی اواخر فصل کوتاه حاصل‌گیری بود که بلافاصله پس از آن اتفاق می‌افتد که گل‌های سفید یا گلابی تیره‌ی خشخاش پژمرده می‌شوند و تنها کپسول‌های سبز باقی می‌مانند. این در دیگر مناطق کشور می‌تواند زودتر یا دیرتر باشد که بستگی به شرایط محلی دارد.
حاصل‌گیری، خود یک ماموریت کاربَر است. هر یک از غوزه‌های خشخاش باید با ابزاری نیش زده شود، شیره‌ی تریاک فورا از خراش‌هایی به نازکی تیغ بیرون تراوش می‌کند. شیره‌ی باارزش به اندازه‌ی کافی مایع است که بیرون بچکد، اما در عین زمان به اندازه‌ی کافی چسپنده است که به غوزه بچسپد و به زمین نچکد. در حالت عادی، کپسول‌ها سپس تا روز بعد به حال خود رها می‌شوند. با این‌حال، با توجه به سفر کوتاه من، مردم محل به من نشان دادند چطور آن‌ها با ابزار دیگری مانند داس تریاک بیرون تراوش‌کرده را از غوزه جمع‌آوری می‌کنند.
یک کشاورز، مرد جوانی با ریش منظم و آراسته و سیاه، موهای چرب، گفت که حدود 60درصد مزارع آن کوکنار است. و این یک استثنا نیست. وقتی از او دلیل کشت خشخاش پرسیده شد، گفت که وادار شده است این کار را بکند چون دیگر محصولات منفعت کم خواهد داشت. دیگر کشاورزان در نورگل و شیگل، ولسوالی دیگر کنر، نیز چنین ادعایی کردند. با این‌حال، آن‌ها ادعا نمی‌کنند که دیگر محصولات هیچ منفعتی نخواهد داشت، و این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا آن‌ها صرف به‌خاطر منفعت بیشتر که احتمالا دیگر محصولات قانونی خلق نمی‌تواند، خشخاش کشت می‌کنند؟
اما به گفته‌ی دیوید منسفلید، محقق ارشد کالج اقتصاد لندن و واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان که برای تقریبا دو دهه روی کشت کوکنار در افغانستان کار کرده است، به حداکثررسانی نیروی محرکه‌ی این تصمیم نیست. کشاورزان افغان بیشتر تلاش خواهند کرد تا معیشت را متوازن سازند، میزان معینی از خودکفایی غذایی را تامین کنند، از خاک‌شان استفاده‌ی مداوم کنند (که هم‌چنین به‌معنای تغییر یا چرخش محصولات مختلف است) و خطر شکست محصولات را کاهش بدهند. بنابراین، منفعت پولی تنها یکی از عوامل متعدد تصامیم کشاورزان است.
ادامه دارد…

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *