موج‌سواری فاجعه‌بار

دیروز عطامحمد نور، والی بلخ، سخنان تندی در مورد گلبدین حکمتیار و به‌قول خودش چند فرد معدود ارگ‌نشین گفت. آقای نور که در جمع حامیان ائتلاف نجات از سمنگان و در مزارشریف سخن می‌گفت، برخی چهره‌های ارگ‌نشین را به نفاق‌افگنی متهم کرد و به تندی تلاش کرد که پاسخ سخنان گلبدین حکمتیار را بگوید.
اشاره به این‌که حکمتیار پیش از آن‌که به جمع ناراضیان حمله‌ی امریکا به افغانستان بپیوندد در ایران بود و زمانی تعهد کرده بود که تا خروج یک‌سرباز امریکایی به کشورش باز نخواهد گشت، سخن تازه‌یی نیست. حکمتیار خود به‌درستی از عقب‌گردها و تصامیم عجولانه‌اش آگاه است. اما آن‌چه که می‌تواند بی‌ثباتی و تنش‌های سیاسی را تشدید کند، این است که هم آقای نور و هم گلبدین حکمتیار هر دو تاکنون کوشیده‌اند که تندترین سخنان را به جریان‌های سیاسی همدیگر بگویند و انتقادات تندی بر همدیگر وارد آورند. مسأله‌ی اصلی این است که چه سخنان حکمتیار و چه سخنان نور در مرحله‌ی اول بیان‌کننده‌ی عدم تحمل، شتاب‌زدگی و شوق هر دو طرف به راه‌انداختن جنگ تبلیغاتی علیه همدیگر است و در مرحله‌ی دوم، این سخنان می‌تواند بدل به عوامل محرکی برای تشدید تنش‌های قومی و سیاسی شود.
واقعیت اما این است که هر دو طرف، کم یا زیاد خطاهایی را مرتکب شده‌اند. گرچه هیچ سیاست‌مداری تاکنون به اندازه‌ی آقای حکمتیار مرتکب خطا نشده است. او بود که در اعلامیه‌هایش در سال‌های اخیر بر طبل جنگ و سرکوب قومی با شوق و رغبت کوبید و از همراهی با القاعده نیز سخن گفت. آقای حکمتیار بود که به‌قول یکی از یاران نزدیک‌اش، کریم امین، ماین‌گذاری کنار جاده‌یی را ترویج کرد. افراد مسلح وفادار به آقای حکمتیار در تخریب زیرساخت‌ها، جاده‌ها و گسترش ناامنی و مخالفت با دولت نقش برجسته‌یی در این سال‌ها داشته است. عطامحمد نور اما با وصف این‌که در این سال‌ها کوشیده چهره‌ی بلخ را تغییر بدهد، از برنامه‌های فرهنگی حمایت کند؛ اما مانند بسیاری از رهبران سیاسی افغانستان در پس از سقوط طالبان، بار اتهام‌های سنگین فساد را بردوش می‌کشد. از غصب زمین و انحصار ادارات محلی بلخ گرفته تا فسادهای مالی سنگین. آقای نور بر سر کسب سهم گروه اصلاحات و همگرایی با غنی مذاکره کرد، از او در بلخ به گرمی استقبال کرد و بعدتر، غنی و یارانش در ارگ را متهم به دزدی کرد.
آقای نور در این سال‌ها در قامت یک سیاست‌مدار جدی تلاش کرده همواره جایگاه قابل اعتنایی در سپهر سیاسی افغانستان داشته باشد. در حالی‌که حکمتیارِ در خفانشین، پس از بازگشت به کابل، می‌کوشد از جایگاه یک رهبر مقتدر تمام مسایل را آن‌گونه که خودش می‌خواهد، تغییر بدهد. درست است که حکمتیار عجولانه در مورد زبان و تفکیک فارسی از دری سخن راند و اخیراً نیز از گسترش آن‌چه که او فساد در میان جوانان می‌خواند، انتقاد و حتا جوانان را به مقابله با این موارد تحریک کرد. با این‌حال، واقع اما این است که نه حکمتیار نسخه‌ی رهایی افغانستان را می‌تواند بنویسد، و نه کارنامه‌ی آقای نور یک‌سره موجه و قابل دفاع است.
به نظر می‌رسد به‌خصوص آقای حکمتیار با تکیه بر اعتقادات مذهبی مردم و ناسیونالیسم پشتون، بر سر تشدید تنش‌های قومی سرمایه‌گذاری کرده است. عطامحمد نور نیز به نظر نمی‌رسد که نسخه‌ی رهایی، بازگشت به قانون و همگرایی را در دست داشته باشد. نتیجه این می‌شود که در سطح جامعه، تنش‌ها و بدبینی‌ها افزایش می‌یابد و مردم بیش از پیش در قعر ناامنی و فلاکت فرو می‌روند. بهتر این است که حکمتیار-که با همه چیز مخالف است، غیر از آن‌چه خودش می‌گوید-اگر خواستی دارد، به شیوه‌ی درست‌تر دنبال کند. او می‌تواند بر اساس دیدگاه‌هایش در انتخابات رقابت کند و نظریاتش را بی‌آن‌که بر کسی تحمیل کند، در فضای آزاد بیان کند. طبیعی است اگر کسی از آن حمایت کرد، در نهایت حکمتیار سود سیاسی آن را خواهد برد. به همین ترتیب، عطامحمد نور نیز پیش از آن‌که در مقام پاسخ‌گویی بایستد که محبوبیت مقطعی قومی را برایش به ارمغان می‌آورد، با طرح و دیدگاه سیاسی‌اش به فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز و مدبرانه روی آورد. این در صورتی می‌تواند پذیرفتنی باشد که هر دو طرف، منافع، آرامش و زندگی مردم را حرمت بگذارند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *