پس از چند روز بارش مداوم باران، صبح روز یکشنبه آفتابی بود. زهرا برای صبحانهاش تخم مرغ پخته بود. پس از صبحانه او در حالیکه بهنظر نمیرسید مشکل خاصی داشته باشد، از اتاقاش در خوابگاه دخترانهی دانشگاه کابل بیرون شد. ساعت 11 پیش از ظهر، در حالیکه از تب و درد بهخود میپیچید، وارد اتاقاش شد. این، تمام ماجرایی است که پیش از مرگ زهرا دوستانش از او بهیاد دارند. عصر امروز پدر زهرا، جسد دخترش را به دایکندی برد؛ جاییکه پنج سال پیش زهرا آن را ترک کرده بود تا در دانشگاه کابل تحصیل کند. او چرا پیش از آنکه کلاه فراغتاش را بالا بیندازد، دست زندگی را رها کرد؟
تاکنون که جزئیات دقیق و کامل نتایج تحقیقات پولیس و طب عدلی معلوم نیست، زود است بپذیریم علت مرگ زهرا، رد شدن چندمین بار پایاننامهاش بوده است. با چند تن از دوستان زهرا صحبت کردم، آنها نیز علت اقدام به خودکشی را، رد شدن پایاننامه خواندند، اما مواردی دیگر، از جمله تقاضای جنسی استاد رهنما از زهرا، را محتمل دانستند.
جلیله خاوری، عمهی زهرا خاوری و ماستر جامعهشناسی گفت نتیجهی بررسی طب عدلی که به ما رسیده، نشان میدهد استفاده از مرگ موش علت مرگ زهرا بوده است. خانم خاوری سوءاستفادهی جنسی استاد از زهرا یا تقاضای جنسی را «کاملاً» رد کرد و گفت که زهرا هیچگاهی نگفته بود که استاد راهنمایش تقاضاهای دیگری از او داشته است.
منابعی که با آنها صحبت کردم، از روند کار پایاننامه و جوانب این رویداد، روایتهایی مختلف ارائه کردند، اما آنچه که منابع در مورد آن اتفاق نظر دارند این است که کار پایاننامهی تحصیلی آخرالامر نقطهی پایان برای زندگی زهرا خاوری میشود.
پایاننامهی مرگ
زهرا خاوری سال گذشته (1395) کار روی پایاننامهاش را با موضوع پرورش گوسفندها با تغذیهی گیاه کوهییی بهنام محلی «کَمَی»، زیر نظر استاد گلمحمد طنین آغاز میکند. میرود به ولایت دایکندی و در محلهاش تحقیقات را انجام میدهد، نتایج تحقیقاتش را تهیه کرده و در کابل نزد استاد میآورد. استاد رهنما به علتهای مختلف نتیجه را نمیپذیرد و پایانهنامهاش را رد میکند.
زهرا انصافی، همکلاسی زهرا خاوری به من گفت: «موضوعی را که خود استاد برایش تعیین میکند، میرود در دایکندی روی آن کار میکند، میآید و آن موضوع کاملاً رد میشود.»
استاد دوباره خواستار کار پایاننامه روی موضوع تغذیه و پرورش جوجهمرغها میشود. زهرا این بار اتاقی را در کابل به کرایه میگیرد و تحقیقاتش را روی پرورش جوجهمرغها آغاز میکند. در همان اتاق خودش نیز زندگی میکند. زهرا مشکلات اقتصادیاش را با استاد و رییس دانشکده در میان میگذارد، آنان پیشنهاد میدهند که در جلو دانشکدهی وترنری در داخل یک کانتینر تحقیقاتاش را انجام دهد.
زهرا کانتینر را تمیز میکند، نظر به راهنمایی استاد، دیوار کانتینر را رنگآمیزی کرده و شروع میکند به انجام تحقیقاتاش روی پرورش جوجههای مرغ. اما نتایج تحقیقات دوباره از طرف استاد رد میشود و پس از آن زهرا دست به خودکشی میزند.
زهرا انصافی گفت: «زهرا جان دَ اینجه با تمام مشکلات سر ازو کار کرد، بسیار پول خرج کرد، بلآخره بازهم یک بارم نه، چندین بار مونوگرافش رد شد؛ چون دگه توان این را نداشت که سر مونوگراف خود کار کند، پدرش دهقان است، از یک خانوادهی فقیر است، به همین دلیل مشکلات روحی زیاد سرش فشار آورد و توانست به زندگیاش پایان دهد.»
به گفتهی دوستان و صنفیهای زهرا، حوالی ساعت هشت صبح یکشنبه، 28 عقرب زهرا مرگ موش را با تخم مرغ یکجا میخورد، بعد از خوابگاه دانشگاه کابل بیرون میشود و دوباره برمیگردد. حوالی ساعت 11صبح هماتاقیها و دوستاناش متوجه میشود که وضعیت سلامتی او وخیم است. آنان مسوولین و مدیر خوابگاه را خبر میکنند که زهرا را به شفاخانه ببرد؛ چون در همان لحظه کارت خوابگاه زهرا در دسترس نبوده، مدیر خوابگاه اجازه نمیدهد که او را به شفاخانه ببرد. بعد از مدتی تأخیر در نهایت مسوولان خوابگاه زهرا را با یک دوستش به شفاخانه میفرستند، داکتران سیرومی به زهرا وصل میکند و خانهی عمهاش میفرستند.
جلیله، عمهی زهرا به من گفت یکشنبه شب زهرا از تلاشها و زحماتش در روند کار پایاننامه با من صحبت کرد و گفت رد پایاننامه از جانب استاد باعث شد مرگ موش بخرد و بخورد.
زهرا شب سختی را سپری میکند. نزدیکانش او را صبح دوشنبه به شفاخانهی دیگری میبرد، اما انگار زنگ پایان زندگی او نواخته شده بود و دیگر تاب مقاومت نداشت. زهرا حوالی ساعت 12 دوشنبه جان داد.
خانم جلیله گفت که زهرا خاوری از ولسوالی شهرستان ولایت دایکندی و دومین فرزند خانواده بود. شخصیت آرام و مودبی داشت و همیشه مصروف درسهایش بود. «زمانیکه خانهی ما میآمد، همیشه مصروف درس و خواندن بود. برایش میگفتم چرا این قدر درس میخوانی، ما هم محصل بودیم، میگفت که عمه درسهای ما زیاد سخت است.»
خانم جلیله گفت پدر زهرا را با این دلیل که «بیا و دخترت را مدتی مواظبت کن تا کارهای مونوگرافش پیش رود»، به کابل خواستم، اما او روز دوشنبه در مسیر راه از مرگ دخترش خبر شد.
پدر زهرا بعد از رسیدن به کابل، جنازهی بیجان دخترش را حوالی ساعت یک بعد از ظهر سهشنبه به زادگاهش دایکندی انتقال داد.
اعتراض دانشجویان دانشگاه کابل
دوشنبهشب فضای مجازی کاربران افغان پر شد از خبر خودکشی زهرا خاوری و روایتهای مختلف از او و مرگش. صبح سهشنبه دانشجویان دانشگاه کابل در برابر ریاست این دانشگاه اعتراض کردند و خواستار پیگیری این قضیه شدند.
دانشجویان، استاد راهنما، مدیر خوابگاه دخترانهی دانشگاه کابل و روند سختگیرانهی پایاننامهنویسی را عامل خودکشی زهرا دانستند.
نرگس، دوست زهرا به خبرنگاران گفت: «مسوول مرگ زهرا اولاً استادش و دوم مدیر خوابگاه است. ]مدیر خوابگاه[ تمام وسایلاش را تیت-تیت کرده و گفته که کارت لیلیهات را میخواهم. ]نرگس گفت[ کسی که جان بدهد کارت لیلیه را چه کند؟»
دانشجویان در قطعنامهیشان خواستار «تشكيل كميتهی مشترك تحقيقی متشكل از دانشجويان، اعضای خانوادهی زهرا خاوری، هيأت علمی دانشگاه، ريیس دانشگاه كابل و سرپرست وزارت تحصيلات عالی، جهت بررسی عوامل ذيدخل مخصوصا گلمحمد طنين و مديرهی ليلهی اناث» شدند.
آنان همچنان خواستار بنای یک منار یادبود بهنام زهرا خاوری در صحن دانشگاه کابل و تعليق وظایف مدیر خوابگاه و استاد راهنما شدند.
سرپرست وزارت تحصیلات عالی واقعه را «المناک» خواند و تمامی خواستهای دانشجویان را پذیرفت
عبدالطیف روشان، سرپرست وزارت تحصیلاتعالی در جمع دانشجویان معترض حاضر شد و مرگ زهرا را یک «واقعهی المناک» خواند. آقای روشان تمام خواستههای دانشجویان را پذیرفت و زیر قطعنامهی آن امضا کرد و گفت تمام خواستها را پیگیری میکند و انجام میدهد.
استاد راهنما در بازداشت پولیس است
سرپرست وزارت تحصیلات عالی گفت که گلمحمد طنین استاد راهنمای زهرا خاوری و مدیر خوابگاه دخترانه در بازداشت پولیس بهسر میبرند. آقای روشان به دانشجویان وعده داد که قضیه را بهصورت جدی پیگیری میکند و نتایج را با آنان در میان میگذارد.
برادر گلمحمد طنین، رییس دانشکدهی وترنری است و زهرا مشکلاتش را با او نیز در میان گذاشته بود. خواستم نظر طنین و رییس دانشکده را در این گزارش داشته باشم، اما هنگام مراجعه به دانشکدهی وترنری او را نیافتم. چند ساعت بعد اعلام شد که استاد طنین در بازداشت پولیس بهسر میبرد.
رحیم جان نیازی، دانشجوی صنف چهارم وترنری و کسی که قرار است مونوگرافش را با راهنمایی آقای طنین کار کند، ضمن انتقاد از عملکرد استاد و کمکاریهایش در روند مونوگراف زهرا خاوری، گفت که رفتار استاد در صنف شبیه یک «دیکتاتوری» است.
نیازی دلیل سختگیری آقای طنین را در مورد کار مونوگرافها، انجام بهتر تحقیقات دانشجویان خواند و گفت چهار بار موضوع مونوگراف خودش از سوی همین استاد رد شده است.
سختگیری بیش از حد این استاد در مورد تهیهی مونوگراف و عدم توجه مدیر خوابگاه به وضعیت سلامت زهرا باعث پایان زندگی یک دانشجو شده و خانوادهیی را غمگین کرده است.
اکنون بسیاریها به این امیدند که مرگ زهرا نقطهی آغازی شود برای تغییر در سیستم کهنه و فرسودهی تحصیلی در دانشگاههای کشور. دانشجویان معترض نیز خواستار تغییرات جدی در کریکولم درسی و رفتار «دیکتاتورانهی» استادان در قبال دانشجویان شدند.