انتقاد اشرف غنی از جوانان؛ تف سر بالا؟

انتقاد اشرف غنی از جوانان؛ تف سر بالا؟

عبدالهادی شریفی

اشرف غنی در مصاحبه‌ با تلویزیون ملی، سخنان تُندی در مورد نسل جوان کشور داشت. او در چند مورد بر نسل جوان کشور انتقاد کرد. جوانان را ناتوان خواند و ادعا کرد که این نسل توانایی تحمل بار مسئولیت را ندارد. او خطاب به بانوی جوانی که از وی درباره‌ی صلح، بیکاری و فقر پرسیده بود گفت: «امید است کارم را یک روز خودت و نسل‌ات انجام بدهی. باز ببینید که این‌قدر کمر دارید؟ این‌قدر شانه دارید که این بارها را تحمل کنید و آه نکشید؟» رییس‌جمهور انتقاد را بر درس‌خواندن جوانان در دانشگاه‌ها کشاند و گفت: «چند تای‌تان درس اساسی می‌خوانید در پوهنتون‎های‌تان؟ چند تای‌تان چانس دوم می‌گیرید؟ چند تای‌تان اجازه چانس سوم و چهارم را می‌خواهید؟ طرف نسل خود هم ببینید. چند تای‌تان چیزی را که می‌خوانید به درد افغانستان می‌خورد؟» برعلاوه آقای غنی نسل جوان را احساساتی و کم‌فهم خوانده که اول سخن می‌گویند بعد می‌اندیشند.

آیا نسل جوان کشور ناتوان است؟

زمانی ‎که رییس‌جمهور همه‌ی نسل جوان کشور را متهم به ناتوانی و مسئولیت‌گریزی می‌کند، باید 45 هزار جوان نیروهای امنیتی که در چهار سال ریاست او کشته شدند، به یاد آورد. آیا ایشان خبر دارد که بیش‌ از ۵۵ درصد شهروندان کشور زیر خط فقر به‌سر می‌برند؟ آیا از درد دل جوانانی که پس از اخذ سند تحصیلی‌شان روزانه دفتر به دفتر و اداره به اداره برای دریافت وظیفه‌ای سرگردان‌اند تا شغلی پیدا کنند که اغلب موفق نمی‌شوند، اطلاعی دارد؟ از رییس‌جمهور باید پرسید که شما در انتخابات ۲۰۱۴ وعده ایجاد میلیون‌ها شغل جدید را داده بود. وعده به کجا رسید؟ اگر آن همه شغل خیالی نمی‌بود امروز یک بخش بزرگی از چالش‌های نسل نو حل شده بود. اگر جوانان مبارز و فداکار این سرزمین نباشند آیا با هم‌نسلانش توانایی گرفتن امنیت حتا ارگ ریاست‌جمهوری را دارد؟ نسل جوان کشور نه‌تنها این‌که هیچ نقشی در ویرانی و بربادی کشور نداشته، بلکه این نسل است که امروز از دشت بگوا گرفته تا بلندی‌های واخان و از ریگ‌زار زرنج گرفته تا اسپین بولدک و حیرتان، از وجب ‌وجب خاک این کشور پاسبانی کرده و از ارزش‌های والای این سرزمین پاسداری می‌کند. این نسل جوان است که امروز پرچم سه‌رنگ کشور را از مسابقات المپیک گرفته تا مسابقات میان‌انشگاهی در سراسر دنیا به اهتزار می‌آورد. برای هر کدام این گفته‌ها ده‌ها و صدها مورد را شاهد آورده می‌توانیم، اما رییس‌جمهوری که تمام این دست‌آوردهای نسل جوان را نادیده بگیرد، دردآور و پرسش‌برانگیز است. شاید تنها جوان‎های که او می‌شناسد رهبرزاده‌ها و جوانان سفارشی‌ای هستند که فرصت رفتن به ارگ را در مراسم مختلف به‌دست می‌آورند. بی‌جا نخواهد بود تا به تعیین هیأت مذاکره‌کننده صلح هم اشاره کنیم. ایشان یک رهبرزاده را نماینده‌ی میلیون‌ها جوان انتخاب کرده است. پرسش این‌ است که این نماینده‌ی نسل جوان به استثنای رهبرزاده‌بودنش کدام ویژگی دیگری دارد که آقای غنی به‌عنوان نماینده نسل جوان کشور او را برگزیده است؟

آیا سیستم آموزشی و تحصیلی ناقص است؟

زمانی‌ که فرد نخست یک کشور نظام آموزشی و تحصیلی کشور را به باد انتقاد می‌گیرد، مسئول کیست؟ اشرف غنی گفت: «چند تای‌تان چیزی را که می‌خوانید به درد افغانستان می‌خورد؟» آیا رشته‌های تحصیلی‌ای که ایجاد شده‌اند به درد کشور نمی‌خورد؟ اگر چنین است پس چرا این همه سرمایه انسانی و غیرانسانی در این بخش‌ها که به درد کشور نمی‌خورد به هدر داده شده است؟ چرا وزارت تحصیلات عالی و ادارات دیگر اجازه‌ی ایجاد بخش‌هایی را می‌دهند که به درد کشور نمی‌خورد؟ اشرف‌ غنی در شش سال حکم‌رانی‌اش چرا مانع آن نشده است؟ ایشان که ادعای متفکر دوم دنیا را دارد، چرا آن تفکرش را در سیستم آموزشی کشور استفاده نکرده تا جوانان درسی را بخوانند که به درد کشور بخورد؟ آیا این تف سر بالا نیست؟

ملامت کیست؟

بدون تردید در هر کشور و در هر دانشگاه در کنار دانشجویان بادانش و پرتلاش، تعدادی از جوانان درس‌گزیر نیز وجود دارد. اگر فرض را بر این بگیریم که تعداد بیش‌تر دانشجویان دانشگاه‌های کشور در آزمون ناکام شده و چانس دوم و سوم می‌گیرند، آیا مسئولان به‌ویژه شخص اول مملکت دلیل اصلی این تنبلی و فرار از درس را نمی‌دانند؟ از کجا معلوم که پسر روستایی‌ای که صبح به‌سوی صنف درسی می‌رود حواسش به دهکده‌اش است که طالبان چه زمانی به آن حمله می‌کنند؟ یا شاید هم حواسش به پدر و مادر پیرش است که پس از تکمیل امتحان وسط سال چشم به راه فرزند دلبندشان هستند اما این فرزند به دلیل مشکل امنیتی و اقتصادی به خانه‌اش برگشته نمی‌تواند. یا شاید هم این جوان در فکر آن است که سرنوشت پدر و برادر بزرگش را که طالبان چند روز پیش اسیر گرفته، چه خواهد شد؟ یا شاید هم به این بیندیشد که پس از تکمیل درس دانشگاه چه کسی را واسطه کند یا به چه کسی پول بدهد تا استخدام شود؟ این‌ها همه مواردی هستند که اشرف غنی در شش سال حکم‌روایی‌اش نه‌تنها که آن‌ها را مهار نکرده، بلکه در این مدت افزایش چشم‌گیر هم داشته‌ است.

این سخنان اشرف غنی در واقع فرار از پرسش‌های بود که برایش پاسخ نداشت. افغانستان ۲۰۱۴ به‌مراتب بهتر از ۲۰۲۰ بود. چه از نظر امنیتی، چه از نظر اقتصادی و چه هم از نظر اجتماعی و سیاسی. در ۲۰۱۴ فقر و بیکاری بسیار کم‌تر از آن چیزی بود که امروز وجود دارد. چون در ۲۰۱۴ فقر و بیکاری ۳۴ و ۳۸ درصد بود، اما امروز به ۵۴ و ۵۵ درصد می‌رسد. امنیت روزبه‌روز بدتر شده است. فساد اداری همچنان پابرجاست و ده‌ها مورد دیگر که اشرف غنی وعده‌ی از بین‌بردن آن‌ها را داده بود، اما هیچ‌کدام عملی نشد. از جمله وعده ایجاد دو میلیون شغل تازه و وعده‌ی آوردن تغییر مثبت در دسترخوان مردم.

رییس‌جمهوری که باید برای عملی‌نکردن وعده‌هایش از مردم به‌ویژه نسل جوان پوزش بطلبد، با مسئولیت‌گریزی تمام بر نسل جوان تاخته و آن‌ها را به باد انتقاد می‌گیرد. اشرف غنی به‌جای این‌که از شهروندان به‌ویژه نسل جوانی -که هر روز در نتیجه‌ی سیاست‌های غلط او قربانی می‌شود– برای فداکاری، حوصله‌مندی و زحمت‌کشی‌شان قدردانی کند.

دیدگاه‌های شما
  1. در دانشگاه های دولتی خواست استادان فقط ناکام کردن شاگردان است استاد به فکر این نیست محصلین که با بالاترین نمرات از امتحان کنکور عبور می کنند چرا در سمستر اول در پوهنتون ناکام می شوند یک دانشکده در یک سال ۵۰۰ نفر جذب می کند اما چهار سال بعد همین دانشکده ۵۰ تن فارغ میدهد اشتباه از کیست از آن محصل که بالاتر از ۳۰۰ نمره اخذ کرده است یا استاد ملامت است و یا هم نظام مشکل در محصل نیست در استاد و نظام است یک بار بروید و احصایه گیری کنید از پوهنتون کابل که همه ساله جذب یک دانشکده ۵۰۰ نفر است اما چرا چهار سال بعد ۵۰ نفر است چرا چرا چرا

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *