از زمانی که تلاشها برای توافق صلح با گروه طالبان شدت گرفته، گروههای مختلف اجتماعی برای حفظ حقوقشان دادخواهی کردهاند. در این میان اما مهاجران داخلی که تحت تأثیر مستقیم جنگ و خشونتهای مسلحانه از مناطق اصلیشان بیجا شدهاند از بحثهای مرتبط به صلح غایب بودهاند. آنها نه خودشان فرصت و امکان دادخواهی داشته و نه هم کسی از حقوق و خواستهای آن حرف زده است.
شماری از این بیجاشدگان و مهاجران برگشته از کشورهای دیگر نگران تدوام جنگ و نادیدهگرفتهشدن حقوقشان در مذاکرات صلح هستند.
حکمتالله، ۲۵ ساله، دو سال قبل همراه خانواده ۱۰ نفریاش از مرکز ولایت لوگر بهعلت جنگ و خشونت به پاکستان مهاجرت میکند. میگوید که در مسیر راه به صحنهی جنگ نیروهای دولتی و گروه طالبان برمیخورند و در پی اصابت گلوله یکی از طرفهای جنگ برادر کوچکترش را از دست میدهد. او پس از دو سال زندگی پرمشقت در پاکستان، مجبور میشود که با خانوادهاش دوباره به افغانستان برگردند: «وقتی در پاکستان رسیدیم خانه پیدا نتوانستیم و مردم آنجا به ما خانه نمیدادند. مشکلات زیاد بود. ما را نمیپذیرفتند و به چشم بیگانه نگاه میکردند. حتا ما را با حرفها و کلمات بد و زشت خطاب قرار میدادند. به مشکل بیپولی برخوردیم. از سواد و تحصیل عقب ماندیم. ما فکر میکردیم که در آنجا افغانها زیاد است و ما در آنجا زندگی آرامی خواهیم داشت. آنجا به افغانها ظلم میشد. مجبور شدیم پس بیاییم.»
خانوادهی حکمتالله در لوگر زندگی آرامی داشتند. خودش دانشآموز بود و خانوادهاش به باغداری، دامداری و دکانداری مشغول بودند. اما زمانی که جنگ و درگیری میان گروه طالبان و نیروهای دولتی شدت گرفت، زندگی برای آنها به قول خودش قفس شد: «ما دیگر به مکتب رفته نمیتوانستیم، سر کار رفته نمیتوانستیم، خانوادهی ما نمیتوانستند به باغداری و مالداریشان رسیدگی کنند. زندگی برای ما مثل قفس شده بود. به همین دلیل مهاجرت کردیم.»
او میگوید که مذاکرات صلح با طالبان باید منتج به ثبات پایدار و زمینهساز برگشت تمام مهاجران افغان به مناطق اصلیشان شود.
فردین سادات سه سال پیش با خانوادهاش از منطقهی ناامن جلریز میدان وردک فرار کردند. خانوادهاش راهی کابل شد و خودش برای کارگری راه ایران را در پیش گرفت: «منطقهی ما تحت کنترل طالبان بود و ما شیعه بودیم. طالبان میگویند شیعهها کافر هستند و به همین دلیل وقتی بچهها بالغ میشوند آنها را یا بازداشت میکنند و یا به طریقی میکشند.»
آقای سادات حالا ۲۱ سال دارد و همراه با خانوادهی ۹ نفریاش در حاشیهی شهر کابل زندگی میکند. او تا صنف دهم درس خوانده اما باقی اعضای خانوادهاش همه به خاطر جنگ، بیجاشدگی و فقر از آموزش محروم مانده و بیسوادند. حالا او در مورد مذاکرات صلح دولت افغانستان و گروه طالبان نگرانیهایی دارد: «خواست ما این است که امنیت تأمین شود و کار پیدا شود. وقتی کار پیدا شود کشور پیشرفت میکند و جنگ هم کم میشود. وقتی آدم بیکار بماند مجبور است به گروههای مخالفان بپیوندد. نگرانی ما تداوم جنگ و روی کارآمدن حکومت دیکتاتورانهی طالبان است.»
آسیه عاصی، حدود دو و نیم سال قبل با خانوادهاش بر اثر جنگ از ولایت غزنی به کابل کوچیده است. او میگوید که مهمترین مساله برای بیجاشدگان که بهطور مستقیم از جنگ متأثر شدهاند، مشارکت در روند مذاکرات صلح است.
برپایهی آمار وزارت امور مهاجرین و عودتکنندگان در مجموع بیش از ۳۰۵ هزار خانواده از ۳۴ ولایت کشور بیجا شدهاند. به گفتهی این وزارت تنها در پنج ماه نخست امسال ۲۵ هزار و ۸۲۳ خانواده از مناطق اصلیشان بیجا شدهاند.
کرشمه حمیدی، فعال حقوق بیجاشدگان میگوید که آمار بیجاشدگان در سالهای اخیر رو به افزایش بوده و آنها در ولایتهای نسبتا امن در شرایط نامناسب زندگی میکنند و از حقوقشان محروم هستند. خانم حمیدی میافزاید که روند مذاکرات صلح همهشمول نیست و بیجاشدگان و عودتکنندگان در آن نقشی ندارند: «اینها هنوز در مذاکرات صلح نه بهطور مستقیم و نه غیرمستقیم سهم داشتهاند. برای اینکه اینها به حقوقشان برسند، حق دارند که در مذاکرات مشارکت داشته باشند. تداوم جنگ، زندگی و سرنوشت آنها را تهدید می کند.»
این فعال حقوق بیجاشدگان میگوید که آنها مطالبات زیادی دارند و مهمترین آن «استرداد املاک غصبشدهشان، تأمین مسکن مناسب، مصونیت همهجانبه، اشتغالزایی، دسترسی به خدمات آموزشی و صحی، برخورداری از حقوق برابر، مشارکت در روند صلح» است.
فوزیه کافی، عضو هیأت مذاکرهکنندهی دولت افغانستان میگوید در طول پنج ماهی که این هیأت تشکیل شده با گروههای مختلف اجتماعی و از جمله قربانیان جنگ دیدار و گفتوگو داشته، اما در این میان بحث بیجاشدگان داخلی زیاد مطرح نبوده است. او میافزاید که در سند هفت فقرهای که برای مذاکرات صلح آماده کردهاند، مسألهی رسیدگی به مشکلات برگشتکنندگان و بیجاشدگان را در آن گنجانیدهاند. این عضو هیأت مذاکرهکننده تأکید میکند که «اگر مراحل مذاکرات صلح موفقانه انجام شود، یقین داشته باشید که رسیدگی به مشکلات مهاجرین و بیجاشدگان داخلی جزو آن خواهد بود… ما با کمیسیون حقوق بشر مشترکا روی یک میکانیسم کار میکنیم که چگونه قربانیان جنگ در پروسه شامل باشند. شاید در پروسه ضرورت شود که ما گاهی اوقات اینها را دخیل کنیم و یا کمیتهی ویژه ایجاد شود که برای رسیدگی به خواست قربانیان با آنها کار کند.»
در ترکیب ۲۱ نفرهی هیأت مذاکرهکنندهی دولت افغانستان، نمایندهی مستقیم قربانیان جنگ حضور ندارد. بازماندگان قربانیان جنگ و فعالان حقوق بشر بارها از نادیدهانگاری بازماندگان قربانیان در روند صلح اظهار نگرانی کردهاند. فوزیه کوفی میگوید معلوم نیست که آیا ترکیب این هیأت تا آخر روند مذاکرات صلح ثابت باقی خواهد ماند یا تغییر خواهد کرد: «به مرور زمان شاید برای آن پاسخ بیابیم که به افراد جدید و تخصص جدید نیاز هست یا نه. معمولا به خاطر تداوم مذاکرات در کشورهای دیگر هم اینطور بوده که هیأت ثابت بوده اما از گروههای فنی و حرفهای استفاده کرده است.»
دولت امریکا و گروه طالبان پس از ۱۸ ماه مذاکره، در یک اقدام تاریخی در ۱۰ حوت ۱۳۹۸ در دوحهی قطر، توافقنامهی صلح امضا کردند. براساس این توافقنامه، تمام نیروهای امریکایی در جریان ۱۴ ماه از افغانستان بیرون میشوند و مرحلهی دیگری از گفتوگوهای صلح میان دولت افغانستان و طالبان آغاز میشود. پیششرط آغاز این گفتوگوها، آزادی ۵ هزار زندانی طالبان از زندانهای دولت افغانستان در بدل آزادی هزار زندانی دولت از قید طالبان بود. تا اکنون که بیش از پنج ماه از امضای این توافقنامه میگذرد، گفتوگوهای مستقیم صلح میان دولت افغانستان و گروه طالبان آغاز نشده است.
قرار است بهزودی مذاکرات مستقیم میان هیأت مذاکرهکنندهی دولت افغانستان و طالبان در شهر دوحه، پایتخت قطر آغاز شود. هنوز زمان دقیق آغاز این مذاکرات مشخص نشده است. هیات مذاکرهکنندهی دولت افغانستان قرار بود روز جمعه (۱۴ سنبله) به دوحه سفر کند اما به نقل از بیبیسی این سفر به دلایل «فنی و پروتکل» به تعویق افتاده است.