دشمن اشتباهی – 29

امریکا در افغانستان 2001 – 2014

نویسنده: کارلوتا گال

برگردان: جواد زاولستانی

بخش بیست و نهم

4

طالبان در تبعید

در ماهِ بعد از یازدهم سپتامبر، احزاب مذهبی پاکستان در مخالفت با حمله‌ی امریکا بر افغانستان دست به راه‌پیمایی و تظاهرات زدند و هم‌دستی مشرف با ایالات متحده را محکوم کردند. پس از آن‌که آرام شدند، مشرف رهبران آنان را توقیف کرد، به‌شمول قاضی حسین احمد، رهبر حزب جماعت اسلامی و مولانا فضل‌الرحمان، رییس جمعیت علمای اسلام. مولانا فضل‌الرحمان یکی از حمایت کنندگان اصلی طالبان بود که شاگردان هزارها مدرسه را در طول چندین سال به صفوف طالبان به جنگِ افغانستان می‌فرستادند. قاضی حسین احمد در یک مهمان‌خانه‌ی دولتی در تنده دام در کوهات، در بازداشت خانگی قرار داده شد. کوهات یک نقطه‌ی دورافتاده در مناطق قبایلی پاکستان است که از پشاور تا آن‌جا‌‌ با موتر سه ساعت راه است. چهل تا پنجاه سرباز از این مهمان‌خانه نگه‌بانی می‌کردند‌ و قاضی حسین احمد تنها «مهمان» آن‌جا بود. او چهار ماه در بازداشت به‌سر برد و سپس به دلایل صحی، اجازه‌ی رفتن به لاهور را یافت‌. با آن‌که حزب او در همکاری با حکومت‌های نظامی مشهور بود، قاضی حسین احمد از بازداشت شدنش خشم‌گین شده بود. او شکایت می‌کرد که آی‌اس‌آی احزاب مذهبی را با اعمال سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» همیشه کنترول می‌کند. در دوران بازداشت بود که دیدگاه تشکیل یک ائتلاف احزاب مذهبی برای مبارزه در انتخابات ایالتی سال 2002 در ذهن او شکل گرفت. او به دیگر رهبران احزاب مذهبی نامه نوشت و از آنان خواست که با هم متحد شوند. «من نوشتم که مردم دل‌سرد شده‌اند و در پریشانی به‌سر می‌برند. اگر ما با هم متحد نشویم، آنان ناامید خواهند شد.»[1]

مشرف نه تنها با این دیدگاه او موافقت کرد، بل‌که این رهبران را از بازداشت رها و به آنان کمک کرد. شش حزب مذهبی با هم یک‌جا شدند و متحده مجلس عمل (MMA) را ساختند. بدبینی‌هایی که بعدتر درباره‌ی آنان شکل گرفتند، باعث شدند که این ائتلاف به نام «ائتلاف نظامی ملایان» یاد شود. یقینا این حکومت مشرف بود که در تشکیل و مطرح شدن آن همکاری کرد. هدف اصلی پرویز مشرف بر سر جا نشاندن رقیبانش بود. احزاب اصلی دموکراتیک رقیبان او بودند که پرویز مشرف می‌خواست آنان را از قدرت دور نگه دارد. بدین منظور، او به متحدانی نیاز داشت که به ‌شکل دموکراتیک انتخاب شده بودند. احزاب مذهبی هیچ‌گاهی به‌ شکل گسترده‌ای مورد حمایت مردم نبوده‌اند، اما‌ برای نظامیان، متحد و همکار‌ خوب بوده‌اند. این نظامیان از جنگ نیابتی آنان در کشمیر و افغانستان پشتیبانی می‌کردند و به دلایل و اهداف مذهبی، نارضایتی‌های اجتماعی را به چالش می‌کشیدند.

در سال 2002‌ مبارزات پر‌سروصدای آنان علیه حمله‌ی امریکا بر افغانستان و خیانت مشرف به طالبان جریان داشت، اما با آن‌هم، به کار جنرال مشرف می‌آمدند، چون‌ باعث می‌شدند که مردم به جای حمایت از رقیبان سیاسی مشرف، از این گروه‌ها پشتیبانی کنند. خواست مشرف این بود که تهدیدهای عمده در برابر قدرت و حکومت خود را کنار براند: حزب مسلم لیگ پاکستان، به رهبری نواز شریف، نخست‌وزیر پیشین که مشرف با کودتا در سال 1999 قدرت را از دست او گرفت و حزب مردم پاکستان به رهبری بی‌نظیر بوتو که از مدت درازی بدین‌سو، مخالف حکومت نظامیان بود. هردوی این رهبران در تبعید به‌سر می‌بردند. بعد از کودتا، جنرال مشرف‌ نخست نواز شریف را زندانی و سپس به عربستان سعودی تبعید کرد. بی‌نظیر بوتو پس از آن‌که شوهرش در سال 1998 زندانی و خودش با اتهام فسادهای بزرگ روبه‌رو شد، تبعید خود‌خواسته را برگزید و از کشور بیرون شد. پدر بی‌نظیر، ذوالفقار علی بوتو، بنیان‌گذار حزب مردم بود و توسط جنرال ضیا‌الحق که یک دیکتاتور نظامی بود، اعدام شده بود.

در انتخابات سال 2002‌ ‌آی‌اس‌آی‌ دست به‌کار شد؛ بعضی از نامزدان را زندانی کرد و دیگران را وادار کرد که صحنه را ترک کنند و حمایت ‌کنندگان آنان را از مبارزات انتخاباتی و رای‌دهی بازداشت. این تاکتیک‌ها به‌ شکل درست عملی شدند. مسئول کارزار سیاسی آی‌اس‌آی، تورن جنرال احتشام ضمیر که رییس شاخه‌ی داخلی این سازمان استخباراتی بود، بعدها از همکاری‌اش با مشرف در سرکوب رقیبانش پشیمان شد و دست‌کاری مشرف در انتخابات را آشکار کرد.

انتخابات 2002، ترکیب شورای ملی پاکستان را دگرگون کرد. در دو ایالت مرزی، احزاب مذهبی به قدرت دست یافتند و 68 چوکی پارلمان را در اختیار گرفتند. پیش از آن، فقط تعداد انگشت شماری از آنان وارد مجلس می‌شدند. تعداد زیادی به این باور بودند که این طرح از سوی آی‌اس‌آی عملی شد تا توسط متحده مجلس عمل (MMA) مناطق مرزی را کنترول کند. اما حتا آی‌اس‌آی از موج قدرت‌مند ضدامریکایی که پس از به قدرت رسیدن آنان شکل گرفت، شگفت‌زده شده بود. یک روز پس از انتخابات که مقام‌های ایالتی در ساختمان دفتر والی در پشاور نشسته بودند، یک سیاست‌مدار برجسته یک مقام ارشد ‌آی‌اس‌آی را متهم به برنامه‌ریزی برای پیروزی گسترده‌ی احزاب مذهبی کرد. آن مقام ‌آی‌اس‌آی از خود دفاع کرد و گفت: «ما فکر نمی‌کردیم که آنان می‌توانند تا این حد موفق شوند.»[2]

ادامه دارد…


[1]  مصاحبه با قاصی حسین احمد، پشاور، 4 دسامبر 2012،‌ چند‌روز پیش از مر گ او.

[2]  مصاحبه با یک سیاست‌مدار ارشد، پشاور.