جنگ و صلح در دانشگاه کابل؛ در جزوه «تعلیمات صلح» به دانشجویان چه تدریس می‌شود؟

جنگ و صلح در دانشگاه کابل؛ در جزوه «تعلیمات صلح» به دانشجویان چه تدریس می‌شود؟

در دانشکده روان‌‌شناسی دانشگاه کابل جزوه‌ای با عنوان «تعلیمات صلح» تدریس می‌شود که افزون به نادرستی‌های انشایی و املایی فراوان، نارسایی شکلی، گسست محتوایی و موضوعی و مشکلات دیگر، محتوای فصلی از آن به گفته‌ی پژوهشگران و استادان دانشگاه، نه‌تنها مرتبط به صلح نیست و به صلح و درک صلح کمک نمی‌کند، بلکه در راستای ترویج افراطیت و دیگری‌ستیزی است.

این جزوه‌ی درسی در دیپارتمنت‌های دانشکده روان‌‌شناسی دانشگاه کابل تدریس می‌شود که توسط پوهنیار محمدبشیر بهرامی تدوین و ترتیب شده و به گفته‌ی آقای بهرامی، او از دانشکده روان‌‌شناسی دانشگاه کابل مدرک لیسانس دارد و مدرک ماستری خود را از رشته‌ی اداره و پالیسی عامه گرفته است.

در این جزوه‌ی درسی موضوعاتی چون صلح، انوع صلح، آشتی و ایجاد روابط، تئوری‌های صلح، خشونت، جنگ، منازعه، اثرات منازعات خشونت‌بار و مراحل حل منازعه گنجانده شده است.

در فصلی از این جزوه، مفهوم جنگ توضیح داده شده و به دنبال آن ماهیت جنگ در اسلام شرح داده شده است. زیر عنوان ماهیت جنگ در اسلام «جنگ فکری و نقش آن در از بین بردن صلح» توضیح داده شده و هدف آن روگردانی مسلمانان از دین اسلام گفته شده است. چهار مرحله «جنگ‌های صلیبی، استعمار، استشراق یا خاورشناسی و ترویج مسیحیت و استخدام دعوت‌کنندگان مسیحی برای دعوت به این دین» برای جنگ فکری تذکر رفته است.

در این جزوه‌ی درسی شرق‌شناسی «سومین دسیسه‌ی غربی‌ها برای جنگ فکری» عنوان شده و چنین توضیح داده شده است: «مستشرقان یا خاورشناسان یا همان دانشمندانی هستند که کینه و تعصب نادرست آنان نسبت به اسلام آن‌ها را مجبور می‌کند که در فرهنگ اسلامی تحقیق کنند و بعد از آن به‌منظور لطمه زدن به اسلام، مطالبی خلاف تحقیقات خود را نوشته و آن‌ها را در فرهنگ اسلامی تزریق کنند.»

در این جزوه شرق‌شناسی «سومین دسیسه‌ی غربی‌ها برای جنگ فکری» عنوان شده است
در این جزوه شرق‌شناسی «سومین دسیسه‌ی غربی‌ها برای جنگ فکری» عنوان شده است

زیر عنوان «وسایل استشراق در جنگ فکری» کتاب‌ها، روزنامه‌ها، مجلات، نشریه‌ها، کنفرانس‌ها، یادداشت‌های بزرگ و غیره وسایل مستقیم و «دانشگاه‌ها و مراکز تعلیمی که غربی‌ها برای شناخت کامل فرهنگ و آداب اسلامی برای خودشان تأسیس کرده‌اند» وسایل غیرمستقیم شرق‌شناسی دانسته شده تا از طریق آن‌ها «سومین دسیسه‌ی غربی‌ها» عملی شود.

چهارمین مرحله جنگ فکری از دید نویسنده «تنصیر» یا دعوت به مسیحیت است و توضیح داده شده که تنصیر دعوت از مسلمان به گرویدن به دین مسیحیت است که این مرحله پس از جنگ‌های صلیبی و استعمار با جنبش شرق‌شناسی به‌منظور تخریب و از بین‌بردن اندیشه‌های اسلامی حرکت‌های نزدیکی داشته است.

در این جزوه‌ی درسی، دانشگاه امریکایی افغانستان و دانشگاه امریکایی در بیروت و قاهره، برخی مجله‌ها، بورس‌های تحصیلی، تأسیس کتابخانه‌ها و وسایل ارتباط جمعی، همه وسایل دعوت به مسیحیت معرفی شده است. در واقع می‌شود که گفت که از دید نویسنده این جزوه، بسیاری از مفاهیم و وسایل مدرن، علیه اسلام و مسلمانان یا در پی دور کردن مسلمان از دین اسلام است.

در این جزوه‌ی درسی دانشگاه امریکایی افغانستان به‌عنوان مرکز دعوت به مسیحیت گفته شده است
در این جزوه‌ی درسی دانشگاه امریکایی افغانستان به‌عنوان مرکز دعوت به مسیحیت گفته شده است

در مورد بورس‌های تحصیلی چنین توضیح داده شده است که هدف از بورس‌های تحصیلی، جذب دانشجویان مسلمان و آشنا کردن آن‌ها با مفکوره‌های غربی در محیطی ‌که خودشان می‌خواهند و آشنایی آن‌ها به یک وسیله برای پخش مفکوره‌های خودشان در هنگام بازگشت به کشور خویش، می‌باشد. نویسنده همچنان هدف از تأسیس کتابخانه‌ها را چنین شرح داده است که غربی‌ها می‌خواهند جوانان مسلمان را با مجموعه‌های کثیری از کتاب‌های نصرانیت آشنا کنند، حتا انجیل را به زبان‌های عربی و فارسی نوشته و به‌طور رایگان توزیع می‌کنند. یا مثلا در مورد انترنت چنین توضیح داده شده: «یکی دیگر از این وسایل [وسایل دعوت به مسیحیت] را می‌توانیم از انترنت یاد کنیم که دشمنان اسلام همه‌ی مرزها را در آن می‌شکنند و از هر راهی برای ضربه‌زدن به اسلام کوتاهی نمی‌کنند.»

دیگری‌ستیزی و خصومت علیه همه

محتوای بخشی از این جزوه‌ی درسی با دیدگاه جزم‌اندیشانه، در خصومت با فرهنگ‌های کشورهای غربی و دین مسیحیت و در ستیز با بسیاری از مفاهیم و وسایل جدید تدوین شده است که ممکن دانشجویان را افراطی و دیگری‌ستیز بار بیاورد. محتوای این جزوه‌ی درسی به‌نحوی نشان می‌دهد که کتاب‌خانه، دانشگاه، بورس‌های تحصیلی، آزادی زنان، شرق‌شناسی و انترنت همه علیه دین اسلام و درپی براندازی آن است.

علی امیری، استاد دانشگاه و پژوهشگر دین در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که چنین محتوایی ناشی از یک غیریت‌سازی بسیار شدیدی است که سابقه دارد و مسلمانان در صد سال اخیر همیشه با نهادهای فرهنگی و آموزشی دنیای جدید با بدبینی و به‌عنوان یک نوع مراکز آموزشی استعماری نگاه کرده‌اند. به گفته‌ی آقای امیری، این جزوه‌ی درسی هم تحت تأثیر یک چنین نگاهی تدوین شده است که به گفته‌ی او، این نگاه غیریت‌ساز، نه به صلح و نه تفاهم کمک می‌کند بلکه ممکن است زمینه را برای بروز خشونت‌ها فراهم کند: «وقتی که پیشاپیش فرض شما این باشد که دانشگاه، کتاب‌خانه، کتاب‌فروشی و هر مرکز علمی و آموزشی یک کانونی به قول آن‌ها تنصیر و نصاراسازی باشد، این خود به خود سبب تشدید خشونت‌ها و غیریت‌ستیزی می‌شود. پایه‌های تفاهم را که بر فهم وحدت ماهیت مشترک بشر باشد، از بین می‌برد. وقتی ما همه را دشمن خود می‌بینیم، حتا مراکز و دانشگاه‌ها را دشمن می‌بینیم، بنابراین باید علیه آن‌ها اقدام شود، این دیدگاه خطرناک است: دیدگاه بسیار کهنه‌گرای افراطی و ستیزه‌جو است.»

آقای امیری توضیح می‌دهد که محتوای زن‌ستیزانه، دیگرستیزانه و بدبینی با فرهنگ‌های دیگر که در این جزوه آمده، نشان می‌دهد که این بخش از جزوه محتوای افراط‌گرایانه و ستیز با دیگر ادیان و فرهنگ‌ها دارد: «در نتیجه وقتی شما همه چیز را به‌عنوان کانال‌های توطئه و فساد می‌بینید، یگانه راهی که باقی می‌ماند، بسته‌شدن در گفت‌وگو و دست‌‌بردن به خشونت است. بحث تنها این نیست که این دیدگاه‌ها به صلح کمک می‌کند یا نه، قطعا نمی‌کند، بحث این است که این نوع انحرافات و این نوع هراس‌، نشان یک نوع هراس در جامعه اسلامی است. تا جامعه اعتماد به نفس پیدا نکند و همیشه از هر چیزی بترسد و همه چیز را توطئه ببیند، آن زمان بیش از پیش در کام جنگ غرق خواهد شد.»

در این جزوه‌ی درسی تأسیس کتاب‌خانه، بورس‌های تحصیلی و انترنت نیز وسایل دعوت به مسیحیت گفته شده است، اما آگاهان می‌گویند که آوردن موضوعات این چنینی در این جزوه نامرتبط است
در این جزوه‌ی درسی تأسیس کتاب‌خانه، بورس‌های تحصیلی و انترنت نیز وسایل دعوت به مسیحیت گفته شده است، اما آگاهان می‌گویند که آوردن موضوعات این چنینی در این جزوه نامرتبط است

شهیر سیرت، پژوهشگر و نویسنده پژوهش «آموزش و سیاست؛ ریشه‌یابی رادیکالیسم دینی در نصاب معارف افغانستان» در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید که تعلیمات صلح به‌صورت خاص و آموزش‌های صلح و‌ حل منازعه به‌صورت عام، دارای اهداف مشخصی است که با ابزار و‌ روش‌های معینی دنبال می‌گردد: طرح گفتمان کلان صلح‌ بر بنیاد عدالت اجتماعی، آموزش مهارت‌ها و روش‌های صلح‌بنیاد، ترویج ارزش‌های کثرت‌گرا و‌ متساهل، و طرح الگوهای حل منازعه از مهم‌ترین اهداف آن است.

آقای سیرت می‌افزاید که قسمت‌های از این جزوه‌ی درسی بیشتر‌ از آن که اهداف‌ مذکور را دنبال کند، در پی طرح یک تئوری توطئه است. این تئوری تلاش کرده تا با یک نگاه ایدئولوژیک ریشه‌های منازعه را به‌صورت سطحی‌نگرانه جست‌وجو کند. تئوری‌های توطئه بسا اوقات خود منازعه‌آفرین است، چه رسد که در حل آن کمک کند: «این جزوه بیشتر به نوعی تبلیغ روانی می‌ماند تا یک منبع آموزشی. بر این مبنا جزوه‌ی مذکور معیارهای کار آموزشی را مراعات نکرده و به‌صورت غیرتخصصی طرح و تدوین شده است. خوب است آموزش‌های صلح و‌ حل منازعه، به‌ویژه در سطح دانشگاهی، متمرکز بر مطالعه‌ی نظریه‌ها و الگوهای صلح و منازعه باشد تا بر بنیاد آن‌ بتوانیم نظریه‌ها و الگوهای بومی خودمان را خلق کنیم که پاسخ‌گوی نیازهای اجتماعی افغانستان، بر بنیاد عدالت اجتماعی باشد. تنها این گونه است که می‌توان یک گفتمان کلان متساهل، کثرت‌گرا و عدالت‌بنیاد را در عرصه‌ی صلح و حل منازعه ایجاد کرد.»

رامین کمانگر، پژوهش‌گر و نویسنده در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید که از یک اثر علمی و دانشگاهی توقع می‌رود که انسجام داشته باشد، اما این درس‌گفتار دچار گسست موضوعی است که این گسست به انسجام آن صدمه زده است، موضوعات نامرتبط و بیشتر سلیقه‌ای مطرح شده است. آقای کمانگر می‌افزاید که این جزوه‌ی درسی به لحاظ محتوایی مناسب یک اثر علمی دانشگاهی یا کتاب درسی نیست، چون در کار علمی و دانشگاه بی‌طرف متن باید حفظ شود. وقتی به موضوعات پرداخته می‌شود باید خالی از قضاوت، تعصب و عصبیت‌های از این نوع باشد که در این جزوه نمایان است: «متن یک طرفه سیاه و سفید کرده و بر مبنای آن یک چیزهایی خیلی بد و یک چیزهایی خیلی خوب گفته شده است. در کل یک دید غیراکادمیک و غیرعلمی در متن دیده می‌شود.»

محتوای بخشی از جزوه به‌نحوی جهان را به اسلام و غیراسلام تقسیم کرده و از دید نویسنده این دو قطب در جنگ و ستیز است. رامین کمانگر در این مورد می‌گوید چیزی که در این درس‌گفتار مسأله‌ساز است دید بسته و دیدی است که در جهان امروز خیلی موضوعیت ندارد. جهان امروز و جوامع غرب و سرمایه‌داری در جست‌وجوی سود و سرمایه است تا این‌که در جست‌وجوی دین خاصی باشد تا آن را تخریب یا تشویق بکند. به گفته‌ی او، دید این جزوه دیدی است که در جهان امروز چندان موضوعیت ندارد و دید کهنه‌ای است که در جزوه تکرار شده است و نتیجه‌ی این می‌شود که دانشجو با دید محدود از مناسبات و روابط جهانی پرورش یابد.

او توضیح می‌دهد که محتوا و متن این جزوه می‌تواند افراطیت و دیگری‌ستیزی را ترویج کند و متن میان اسلام و غیراسلام تقسیم‌بندی می‌کند و این دو را در حال جنگ می‌بیند: «تمامی سیاست‌های کشورهای غربی که در راستای منافع ملی‌شان دارند، از دید نویسنده در راستای ضدیت با اسلام تعریف شده است. در دنیای امروز جهان اسلام و جهان غیراسلام چندان موضوعیت ندارد و کشورها واقعیت‌های سیاسی جهان است، چون کشورهای اسلامی زیر یک چتر قابل جمع نیست. متن با جزمیت می‌آید و خیلی پرداخت سلیقه‌ای و ایدئولوژیک دارد، می‌تواند بر دانشجو در نبود نظریات دیگر تأثیر بگذارد و دانشجو بر مبنای آن تأثیر به عصبیت و گرایش‌های تند و افراطی گرایش پیدا بکند.»

«آزادی زنان توطئه‌ای برای ختم اخلاق اسلامی»

در این جزوه‌ی درسی زیر عنوان «قضیه‌ی آزادی زن» در مورد آزادی زنان بحث شده و در نخستین پاراگراف چنین آمده است: «[آزادی زنان] قوی‌ترین وسایل جنگ فکری و کوتاه‌ترین راه رسیدن به هدف و سرانجام مخرب‌ترین سلاح و نیرومندترین حربه‌ی این جنگ [است] که به‌خاطر براندازی کاخ جامعه اسلامی و متزلزل‌کردن بنیان آن به کار گرفته می‌شود.» در ادامه آمده «سلاح افساد زن» و عنوان نمودن قضیه‌ی آن به این صورت است که گویا در اسلام در حق زن ظلم روا داشته و حقوق آنان را پایمال کرده است. نویسنده یادآور شده که بشریت در امتداد تاریخ دین و شریعتی مانند دین و شریعت اسلام و جامعه اسلامی سراغ نداشته که کرامت و شرافت زن را حفظ و حقوق آن را چنان که شایسته است، در نظر گرفته باشد.

از دید نویسنده این جزوه مطرح کردن آزادی زنان یک دسیسه از سوی غربی‌ها برای پایان دادن به اخلاق اسلامی است
از دید نویسنده این جزوه مطرح کردن آزادی زنان یک دسیسه از سوی غربی‌ها برای پایان دادن به اخلاق اسلامی است

به باور نویسنده، مطرح‌کردن آزادی زنان از سوی غربی‌ها یک دسیسه است که به هدف کنار زدن حجاب و دعوت به اختلاط و آمیزش برای تخریب جامعه اسلام مطرح می‌شود: «قضیه‌ی آزادی زن توطئه‌ای بیش نیست که هدف اساسی آن پایان‌دادن به اخلاق اسلامی و انهدام ارزش‌های اسلام و گرفتارکردن امت مسلمان در مرداب رذیلت و فساد است؛ تا بدین وسیله زن مسلمان مانند زن غربی مورد تاراج وحشیانه‌ی دزدان و آدم‌ربایان قرار بگیرند. و به مثابه‌ی یک متاع بی‌ارزش به بازار بردگی و عزت فروشی معاصر عرضه شود. این دعوت جاهلی که در نقاب آزادی زن مطرح می‌گردد، دارای اهداف مرحله‌ای و مظاهر گوناگون می‌باشد.»

در این جزوه به جداسازی زنان و مردان در عرصه آموزش و کار تأکید شده و چنین آمده است: «البته این وضعیتی است که زن و مرد یکجا آموزش می‌بینند، در هر جایی از دنیا که اسلام تأسیس شده، مأمورین زن در دوایر دولتی و غیردولتی به‌طور فزاینده‌ای رو به افزونی می‌رود. شیرازه‌ی اخلاق و ارزش‌های انسانی از هم گسیسته شده و جوامع بشری در ورطه‌ای هلاکت و اضمحلال قرار گرفته است و امت اسلام به‌سوی سقوط در منجلاب سیاه‌بختی در حرکت می‌باشد.»

علی امیری، استاد دانشگاه در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید که این عنوان با چنین محتوایی ناشی از یک ادبیات پر از هراس و نفرتی است که در صد سال گذشته ساخته شده است. به باور او، یکی از مشکلاتی‌که گروه‌های جهادی اسلامی داشته همین مسأله آزادی زنان و حقوق زنان بوده و این مسأله به‌جای این‌که در چارچوب اسلام یا قرآن مطرح شود، در چارچوب یک نگاه توطئه‌آمیزی مطرح می‌شود: «روی هم رفته چنین دیدگاه‌های به صلح کمک نمی‌کند و اتفاقا همین دیدگاه‌ها سبب بروز گروه‌های تکفیری در گذشته‌ها شده و سبب نابود کردن پایه‌های صلح شده است.»

رامین کمانگر می‌گوید که بحث در مورد آزادی زنان نیز با مباحث دیگر جزوه صورت همسان و یک نوع دارد. از یک نشانی خاص مباحث مطرح می‌شود. طرح مسأله به این صورت فعلیت، آزادی و مختار بودن زنان را از آن‌ها سلب می‌کند و می‌خواهد برای آنان تکلیف تعیین کند.

بازنگری نصاب تحصیلی دانشگاه‌ها به کجا رسیده است؟

در ۲۶ اسد ۱۳۹۶ خورشیدی محمداشرف غنی، رییس‌جمهوری کشور از وزارت تحصیلات عالی کشور خواست که نصاب تحصیلی دانشگاه‌های کشور را تغییر بدهد. وزارت تحصیلات عالی در ۲۸ عقرب 1396 «اجماع ملی بازنگری نصاب تحصیلی کشور» را برای بهبود وضعیت تحصیلات عالی برگزار کرد. هدف از برگزاری این اجماع، معیاری‌سازی نصاب تحصیلات عالی خوانده شده بود. وزارت تحصیلات عالی کشور در 14 قوس 1397 اعلام کرد که برای معیاری‌سازی نصاب‌های تحصیلی کشور، ۱۶۵ رشته‌ی تحصیلی را شامل پلان بازنگری کرده که از آن جمله‌ نصاب درسی دو رشته حقوق و زراعت بازنگری شده است. همچنان گفته بود که که تا پایان سال 1397 خورشیدی ۶۵ رشته‌ی دیگر نیز مورد بازنگری قرار خواهد گرفت.

اکنون حنیف فرزان، معاون سخن‌گوی وزارت تحصیلات عالی در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید که کمیسیون ملی نصاب تاکنون از میان 165 رشته تحصیلی 80 رشته را شامل برنامه ملی بازنگری و انکشاف تحصیلی کرده که روی ابعادش کار شده و نصاب 40 رشته تحصیلی به‌صورت کامل مورد بازنگری قرار گرفت که در حال حاضر در دانشگاه‌ها تطبیق می‌شود. به گفته‌ی آقای فرزان، قرار بود تا پایان سال 1399 نصاب 165 رشته تحصیلی تکمیل شود، اما به‌دلیل شیوع کرونا از ماه حوت سال 1398 تا سرطان 1399 هیچ فعالیتی در زمینه‌ی بازنگری نصاب انجام نشده است. آقای فرزان می‌افزاید که بعد از شروع دوباره کارها، روی بقیه رشته‌های تحصیلی کار جریان دارد و امیدواری وجود دارد تا نیمه‌ی سال 1400 بازنگری نصاب تمامی رشته‌های تحصیلی تکمیل شود.

به گفته معاون سخن‌گوی وزارت تحصیلات عالی، کمیسیون ملی نصاب این وزارت نصاب درسی دانشگاه‌ها را آسیب‌شناسی می‌کند که کدام مضامین مطابق عصر و شرایط امروزی و تقاضای جامعه و بازار کار شامل نصاب درسی دانشگاه‌ها شود، کدام مضامین حذف شود، کدام مضامین تعدیل و کدام مضامین اضافه شود تا از یک طرف برای دانشجویان پاسخ‌گو و از طرف دیگر مطابق شرایط و بازار کار باشد.

ظاهرا جزوه‌ی درسی «تعلیمات صلح» که در دانشکده روان‌‌شناسی دانشگاه کابل تدریس می‌شود حاصل این بازنگری نصاب تحصیلی است. از سوی هم در دانشگاه‌های افغانستان در بیشتر موارد جزوه‌ها‌ی درسی از این دست هنگامی تهیه می‌شود که استاد بخواهد ترفیع علمی بگیرد.

رامین کمانگر در این خصوص می‌گوید که برای ترتیب چنین جزوه‌های درسی، گاهی اوقات نویسنده از ظرفیت آن‌چنانی بر موضوع برخوردار نیست و گاهی درس‌گفتارهای از این نوع بیشتر از این که هدف‌مندانه و برنامه‌ریزی‌شده محتوایی را در خود جای دهد، به خاطر تکمیل کردن حجم درس‌گفتار ترتیب می‌شود. آقای کمانگر می‌افزاید که گاهی استادان دانشگاه‌ها چیزهای را سر هم می‌کنند که به شکل یک کتاب یا جزوه‌ی درسی درآید تا از طریق آن بتواند رتبه علمی بگیرد: «در بسیاری موارد، در این درس‌گفتارها موضوعات و معلومات از جاهای مختلف سر هم می‌شود که به‌لحاظ منطقی ارتباط چندانی ندارد. ولی هدف نویسنده این است که معیارهای لازم برای ارتقای رتبه علمی و تدریس در دانشگاه را تکمیل یا حفظ کند.»

«جزوه تعلیمات صلح اصلاح و موارد نامرتبط حذف می‌شود»

مسئولان دانشکده روان‌‌شناسی دانشگاه کابل کاستی‌ها و گسست‌های محتوای جزوه «تعلیمات صلح» را می‌پذیرند و وعده می‌دهند که تا شروع سمسترهای جدید این جزوه را اصلاح و موارد نامرتبط را از آن حذف می‌کنند. رییس دانشکده روان‌‌شناسی، آمر دیپارتمنت پیتاگوژی و نویسنده این جزوه در گفت‌وگو با اطلاعات روز کاستی‌ها را پذیرفته و اعلام کردند که این جزوه را اصلاح می‌کنند.

توضیح نویسنده در مورد سلاح، شعار و خطرهای جنگ فکری
توضیح نویسنده در مورد سلاح، شعار و خطرهای جنگ فکری

علی امیری، استاد دانشگاه می‌گوید که حذف بخشی از جزوه مشکل را حل نمی‌کند، بلکه برای اصلاح آن، باید دیدگاه تغییر کند: «ما باید یک دیدگاه پیدا کنیم که بر مبنای آن بشر یک خانواده است، درد همدیگر را درک می‌کند و بهتر است که این خانواده بشری با هم با صلح برخورد کند. بعد باید مبانی این صلح را به‌دست بیاوریم.»

رامین کمانگر به‌صورت کلی می‌گوید یک مسأله که برای بازنگری کمک‌کننده است، این است که قبل از بازنگری باید روی اصول تدوین کتاب‌های درسی توافق شود: «اگر این اصول تدوین شود، وقتی کتابی بیرون داده می‌شود، کتاب می‌تواند معیاری باشد. در دیگر کشورها اصول تدوین متون تهیه و روی آن توافق می‌شود و پس از آن درس‌گفتار تدوین می‌شود. هر متنی باید در ارتباط به مباحث مطرح شده، همه‌جانبه و عاری از قضاوت و تعصب باشد. اگر بر اصول تدوین توافق نباشد، به‌صورت سلیقه‌ای پیش می‌رود و دچار مشکل می‌شود.»

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *