خاطره و تاریخ

خاطره و تاریخ

رونمایی از پنجمین شماره مجله بیدارگران

روز پنج‌شنبه هفته گذشته دانشگاه ابن‌سینا میزبان رونمایی از پنجمین شماره مجله «بیدارگران» بود. دست‌اندرکاران این مجله می‌گویند «بیدارگران» در پی روایت‌کردن گذشته به هدف شناخت هویت فرهنگی و تاریخی است. این شماره «بیدارگران» زندگی امان‌الله امینی را روایت کرده است. او از چهره‌های فعال اجتماعی بود که سال‌ها پیش در مناطق مرکزی افغانستان ترور و پرونده زندگی‌اش بسته شد.

چهار شماره قبلی مجله «بیدارگران» زندگی عبدالحکیم میثم غزنوی، امان‌الله موحدی، محمدعلم بهرامی، عبدالطالب ذکی، سید عباس حکیمی و آیت‌الله میرحسین صادقی پروانی را روایت کرده است. این افراد همگی از شخصیت‌های فرهنگی، جهادی و تأثیرگذار جامعه هزاره بودند.

خاطره‌نویسی

خاطره‌نویسی باید ما را بیدار کند. به‌دلیل این‌که خاطرات گذشته ما بیان‌گر گسستگی‌ها و مرزبندی‌ها است و سمت‌گرایی و قوم‌اندیشی تا هنوز نتیجه‌ای جز ویرانی نداشته است، روایت این گسستگی‌ها می‌تواند در جهت پیوستگی به ما کمک کند. یکی از ضرورت‌های اجتماعی ما پیوستگی است. منظور از پیوستگی در واقع همان همبستگی و در کنار هم قرارگرفتن اقوام است. از جانب دیگر، رسیدن به این هدف نیاز به تشکیل یک دولت مقتدر دارد؛ دولتی که تمام اقوام و بدون هیچ محدودیتی خودشان را درون آن بیابند، از حقوق مساویانه برخوردار باشند و تمام مردم به‌عنوان شهروند در آن قابل دید باشند و نه بیشتر و نه کمتر.

خاطره‌نویسی می‌تواند رویکرد ما را نسبت به آینده مشخص کند. ما خاطره‌نویسی می‌کنیم، زیرا آینده برای ما مهم است. خاطره نویسی نباید صرفا روایت گذشته باشد، بلکه از خلال آن مسیر آینده را نیز باید مشخص کرد. خاطره‌نویسی امکانی‌ست برای درس‌گرفتن از تاریخ. حداقل انتظاری که از خاطره‌نویسی باید داشت این است که چگونه باید عقلانی عمل کنیم؛ زیرا خاطره‌نویسی به معنای خودشناسی است و ما به واسطه خاطرات‌مان خود را قضاوت می‌کنیم. خاطره‌نویسی در یک کلام باید به خاطر جلوگیری از اشتباهات گذشته باشد. آدم‌ها بعضی چیزها را مکتوب می‌کنند تا یاد بگیرند چگونه از تکرار اشتباهات‌شان جلوگیری کنند. از نظر مسئولان مجله، بیدارگران گامی‌ست در این مسیر.

علی امیری در برنامه رونمایی مجله «بیدارگران۵» به شکل‌گیری نهضت‌های مقاومت و عدالت‌خواهی اشاره کرد و از حوزه علمیه نجف به‌عنوان اولین حوزه‌ای نام برد که جرقه‌های نهضت‌های عدالت‌خواهی از آن‌جا آغاز شده است. این نکته‌ی مهم و در عین‌حال دردآور است. مهم است زیرا به یک واقعیت تاریخی اشاره کرده است و دردآور است زیرا اکثر جنگ‌ها و شورش‌های داخلی منشأ دینی و ایدئولوژیکی داشته است: «ویژگی نجف به طور خاص به رسمیت شناختن تکثر و پرهیز از یک اَبَرایدئولوژی است». از نظر علی امیری «اسلام نجف به‌لحاظ شالوده‌های منطقی استحکام کافی را در طول سده‌ها پیدا کرده است». امیری در اخیر سخنانش به این نکته اشاره کرد که مهم نیست امینی از حوزه علمیه نجف چه ‌چیزی با خود آورده است، مهم نیت و هدف او بوده که می‌خواست تغییر در وضعیت جامعه کند و آن را بهبود بخشد.

از منظر انتقادی می‌شود گفت ممکن است که شهر نجف تکثرگرا باشد و کسانی که در حوزه علمیه نجف تحصیل کرده‌اند از ظرفیت بالای دیگرپذیری برخوردار باشند، اما واقعیت این است که تهِ ماجرا باز هم به دین برمی‌گردد و خواهی‌نخواهی مطلق‌انگاری بارزترین ویژگی‌ دین است. دین به‌صورت کل، و روحانیت به‌صورت خاص، از یک ایده ایدئولوژیک و مطلق‌گرا پیروی می‌کند و این امر مانع به رسمیت شناختن هویت «دیگری» می‌شود، حتا این‌ها هویت گروه‌های درونی خودشان را به رسمیت نمی‌شناسند. درون سنت دینی آدم‌ها یا «گمراه»اند و یا «رستگار». آن‌که «رستگار» است حق زندگی دارد، اما آن‌که گناه‌کار است یا باید هدایت شود یا نابود شود. زیرا حضور فرد گمراه در جهان هستی گناه عظیم است. امینی را چه کسانی به قتل رساندند؟ قطعا کسانی که به فکر پاداش بهشت بودند.

از این منظر می‌توان گفت بخش عظیمی از گذشته‌ی ما با مفهوم و طبقه‌‌ای به‌نام «روحانیت» گره خورده است. روحانیت با ایده‌های جدید سازگاری ندارد و بهترین دوره زندگی بشر را در گذشته می‌بیند و نه در آینده‌. روحانیت، اقتدار و صلاحیت خود را کلا از دین می‌گیرد. اما باورهای دینی آن چیزی نیست که علم و تکنولوژی امروز در جهان مدرن از آن حرف می‌زند. روحانیت هنوز به آن شعار مهم روشن‌گری که می‌گوید «ما نمی‌دانیم» باورمند نیست. برای این طبقه تمام اسرار عالم حل شده است، زیرا دین همه‌چیز را برای‌شان توضیح می‌دهد. اگر مسأله حل‌نشده برای یک روحانی وجود داشته باشد، قطعا این خواهد بود که خداوند را چگونه می‌توانم بشناسم. برای یک روحانی چگونگی شناخت خداوند مهم است، درحالی‌‌که دنیای مدرن مدت‌ها قبل «مرگ خدا» را به جهانیان مخابره کرده بود.

جریان سخنرانی علی امیری در برنامه رونمایی «بیدارگران5»
جریان سخنرانی علی امیری در برنامه رونمایی «بیدارگران۵»

از نظر علی امیری بیدارگران مجله‌ای است که در «شناخت هویت فرهنگی و تاریخ مبارزه کمک می‌کند». اما سوال اساسی در این مورد این است که گذشته‌ی ما چیست؟ گذشته‌ی ما بیش از هرچیز دیگر با خشونت و جنگ پیوند خورده است. اگر قرار باشد تعریفی از گذشته‌ی خود به‌دست بدهیم بایستی جنگ را نیز تعریف کنیم، زیرا گذشته‌ی ما بدون ارائه تعریف از جنگ قابل فهم نیست. این جنگ‌ها می‌تواند نتیجه‌ی همان رویکردی باشد که بگوییم «مهم نیست» افراد چه افکاری را از بیرون با خودشان می‌آورند.

به‌سوی آینده

طاهر شاران سخنران دیگر این برنامه بود. در این برنامه او از ضرورت بازخوانی گذشته سخن گفت و تأکید کرد برای عبور از وضعیت ناگوار فعلی ضرورت داریم گذشته‌ی خود را به‌صورت دقیق مورد بازبینی قرار بدهیم. این حرف البته سخنی مفید و مهم است، منتها در صورتی‌که مثل همیشه تبدیل به کلیشه نشود «مردم افغانستان همیشه هم به گذشته‌شان افتخار کرده‌اند و همچنین تمام مشکلات‌شان را به گذشته حواله می‌دهند. این نشان‌دهنده یک تناقض و سردرگمی عجیب است. ما قهرمان‌های فداکار و زیاد در گذشته داشته‌ایم، تاریخ باشکوه داشته‌ایم، تاریخ جهاد و مقاومت داشته‌ایم. اما به‌‌ندرت از خودمان پرسیده‌ایم چه شکوهی در این تاریخ وجود داشته که ما را به این وضعیت دچار کرده؟ برای چه جهاد کرده‌ایم و این جهاد ما را به چه ‌چیزی رسانده؟» از نظر آقای شاران گذشته‌ی ما نیاز به تعریف و تمجید ندارد، زیرا واقعا نکته‌ای افتخارآفرین در آن وجود ندارد، جز همین جنگ و خون‌ریزی. از این لحاظ، رویکرد توصیف‌آمیز نسبت به گذشته باید کنار گذاشته شود.

شاران در جای‌جای سخنانش به انتقاد از گذشته پرداخت و از جمله یادآور شد که در گذشته معمولا دیدگاه‌های ایدئولوژیکی حاکم بوده و این مانع از داشتن یک دید فرامنطقه‌ای و درازمدت شده است. به باور آقای شاران عینی‌ترین نمونه‌‌ی این ادعا را می‌توان در بعد از ۲۰۰۱ دید که افغانستان نتوانست هیچ طرحی برای آینده داشته باشد.

جریان سخنرانی طاهر شاران در برنامه رونمایی «بیدارگران5»
جریان سخنرانی طاهر شاران در برنامه رونمایی «بیدارگران۵»

از یک نگاه، تبعیض و مرزبندی‌ها عامل اساسی بحران‌های فعلی است. همه از تبعیض و مرزبندی‌ها رنج برده‌اند اما با این‌حال به همه‌چیز دید مرزبندی شده و تبعیض‌آمیز دارند: «دریغ‌ها و دردها در تاریخ اجتماعی و کش‌و‌قوس‌های سیاسی مردم ما کم نیستند. صدالبته تلخی سرنوشت و زخم نمک‌سود و خون‌چکان تاریخ ما از جای دیگر است، اما خود نیز در مقاطعی دست به کارهایی زده‌ایم که هرگز نباید می‌زدیم» (بیدارگران۵، ص ۶). ما همه‌چیز را برای خود می‌خواهیم، اگر به آن دست نیافتیم برای دیگران هم نمی‌خواهیم. به‌نظر می‌رسد راه بقا در افغانستان داشتن چنین دیدگاهی باشد. هنوز حتا در عالم نظر هم کسی به‌صورت جدی به داشتن‌ دیدگاه‌های همه‌شمول و کل‌نگر فکر نمی‌کند. این نشان می‌دهد که تا عملی‌شدن دیدگاه‌های کل‌نگر و این‌که همه را به یک چشم ببینیم خیلی فاصله داریم. البته این تقصیر یک فرد یا گروه خاص نیست. تمام سیستم‌ها در افغانستان تبعیض‌آمیز و مرزبندی‌شده عمل می‌کنند.

خاطره‌نویسی در کنار این‌که باید مبتنی بر روایت‌کردن گذشته به دور از حب و بغض‌ها باشد، دربردارنده یک رویکرد هم باشد. قابل دفاع‌ترین رویکرد برای مجله بیدارگران می‌تواند روایت گذشته‌ تمام گروه‌ها، از هر جناح و بدون غرض‌ورزی‌ها، باشد. اگر بیدارگران به دنبال شناخت روایت گذشته است باید سرگذشت خادم و خائن را بازگو کند.

عکس‌ها: عصمت الطاف یوسفی

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *