ولایت پکتیکا روز گذشته گواه یک رویداد تروریستی مرگبار بود. در نتیجهی یک حملهی انتحاری در یکی از بازارهای مزدحم در ولسوالی ارگون این ولایت، بیش از هشتاد تن غیرنظامی کشته و دهها تن دیگر مجروح شدند. تروریستان روز گذشته در این رویداد مردمی را هدف قرار دادند که در ماه مبارک رمضان برای خرید مصارف عیدی در این بازار گردهم آمده بودند و هیچگناهی نداشتند. هرچند تا کنون کسی به گونهی رسمی مسئولیت این رویداد را به عهده نگرفته، اما در طول سیزده سال گذشته معمولا چنین حملاتی از سوی گروه طالبان انجام شده است.
حکومت افغانستان در محاسبات خود در ارتباط با جنگ و صلح با طالبان دچار یک خطای استراتژیک است. آنها روند مصالحه را خوشبینانه نگریسته و بازیهای طالبان را در این پروسه، به معنای کاهش خشونت تلقی مینمایند. خوشبینیهای قبل از وقت آنها و توهم دست کشیدن طالبان از جنگ، سبب سستی در روند مبارزه و غفلت از آماداگیهای امنیتی و استخباراتی شده است.
طالبان از آوان طرح مصالحه تاکنون بازی دوگانهای را در پیش گرفته؛ هم در روند مذاکره با حکومت افغانستان و متحدانش برای کسب قدرت و امتیازات بیشتر چانه میزنند و هم جنگ، تخریب و ترور را شدت بخشیدهاند. در این معادلهی یکسویه، طالبان و دیگر گروههای ترویستی سود برده و مردم افغانستان، دولت و ناتو که خود را به توهم صلح و آشتی با این گروه مصروف کردهاند، ضرر کرده و فرصتهای زیادی برای سرکوب این گروهها را از دست دادهاند. دولت افغانستان حتا تلاش میکند به پیشواز مصالحه و برای جلب نظر آنها، تصویر مثبتی از طالبان ارائه دهد و در مواردی سخنگویان حکومت حتا در نقش توجیهگران و مدافعان طالبان در برابر ادعاها و اتهامهایی که علیه آنها واردند، ظاهر شدهاند.
حقیقت این است که این گروه هیچگاه از اعمال تخریبی و کشتار مردم بیگناه دست نمیکشد؛ نه روند مذاکره و مشوقهای یکطرفهی دولت افغانستان و جامعهی جهانی و نه اعلامیههای تبلیغاتی رهبران آنها، هیچکدام نتوانسته از کشتار غیرنظامیان و خصوصا کودکان و زنان توسط این گروه جلوگیری نمایند.
طالبان همیشه بزرگترین عامل تلفات غیرنظامیان در افغانستان بوده و در ده سال گذشته بیشترین رقم تلفات غیرنظامیان را به خود اختصاص داده است. جنگجویان این گروه، هیچ تفاوتی میان ساحات نظامی و غیرنظامی، مردم ملکی و نظامیان داخلی و خارجی، تأسیسات عامه و دولتی نگذاشته و برای هراسافگنی، از کشتن غیرنظامیان هیچ ابایی نداشته است. این گروه در ده سال گذشته هرگز به تاکتیکهای جنگی و نظامی که باعث بیشترین تلفات ملکی در افغانستان گردیده، تجدید نظر نکرده و اساسا استفاده از غیرنظامیان و مکانهای عمومی به منظور هراسافگنی بیشتر، از تاکتیکهای استراتژیک آنان بوده و انتظار نمیرود که این تاکتیک را کنار بگذارد؛ مگر اینکه مشکلاتشان با دولت افغانستان و جامعهی جهانی حل شده و سلاح را به زمین بگذارند.
روند مصالحه، سیاست دولت افغانستان و مشی امریکا و ناتو و امتیازها و مشوقهای جامعهی جهانی نیز هرگز به رویهی عملی طالبان در برخورد با غیرنظامیان هیچ تغییری وارد نکردند و کماکان تا هنوز کشتن و آسیب رساندن به غیرنظامیان و مورد حمله قرار دادن تأسیسات عامه و دولتی برای هراسافگنیهای بیشتر، از برنامههای همیشگی این گروه میباشد.
هرچند در مواردی رهبران این گروه با انتشار اعلامیههای تبلیغاتی که جنگجویانشان را بهدست کشیدن از کشتار غیرنظامیان هدایت میکنند، تلاش مینمایند تصویر انسانیتر از خود را به جامعهی جهانی و مردم افغانستان نشان دهند. بنابراین، نمیتوان تمایل آنان به مذاکره را نشانهی دست کشیدن از جنگ و خشونت قلمداد کرد. هرچند ممکن است که آنها در روند مذاکرات برای بهدست آوردن امتیازات بیشتر از کاهش حملاتشان سخن بگویند؛ اما حقیقت این است که تا زمانی که این گروه کاملا سلاح را به زمین نگذاشته و به زندگی ملکی بر نگردد، هرگز از قساوت و خشونت دست نخواهد کشید. سیاستهای اعلانی و اعمالی طالبان باهم یکسان نبوده و جنگجویان این گروه هیچگاهی به الزامات اخلاقی و قانونی جنگ، حتا در صورت دستور رهبران خود عمل نکرده است.