پس از توفان تویتری «نسلکشی هزارهها را متوقف کنید»، اکنون بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی فعال در این کارزار دنبال واکنش یا پیام دولت افغانستان و در رأس ارگ ریاستجمهوری در قبال این رخداد مهم کشور در روزهای اخیر میگردند. اما دولت روزه سکوت گرفته و به هیچ وجه حاضر به شکستن آن نیست. روزنامه اطلاعات روز با تماسهای مکرر با سخنگویان ارگ ریاستجمهوری میخواست واکنش و پیام ریاستجمهوری را در قبال این کارزار و در کل حملات هدفمند علیه هزارههای افغانستان بگیرد، اما این سخنگویان حتا تماسها را بیپاسخ گذاشتند. وزارت خارجه افغانستان واکنشش را به سخنان چندی قبل حنیف اتمر راجع میکند.
اطلاعات روز میخواست این پرسشها را با ارگ ریاستجمهوری در میان بگذارد: پیام دولت افغانستان به هزاران شهروند این کشور که کارزار «نسلکشی هزارهها را متوقف کنید» را راه انداختند، چیست؟ دولت افغانستان از چه عنوانی برای حملات هدفمند علیه هزارهها استفاده میکند؟ نسلکشی، جنایت جنگی یا جنایت علیه بشریت؟ دولت افغانستان برای به رسمیت شناختهشدن «نسلکشی هزارهها» چه اقدامی روی دست دارد یا چه اقدامی روی دست میگیرد؟
توفانی تویتری روز شنبه، ۱۵ جوزا که خواستار توقف «نسلکشی هزارهها» و به رسمیت شناختهشدن این «نسلکشی» از سوی دولت افغانستان، کشورها و نهادهای بینالمللی است، یکی از رخدادهای مهم آن روز افغانستان بود و هشتگ «#StopHazaraGenocide» به ترند اول افغانستان در شبکه اجتماعی تویتر مبدل شد. در شماری از کشورهای دیگر نیز این هشتگ ترند شد. اما دولت افغانستان، مسئولان ارشد و نهادهای حکومتی هیچ واکنشی به این رخداد نشان نداد و حتا یک تویتی در این خصوص ننوشت. ارگ ریاستجمهوری در رأس دولت تاکنون واکنشی نداشته و به پرسشهای اطلاعات روز نیز پاسخ نداد. تنها سرور دانش، معاون دوم ریاستجمهوری که خود از قوم هزاره است، یک روز پیش از توفان تویتری و در واقع در اعلامیهای در واکنش به انفجار چندین ماین مقناطیسی جاسازیشده در موترهای شهری در غرب کابل گفت که نهادهای امنیتی و کسانی که در حکومت بهطور مستقیم مسئولیت تأمین امنیت را به دوش دارند، مکلف هستند که در قبال حوادث مکرر «کشتار و نسلکشی در غرب کابل» اقدام کند و به مردم پاسخگو باشند.
سکوت دولت و در رأس ارگ ریاستجمهوری که در نظام سیاسی متمرکز افغانستان تمامی تصامیم مهم در ارگ گرفته میشود، انتقادهای کاربران شبکههای اجتماعی را در پی داشته است. عبدالقیوم سجادی، عضو مجلس نمایندگان با انتقاد از سکوت جامعه جهانی و دولت افغانستان در برابر «نسلکشی و قتل عام» غیرنظامیان میگوید که این سکوت فاجعهبارتر از خود «نسلکشی و قتل عام» است. آقای سجادی در فیسبوک خود نوشته: «افراطگرایی قومی و مذهبی دشمن انسانیت است. نسلکشی و قتل عام افراد ملکی فاجعه و سکوت جامعه جهانی و دولت فاجعهبارتر است. دنیا نظارهگر و دولتمردان منتظر حوادث بعدی. دولت باید برای جلوگیری از حوادث خونین بعدی جهت تطبیق پلان امنیتی غرب کابل مسئولانه و قاطع اقدام نماید.»
محییالدین مهدی، عضو پیشین مجلس نمایندگان یک روز پس از توفان تویتری در فیسبوک خود نوشت: «فاشیسم خطاب به ساکنان غرب کابل: این ساحه را ترک کنید!»
علی عادلی، نویسنده و پژوهشگر در شبکهی تحلیلگران افغانستان نوشته است که رییس دفتر روابط عمومی و استراتژیک ریاستجمهوری میتوانست یک تویت یا پست فیسبوک با این محتوا بنویسد: «ما در دولت از تمامی تلاش و منابع خود برای جلوگیری از کشتار هدفمند هموطنان هزاره خود کار خواهیم گرفت. بهنظرم روابط عمومی و استراتژیک به این خلاصه نمیشود که رییس آن فقط برای مثال یگان تویت خارجیها را ریتویت کند. نشر یک پیام برای حفاظت از میلیونها شهروند این سرزمین میتواند بخشی از این روابط باشد.»
چرا سکوت؟
آگاهان در مورد سکوت دولت افغانستان در برابر «نسلکشی هزارهها» و اذعان نکردن به این «نسلکشی» میگویند این سکوت از سیاست بیاعتنایی رهبران حکومت به وضعیت گروه قومی هزارهها ناشی میشود و همچنان حکومت از پیامدهای به رسمیت شناختهشدن آن هراس دارد. همچنان به باور آنها، این سکوت از سیاست ناسیونالیستی پیوسته در حکومتهای افغانستان و پنهانکاری ماهیت و نیت قومی عاملان این کشتار توسط حکومت این کشور ناشی میشود.
الهام غرجی، نویسنده و پژوهشگر سیاست بینالملل و حل منازعات در گفتوگو با اطلاعات روز میگوید که سکوت حکومت در خصوص کارزاری برای توقف نسلکشی هزارهها بخشی از سیاست بیاعتنایی و بیتوجهی رهبری حکومت به وضعیت هزارهها است؛ همان سیاستی که تا حال زمینهساز کشتار بیوقفهی مردان، زنان و کودکان هزاره بوده است.
آقای غرجی با اشاره به اذعان معاون دوم ریاستجمهوری به «نسلکشی هزارهها» میافزاید که اگر رهبری حکومت صرف در قامت فردی رییسجمهوری تعریف نشود و معاون رییسجمهوری بخشی از رهبری حکومت بهحساب آید، حکومت عملا از زبان معاون رییسجمهور به کشتار هزارهها بهعنوان نسلکشی اذعان کرده است: «به لحاظ حقوقی این باید برای حکومت الزامیت ایجاد کند تا مطابق به تعهدات قانونیاش برای حفاظت از جان هزارهها عمل کند. در عمل اما متأسفانه میبینیم که چنین نیست. معاون دوم رییسجمهور نزد شخص اشرف غنی و اطرافیان او، معاون حکومت نیست و از آن نمایندگی کرده نمیتواند. از اینرو، سخنان معاون دوم موضع دولت بهحساب نمیآید و سخنان او برای نهادهای دولتی مکلفیتی هم ایجاد نمیکند.»
هارون رحیمی، پژوهشگر و استاد دانشگاه امریکایی افغانستان میگوید که مقاومت علیه اطلاق نسلکشی به حملات علیه هزارهها ریشههای احساسی، اخلاقی، و سیاسی دارد و دولت افغانستان مایل به طرح این بحث نیست چون اذعان به نسلکشی هزارهها به این معنی است که دولت در حفاظت از این گروه قومی ناکام بوده است: «امری که میتواند به مداخله سازمان ملل و دیگر کشورها، و یا حتا ایجاد گروههای مسلح هزاره توجیه اخلاقی بخشد. دولت از چنین پیامدهایی هراس دارد.»
آقای رحیمی میافزاید که دولت از پیامدهایی رسمیتیافتن نسلکشی هزارهها هراس دارد و در حقوق بینالملل مکلفیت جلوگیری از نسلکشی جهانشمول است: «همه دولتها مکلفاند اقدامات ضروری را بر جلوگیری از نسلکشی انجام دهند. اگر دولت محل وقوع این جنایت نتواند و نخواهد از نسلکشی جلوگیری کند، در قدم اول سازمان ملل و در قدم بعدی سایر کشورها میتوانند حتا بدون در نظرداشت حق حاکمیت دولت، اقدامات لازم را برای جلوگیری از نسلکشی روی دست بگیرند.»
کاوه جبران، نویسنده و استاد دانشگاه میگوید که سیاست ناسیونالیستی پیوسته در حکومتهای افغانستان وجود داشته و در پی این بوده که تنوع و رنج و مشکلات اقوام ساکن این کشور را نادیده بگیرد. حکومت افغانستان از گذشته تا حالا حتا قربانی دادنهای پیهم یک قوم خاص را انکار میکند، چون تصور میکند که چنین سیاستی میتواند قربانیهای پیوسته و تاریخی یک قوم خاص را میان اقوام دیگر تقسیم کند: «ثروت و قدرت را به یک قوم خاص منحصر میکنند، [در مقابل] قربانی دادنها و رنجهای اقوام دیگر را تقسیم میکنند. به گونهی که با این انکار و نادیده گرفتن مطالبات اقوام نشان بدهد که افغانستان یک ملت دارد و رنج و قربانی روی تمام اقوام افغانستان تحمیل شده است، درحالیکه طالبان و داعش به دلایل بسیار خاص مذهبی، تباری و نژادی قوم خاصی را میکشند. اما دولت افغانستان با انکار میخواهد چهره و ماهیت قومی شکنجهگران و ظالمانی که از مردم افغانستان قربانی میگیرند و نیت آنها را پنهان کند. بهنظر من این سیاست بیشتر در حکومت افغانستان عملی میشود. سکوت حکومت هم از اینجا ناشی میشود.»
آقای جبران میافزاید که زمانی که نسلکشی رسمیت یابد، در وضعیتی که دولت افغانستان از سوی جامعه جهانی حمایت میشود، از سوی نهادهای مسئول بینالمللی بازخواست خواهد شد، اما مسأله اساسی برای دولت پنهانکردن برخورد و نیت نژادی و قومی گروههای تروریستی فعال در افغانستان است، چون گروه طالبان و داعش با دولتمردان افغانستان خاستگاه قومی مشترک دارد.
اذعان مردم و مقاومت دولت
هشتگ «StopHazaraGenocide» در تویتر نزدیک به دوصدهزار بار تویت شد و کاربران افغانستان با برشمردن حملات متعدد مرگبار علیه هزارهها بهویژه در غرب کابل، این حملات را مصداق انکارناپذیر نسلکشی هزارهها دانستند. برخی نهادها نیز اذعان کردهاند که هزارهها در معرض نسلکشی قرار دارند، اما دولت افغانستان و برخی نهادهای مسئول یا با سکوت یا در عمل در برابر این موضوع مقاومت میکنند.
عبدالله شفایی، عضو کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی میگوید که همزمان با کارزار جهانی برای توقف کشتار هزارهها، او پیشنویسی حقوقی در باب نسلکشی را تهیه و به جلسه این کمیسیون ارائه کرده، اما شماری از اعضای کمیسیون با تصویب این پیشنویس مخالفت کردهاند.
در این پیشنویس که آقای شفایی نسخهی آن را در فیسبوک خود نشر کرده است، پیشنهاد شده که دولت براساس کُد جزای کشور برای هر یک از جنایات «نسلکشی» در مراکز عدلی و قضایی پرونده باز کند و دادخواهی قربانیان و آسیبدیدگان را بهصورت رسمی ثبت کند. همچنان پیشنهاد شده که دولت مطابق قوانین بینالمللی حقوق بشر و معاهداتی که افغانستان به آنها پیوسته، متعهد است که جنایت علیه تمام شهروندان غیرنظامی افغانستان از جمله حمله علیه گروههای قومی و مذهبی را از مجراهای بینالمللی پیگیری کند. دولت افغانستان مؤظف است از تمامی ظرفیت ملی و بینالمللی در اجرای تأمین امنیت و صیانت از حق حیات شهروندان در برابر «ماشین کشتار بیرحمانهی تروریستان» استفاده کند.
اطلاعات روز از وزارت خارجه افغانستان پرسید که پیام این وزارت به هزاران شهروند کشور که خواستار توقف نسلکشی هزارهها و به رسمیت شناختهشدن آن است، چیست و اگر برای به رسمیت شناختهشدن نسلکشی هزاره از سوی کشورها و نهادهای بینالمللی به لابی ضرورت شود، وزارت خارجه آماده این لابیگری است؟ اگر وزارت خارجه حمله بر هزارههای افغانستان را به جهان مخابره کند، زیر چه عنوانی از این حملات نام خواهد گرفت؟
این وزارت پاسخش را به سخنان چندی قبل حنیف اتمر، وزیر خارجه کشور راجع کرد که در واقع سخنان قبلی آقای اتمر پاسخ این پرسشها نیست. آقای اتمر چندی پیش و پس از دیدار با دادستانهای دادگاه کیفری بینالمللی در لاهه گفت که دولت افغانستان برای تحقیق دربارهی تمامی جرایمی که از سال ۲۰۰۳ به این سو در کشور روی داده است، همکاری میکند و تحقیق از حمله بر مکتب سیدالشهدای دشت برچی آغاز شود. وزارت خارجه به دادستان کل این دادگاه پیشنهاد کرده که میتواند در مورد ۱۸۰ مورد جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت تحقیق کند.
پس از حمله بر مکتب سیدالشهدا در ۱۸ ثور که منجر به کشتهشدن ۹۰ تن که عمدتا دانشآموزان دختر بودند، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در اعلامیهای مفصل گفت که هزارهها در معرض نسلکشی قرار دارد و مطابق به قوانین بینالمللی بشردوستانه، دولت افغانستان مسئول حفاظت از جمعیت در معرض نسلکشی، پاکسازی قومی، جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است.
در روزهای اخیر اتحادیه اروپا دربارهی کشتار هدفمند هزارهها گفت که کشتار این گروه قومی در افغانستان باید متوقف و جرایم علیه این گروه قومی بررسی شود. همچنان روز یکشنبه سفارت آلمان در افغانستان اعلام کرد که از تداوم خشونت ناموجه علیه غیرنظامیان در افغانستان بهویژه جامعه هزاره بُهتزده شده است. این سفارت تأکید کرده است که افغانها سزاوار صلح هستند و خشونت باید پایان یابد.