تقریبا هشت ماه پیش، اوایل صبح وقتی عقربهی ساعت ۶:۳۰ صبح را نشان میداد عبدالرئوف ۹ ساله در شهر مزارشریف ربوده شد. با گذشت حدود ۸ ماه تلاش، خانوادهی عبدالرئوف میگویند تلاش آنها برای رهایی فرزندشان راه به جایی نبرده و نهادهای امنیتی با تمام سازوبرگش نتوانسته او را به آغوش خانوادهاش برگردانند و حتا نتوانسته کوچکترین سرنخی پیدا کنند.
محمدنبی، پدر عبدالرئوف ۹ ساله، با استیصال از تلاشهای ناموفقش سخن میزند و میگوید به هر دری زده چیزی جز یأس و ناامیدی نصیبش نشده است. به گفتهی محمدنبی بزرگترین موانع سد راه رهایی پسرش توسط دولت ایجاد شده است.
آخرین کورسوی امید که ممکن بود رهایی عبدالرئوف در گرو آن باشد توسط دولت سد شد؛ محمدنبی در مشوره با دوستان و نزدیکانش تصمیم گرفت برای جمعآوری پول و کمک از مردم و رهایی عبدالرئوف از چنگ آدمربایان حساب بانکی باز کند. اما مقامات محلی ولایت بلخ به بهانهی اینکه «نام دولت بد میشود» اجازهی این کار را به محمدنبی ندادند.
در نخستین روزهای ربودهشدن عبدالرئوف، آدمربایان برای رهاییاش به محمدنبی فهماندند اگر آزادی پسرش را میخواهد باید دو میلیون و ۲۰۰ هزار دالر پول درخواستیشان را پرداخت کند وگرنه از رهایی عبدالرئوف خبری نیست. آخرین درخواستی آدمربایان یک میلیون و ۲۰۰ هزار دالر بوده و محمدنبی میگوید که چنین سرمایهای ندارد و به همین دلیل تصمیم گرفت حساب بانکی باز کند اما دولت مانع او شد.
عبدالرئوف چگونه ربوده شد؟
اوایل صبح ۱۱ عقرب ۱۳۹۹ هوا سرد بود. عبدالرئوف ۹ ساله و خواهرش گوزل ۱۳ ساله آمادهی رفتن به مکتب میشدند. رأس ساعت ۶:۳۰ صبح موتر نوع کاستر حامل دانشآموزان مکتب «نور» جلوی خانهی محمدنبی ایستاد تا عبدالرئوف و گوزل را به مکتب ببرد.
در پیچوخم جادهی منتهی به چهارراهی نیازی، واقع در حوزه چهارم امنیتی پولیس شهر مزار شریف، زمانی که موتر حامل دانشآموزان میخواست دور بزند تا عبدالرئوف و جمعی از دانشآموزان قدونیم قد را به مکتب «نور» برساند چهار فرد تفنگدار با پوشش نظامی و کرولای مدل ۹۵ رنگ نقرهای که انتظار این موتر را میکشیدند به رانندهی کاستر حامل دانشآموزان کودک فرمان ایست داد. محمدنبی میگوید اولین سوال مردان مسلح این بود: «بچههای حاجی نبی کیهایند؟» و وقتی جواب تأیید را از عبدالرئوف و خواهرش گرفت با گفتن این جمله که «موتر حاملشان بمبگذاری شده» عبدالرئوف را ربودند: «موتر حَمَلهی مکتب نور عبدالرئوف را ساعت ششونیم برد، بعد راننده زنگ زد و گفت که عبدالرئوف اختطاف شده. آدمربایان دست راننده را بسته و پسرم را بردند.»
ربودهشدن عبدالرئوف، گوزل خواهرش را خانهنشین کرد و دیگر هرگز به مکتب قدم نگذاشت.
سه روز بعد از ربودهشدن عبدالرئوف، آدمربایان از طریق پیامرسان «وایبر» به محمدنبی تماس میگیرند و خواهان دو میلیون دالر پول نقد میشوند. از ربودن عبدالرئوف تا حالا بیش از هفتونیم ماه میگذرد و تنها پل ارتباطی میان محمدنبی و پسرش «وایبر» است. آدمربایان هر زمانی دلشان بخواهند تماس عبدالرئوف را با خانوادهاش برقرار میکنند و محمدنبی حق تماس گرفتن را ندارد. گاهی فاصله میان دو تماس به یک هفته میرسد و گاهی به یک روز.
تلاشهایی که بینتیجه بوده
روز اول ربودهشدن عبدالرئوف، پدرش محمدنبی به امید رهایی او به فرماندهی پولیس و ریاست امنیت ملی ولایت بلخ مراجعه کرد. محمدنبی میگوید که ردیابی و آزادی پسرش به خاطر ساعت دارای «GPS» که در دست عبدالرئوف بود کار را آسان میکرد اما دولت بیتوجهی کردند: «با قوماندان امنیه، رییس امنیت ملی و والی دیدار کردیم. میگویند قضیه عبدالرئوف در مرکز است و مرکز میفهمد و شما.»
۲۵ روز از ربودن عبدالرئوف گذشت و ناامیدی خانواده از دولت، آنها را ناچار کرد تا جلوی دروازه ولایت بلخ خیمه تحصن بزنند و بهدنبال آن تصمیم گرفته شد در ۲۸ جدی به همراهی ساکنان ولایت بلخ بزرگراهها و بنادر تجارتی را مسدود کرده و همزمان در هشت ولایت گردهمایی تشکیل بدهند اما با درخواست امرالله صالح، معاون اول ریاستجمهوری تظاهراتشان را به تعویق انداختند.
محمدنبی میگوید امرالله صالح معاون اول ریاستجمهوری در ۲۸ جدی به آنها گفت که دست از تظاهرات و بستنِ بزرگراهها بردارند و در عوض وعده سپرد که دولت در مدت ۱۵ روز عبدالرئوف را رها کرده و عوامل این آدمربایی را به دادگاه میکشاند.
مهلت امرالله صالح معاون رییسجمهور تمام شد اما عبدالرئوف همچنان در چنگ آدمربایان زندانی و محمدنبی با همراهی ساکنین بلخ مجبور شد دست به تظاهرات بزند. تظاهراتی که محمدنبی اشتراککنندههای آن را ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر میگوید که بنادر تجارتی آقینه، حیرتان و شیرخان بندر را مسدود کردند. اما با گرانشدن مواد مورد نیاز در کابل و دیدارش با رییسجمهور دست از تظاهرات برداشتند.
دیدار محمدنبی با رییسجمهور و مسئولان رده اول نهادهای امنیتی نتوانست گره از مشکلش بگشاید. او میگوید به هرکس و هر نهادی که مراجعه کرده چیزی جز امیدواری واهی نصیبش نشده است.
مراجعه به دولت، برگزاری تظاهرات و مسدودکردن بزرگراهها و بنادر تجارتی هیچکدام گره از کار عبدالرئوف باز نکرد. بازکردن حساب بانکی و کمک مردم از آن طریق، نور کمسویی از امید را در میان مشکلاتی که بر سر خانوادهی عبدالرئوف خردسال هموار شده بود بهوجود آورد. اما این تلاش شروع نشده به پایان رسید؛ محمدنبی میگوید از دولت ناامید شده و چون او یک میلیون و ۲۰۰ هزار دالری که آدمربایان میخواهند را ندارد و در مشوره با دوستان و نزدیکانش تصمیم به بازکردن حساب بانکی گرفت. اما دولت مانع بازکردن حساب بانکی شد: «به ما گفتند که دولت بدنام میشه و به هیچ عنوان اجازه بازکردن حساب بانکی را داده نمیتوانیم.»
همزمان با ربودهشدن عبدالرئوف و درخواست دو میلیون و ۲۰۰ هزار دالری آدمربایان (بعدها به یک میلیون و ۲۰۰ هزار دالر کاهش یافت)، کاربران شبکههای اجتماعی کارزاری با هشتگ #عبدالرئوف_کجاست؟ و #عبدالرئوف_را_به_خانه_بیاورید راهاندازی کردند و از مردم خواسته شده بود که با پرداخت یک دالر در رهایی عبدالرئوف سهم بگیرند.
به گفتهی محمدنبی آدمربایان بر علاوهی ربودن عبدالرئوف مشکلات جدیدی هم برایش خلق کردهاند و ۱۰ روز پیش با راکت به خانهاش حمله کردند.
تقلا و تلاشهای محمدنبی، پدر عبدالرئوف خردسال تا هنوز به نتیجهای نرسیده است. او در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز از وعدههای واهی دولت سخن گفت و این که دولت از یک طرف ناتوان است و از طرف دیگر نسبت به سرنوشت پسرش بیتوجه و به همین خاطر مجبور شده برای رهایی پسرش به طالبان مراجعه کند.
آخرین گزینه؛ قطع امید از دولت و مراجعه به طالبان
محمدنبی میگوید بیتوجهی و ناتوانی دولت باعث شده او امیدش را از آنها بگیرد و مجبور شده دست به دامن طالبان شود تا شاید آنها پسرش را برگردانند. به گفتهی او عامل ربودن عبدالرئوف کسی جز «سلامبای کفایت» نیست. محمدنبی سلامبای کفایت را یکی از شرکای تجاری عبدالرشید دوستم میداند: «یک معامله تجارتی بین ما و کفایت بود. اختطاف عبدالرئوف کار کفایت است. کفایت با دوستم شراکت دارد و دوستم واسطهی اینها است.»
به گفتهی محمدنبی، وقتی امنیت ملی سلامبای کفایت را در کابل دستگیر کرد، عبدالرشید دوستم با استفاده از نفوذ خود او را رها کرده و با خود به ترکیه برد.
محمدنبی اضافه میکند که سلامبای کفایت بهخاطر شراکت با عبدالرشید دوستم در دولت از نفوذ زیادی برخودار است و حتا خود را تا زیر گلوی رییسجمهور و مشاور امنیت ملی رسانده است: «هر جای برویم اینها هستند، حتا پیش مشاور امنیت ملی رفتیم و شکایتنامه خود را ماندیم. امی مافیا نفرش از داخل دفتر رییس شورای امنیت پیش چشم کلگی شکایتنامه را کشید. اینها تا زیر گلوی رییسجمهور خود را رسانده، ریاست امنیت ملی و وزارت داخله خو بیخی هیچ است.»
محمدنبی میگوید که واضح است که توان دولت به این گروه نمیرسد و به همین خاطر به طالبان مراجعه کرده تا آنها پسرش را به او برگردانند.
به گفتهی محمدنبی او به کمک طالبان جاهایی را که مشکوک بوده جستوجو کرده و به همکاری آنها در یافتن و رهایی پسرش امیدوار شده است: «طالبان که نو مناطق بلخ و بعضی جاها را تصرف کرده بودند، پیش شان رفتیم. دو سه روز جاهای مشکوک مثل چند جای ولسوالی آقچه را جستوجو کردیم اما چیزی پیدا نتوانستیم.»
محمدنبی از اطمینان ۵۰ درصدیاش به تلاشهای طالبان و ناامیدی از دولت سخن میزند و میگوید اگر پسرش رها نشود در آخرین اقدامش به انتظار «بزرگانِ» مینشیند که در حال حاضر مصروف نبردند: «طالبان بعد از تصرف ساحاتی در ولسوالیهای بلخ و چهاربولک، این مناطق را خانهبهخانه جستوجو کردند و به ما اطمینان دادند که نیست. به طالبان ۵۰ درصد امید داریم. وقتی دولت یک کودک را پیدا کرده نمیتواند وطن را چهرقم نگاه میکند؟»
به گفتهی محمدنبی امیدواریهای که دولت داده بود حتا منجر به پیداشدن یک سرنخ هم نشد. اما طالبان ۱۱ نفر را به اتهام ربودن عبدالرئوف دستگیر کرده وچهار تن از آنها که در آدمربایی دست داشتند توسط طالبان به زندان انداخته شدند: «تمام چیز را اقرار کردند. چهار نفر که دست داشتند نگاه کرده و باقیشان به ضمانت رها شدند. اینهایی که پیش طالبان بندیاند به اسامی پَلِه، سیدکریم، شاهولی و مالک بای است.»
احسان نیرو، سخنگوی حزب جنبش ملی اسلامی به رهبری عبدالرشید دوستم، میگوید عبدالرشید دوستم هیچگاهی از یک «آدمربا» و «ظالم» حمایت نکرده و نمیکند: «چیزی را نشنیدم که پدر او کودک اینطور یک ادعا داشته باشد که مستقیم مربوط ما شود. مارشال صاحب چندبار بالای حکومت صدا کرده که در رهایی کودک تلاش کند و حتا خودش نهایت تلاش خود را انجام داده است.»
آقای نیرو اضافه میکند که او حتا سلامبای کفایت را به درستی نمیشناسد.
عادلشاه عادل سخنگوی فرماندهی پولیس بلخ میگوید اجازه صحبت در مورد ربودهشدن عبدالرئوف را ندارد و موضوع به مرکز سپرده شده و آنها روی آن کار میکنند.
طارق آرین سخنگوی وزارت داخله میگوید که در قضیهی ربودهشدن عبدالرئوف چندین تن بازداشت شدهاند. اما از چگونگی اجازهندادن دولت به بازکردن حساب بانکی اظهار بیاطلاعی کرد: «امیدوارم هرچه زودتر به هدف نزدیک شویم و عبدالرئوف نجات داده شود. هنوز به هسته اصلی نزدیک نشدیم.»
در این زمینه، احمدضیا سراج رییس عمومی امنیت ملی در ۲ حوت ۱۳۹۹ از ۲۹ عملیات در ارتباط به ربودهشدن عبدالرئوف سخن گفت که بدون نتیجه بوده است. متعاقبا آقای سراج در ۲۳ حوت سال گذشته از بازداشت ۵۵ نفر در ارتباط به پروندهی عبدالرئوف خبر داده بود.