سخنگویان هردو ستاد انتخاباتی تایید کردهاند که گفتگوهای دو نامزد در مورد تعیین صلاحیتهای پست ریاست اجرایی بی نتیجه مانده و قرار است یک کمیتهای مشترکی برای بحث روی این موضوع تشکیل شود. این در حالی است که تا برگزاری مراسم تحلیف ریاست جمهوری تنها سه روز باقی مانده و تقاضای سازمان ملل متحد مبنی بر تعویق این مراسم تا نزدهم سنبله از سوی ریاست جمهوری به صورت رسمی پذیرفته نشده است. رهبران و اعضای ارشد دو ستاد انتخاباتی در طول دو هفته گذشته سرگرم مذاکرات و گفتگوهای فشرده برای تعیین و تعریف صلاحیتهای پست ریاست اجرایی بوده و گروههای کاری مشترکی را برای تعریف و تعیین مفاهیم کلیدی و اساسی سند اعلامیهای مشترک تشکیل داده بودند؛ اما هنوز هم این گفتگوها نتیجه نداده و دو ستاد انتخاباتی دقیقا در همان نقطهای قرار دارد که یک ماه پیش و پس از اعلان نتایج ابتدایی دور دوم انتخابات قرار داشتند. عدم وضاحت صلاحیتها و جایگاه پست ریاست اجرایی ثابت میسازد که هر دو ستاد انتخاباتی هنوز روی مفاهیم و مولفههای اولیه طرح حکومت وحدت ملی به توافق نرسیدهاند. عدم وضاحت پست ریاست اجرایی، تمام توافقات سیاسی دو نامزد که با میانجیگری وزیر خارجه امریکا صورت گرفته بود، به چالش میکشد. اگر مفاهیم اساسی و اصول اولیه اعلامیهای که هر دو نامزد منتشر کردند روشن نباشد، اساسا توافق سیاسی بیمعنی است. هرچند که پروسهی بازشماری و ابطال آرا بر اساس توافق سیاسی و همین سند اعلامیهای مشترک هر دو نامزد استوار است؛ اما عدم وضاحت و تعریف مفاهیم اساسی این سند تمام روند را بی اعتبار ساخته است. نه تنها این موافقت نامه به حل مشکل انتخابات افغانستان کمک نکرده؛ بلکه گره کور و محکمی را در بن بست انتخاباتی افزوده است. شاید اگر توافق سیاسی میان دو نامزد امضا نمیشد و پست ریاست اجرایی و طرح حکومت وحدت ملی مطرح نمیشد؛ امروز نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری اعلام میشد و تیمهای انتخاباتی آن را پذیرفته بود و رییس جمهور جدید مراسم تحلیف را به جا آورده بود. ایجاد پست ریاست اجرایی و طرح توافق سیاسی سطح مطالبات هر دو نامزد انتخابات را بالا برد و حرص قدرت طلبی آنها را چند برابر کرد. اکنون هیچکدام آنها به کمتر از رفتن به ارگ نمیاندیشند. تقسیم پنجاه پنجاه قدرت حداقل خواستهای هر دو تیم انتخاباتی است. با تقسیم قدرتی که در توافق سیاسی صورت گرفت اکنون هیچکدام آنها شکست را نمیپذیرند و همین امر گره کور اصلی است.
دو نامزد پس از دو هفته گفتگو و مذاکره نتوانستند صلاحیتها و اختیارات پست ریاست اجرایی را تعریف کنند اکنون کمیتهی مشترک چگونه خواهد توانست این گروه کور را بگشاید؟ از سوی دیگر، تا نزدهم سنبله که آخرین مهلت برای برگزاری مراسم تحلیف رییس جمهور آینده است؛ دو تیم انتخاباتی به توافق سیاسی دست خواهد یافت؟ اکنون توافق سیاسی خودش مشکل اصلی است. جان کری توانست با دو سفر به کابل، توافق سیاسی و اعلامیهی مشترک را میان هردو نامزد امضا و روند بازشماری و ابطال آرا را بر اساس آن به جریان بیاندازد؛ اما اکنون دیگر نمیتواند مفاهم اولیه و موارد اختلافی این سند را حل و مسالهی تقسیم قدرت بر اساس این طرح را عملیاتی بسازد. دیگر ابتکار عمل از دست میانجیگران بینالمللی و نهادهای داخلی خارج شده و هیچکسی نمیتواند حرص قدرت طلبی و حلقههای نفاقافگن و تمامیتخواه دو تیم انتخاباتی را مدیریت کند. هر دو نامزد به قبضهی کامل قدرت و ادعای پیرزوی بی چون و چرای خود میاندیشد، حلقههای اطراف آن به بیشتر کردن فاصلهها و تشدید بحران فکر میکنند و سخنگویان آنها سم نفاق و شقاق، نفرت و دشمنی را در میان مردم افغانستان منتشر میکنند.
تنها راه چاره این است که دو نامزد صادقانه به مردم افغانستان بیاندیشند و در صدد حل بحران برآیند. حلقههای اطراف دو ستاد هیچگاه به حل بن بست نمیاندیشند؛ بلکه آنها نان و آب خود را در التهاب، نفاق و بی ثباتی میبینند و از اینرو تلاش میکنند که این بحران شدت یابد.