Naheed Farid

دولت وحدت ملی!

فصل جدیدی از کتاب تاریخ پر فراز و نشیب ملت افغانستان دیروز با امضای موافقت‌نامه‌ی ایجاد حکومت وحدت ملی ورق خورد. این هم‌گرایی و تفاهم را به فال نیک می‌گیریم.

حالا که یک دوره‌ی چند‌ماهه‌ی سراسر تنش دیگر را در تاریخ سیزده ساله‌ی دموکراسی کشور تجربه کردیم و خوش‌بختانه توانستیم از مسیر بحران‌زای یک انتخابات دست‌کاری شده عبور کنیم‌ و لا‌اقل پایه‌ی دولت جدید را بر اساس تقلب و دروغ نه، بل‌که بر اساس وحدت و مساوات شکل دهیم، یاد‌آوری چند نکته ضروری است:

در ابتدا باید بیان کنم که واضح و آشکار است که راه دموکراسی راه دشواری است و کشورهای مختلف جهان هم که از این مسیر گذشته‌اند، در بسا موارد فراز و فرودها و عقب‌گردهای زیادی را تجربه کرده‌اند. پس بهتر است هم ملت و هم سیاسیون‌مان اجازه بدهند تا هیجان‌ها‌ و احساسات‌شان فروکش کند و همه با هم بتوانیم نحوه‌ی عبور عاقلانه و تدریجی به اهداف ملی و اصلی این کشور را فراهم کنیم.

با عطف توجه به برنامه‌های هر‌دو تیم، فعالیت این تیم‌ها در چارچوب دولت وحدت ملی می‌توانند فرصت بی‌نظیری را برای عملی کردن برنامه‌های‌شان فراهم آورند.

ایجاد نهاد رییس اجرایی یکی از این فرصت‌هاست. بدون شک دموکراسی تابع نهاد‌سازی است. آزادی‌خواهی، جمهوریت و دموکراسی تابع متن، قانون، حق، قاعده و عقل است، نه صرفا سخن‌رانی. البته تحقق آن بسیار سخت است و باید با حوصله کار کرد. ایجاد این نهاد در چهارچوب حکومت وحدت ملی می‌تواند راه دشوار دموکراسی را اندکی هموارتر کند و دو وظیفه‌ی عمده را عملی کند.

اول: ایجاد اصلاحات و ریفورم انتخاباتی تا دیگر شاهد انتخابات چالش‌زا نباشیم.

دوم: تمرین برای تغییر نظام متمرکز به صدارتی که واجبه‌ی مشارکت بهتر اقشار مختلف جامعه و قوام یافتن احزاب سیاسی معیاری در کشور ما‌ست.

تیم‌های انتخاباتی برنامه‌های زیاد دیگری نیز داشتند. اما فکر می‌کنم قبل از هر اولویت دیگر، بهتر این است که تصمیم‌گیری‌ها را تخصصی‌تر کنند. هم‌چنین باید به فکر غنامندی حضور سیاسی احزاب باشند تا گردش قدرت به وجود بیاید و نزاع سیاسی قاعده‌مند شود. باید چارچوب حقوقی و قانونی دفاع از شهروندان نه به عنوان یک امتیاز از سوی حکومت، بل‌که به مثابه یک حق به آن‌ها اعطا شود. دموکراسی نوپای ما محتاج ثبات اقتصادی و تولید ثروت است. تحقق این اهداف به گونه‌ای، بخشی از برنامه‌های هر‌دو تیم انتخاباتی است که حالا با هم مدغم شده‌اند و نه تنها محتاج به زمان هستند، بل‌که به افراد فکری و اجرایی دل‌سوز، علاقه‌مند و معتقد در درون و بیرون نظام نیاز دارند.

اگر در این دوره‌ی چند‌ماهه انتقادهای ما واقعا برای ساختن این وطن بوده، حال که می‌خواهیم دموکراسی بومی خودما را داشته باشیم، باید حرکت ما آگاهانه باشد و همه‌ی ما چه به عنوان نخبه‌های سیاسی، چه به عنوان شهروندان و چه به عنوان رهبران سیاسی این کشور، احساس مسئولیت کنیم و به جای ایجاد حس تقابل منفی که می‌تواند بسیار مخرب باشد، این احساس را به رقابت مثبت که شیرازه‌ی دموکراسی و مردم‌سالاری است، تبدیل کنیم و این وطن را به سوی مسیر اجتناب‌ناپذیر دولت-ملت‌سازی رهنمون سازیم.

ما می‌توانیم افغانستان آباد و سربلند داشته باشیم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *