در چهارم آپریل سال جاری، ملاهبهالله آخوندزاده رهبر گروه طالبان طی یک فرمانی اعلام کرد: «کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان ممنوع و غیرقانونی است.» حالا باید به این پرسشها توجه جدی صورت بگیرد که این فرمان رهبر طالبان تا چه اندازهای برای این گروه که اقتصاد جنگیاش با مواد مخدر گره خورده است جنبهی عملی پیدا خواهد کرد؟ و هدف از نشر این فرمان چیست و طالبان با نشر این فرمان بهدنبال چه هستند؟
پیشینهی کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان به دوران قبل از طالبان بر میگردد، اما برای اولینبار در زمان حضور شوروی، گروههای اسلامگرا از این پدیده به عنوان یک منبع عایداتی جهت پیشبرد مبارزاتشان استفاده میکردند. در میان سالهای ۱۹۸۹-۱۹۷۹ که معروف به سالهای جهاد است؛ کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر به صورت سرسامآوری در افغانستان افزایش یافت و بعد از کمکهای بیرونی که به این گروهها صورت میگرفت، مواد مخدر دومین منبع عایداتی بزرگ این گروهها بود. گاهی جنگهای خونینی میان این گروهها بر سر قاچاق و کسب مالیات تریاک در میگرفت که تلفات زیادی در پی داشت.
بعد از پایان جهاد و خروج ارتش سرخ از افغانستان و قطعشدن کمکهای بیرونی، منابع مالی این گروهها بهشدت محدود شد. این امر باعث شد تا کشت و زرع مواد مخدر دوباره اوج بگیرد. کشت و قاچاق مواد مخدر به اصلیترین منبع عایداتی گروههای متخاصم مبدل شد، هر گروه تلاش داشت که زمین بیشتری برای کشت داشته باشد و مسیرهای بیشتر را برای قاچاق و انتقال مواد مخدر کنترول کند.
جنوب افغانستان که خاستگاه و موطن اصلی طالبان است، مرکز اصلی کشت مواد مخدر نیز میباشد. خاک وسیع و حاصلخیزی هلمند و کندهار به لطف رود هلمند و ارغنداب، این منطقه را به بهشتی برای کشت و قاچاق تریاک مبدل کرده است. پول حاصل شده از کشت تریاک آنقدر فریبنده است که هر کشاورزی را ترغیب میکند تا دست به کشت این گیاه درآمدزا بزند.
در مورد شکلگیری طالبان فرضیههای متفاوت مطرح است؛ احمد رشید، روزنامهنگار پاکستان معتقد است: «طالبان پس از آنکه کاروانهای تجارتییی که به سمت آسیای مرکزی روانه بودند و در مسیر راه توسط گروههای جهادی که هنور فعالیت داشتند متوقف میشدند و از آنها باجگیری میکردند؛ طالبان به شکل افسانهگونهای وارد عمل میشدند و این کاروانها را آزاد میکردند. از همینجا است که طالبان بالا میآیند و قدرت بیشتر میگیرند.» متغییر دیگری در این مورد، وجود نارضایتی عمومی از گروه جهادی و درگیریهای روزانهی آنها است. ملاعبدالسلام ضعیف، یکی از موسسان این گروه در کتاب خود چنین روایت میکند: «وضعیت امنیتی کندهار بهشدت خراب بود و در هر طرف شهر ایست بازرسی از هر گروه وجود داشت و مردم را به شدت اذیت و آزار میکردند. او [ملاعمر] و سایر طلبهها تصمیم گرفتند که علیه این گروهها قیام کنند و کنترول مناطق خود را به دست بگیرند.» بتی دام که زندگینامهی ملاعمر، رهبر اسطورهای طالبان را نوشته است، روایت جالبی دارد که با موضوع بحث این نوشته نیز مرتبط است. وی در جایی از کتابش مینویسد: «گروهی طلبههای که از وضعیت اسفناک آن زمانِ کندهار بهشدت ناراضی و دنبال حمایت مالی و تسلحیاتی بودند، در این موقع یکی از قاچاقبران بزرگِ موادمخدر جنوب افغانستان [حاجی بشار نوزی] که او هم از دست باجگیریِ ایستهای بازرسی به تنگ آمده بود، به طلبههای که دنبال حمایت مالی بودند سلاح و پول میدهد. افراد درشت طالبان عضو این حلقه بودند؛ ملاعمر نخستین رهبر طالبان، ملابرادر معاون رئیسالوزرای طالبان و ملاعبدالسلام ضعیف که فعلاً سمت رسمی ندارد، عضویت این حلقه را داشتند. حاجی بشار نورزی از ملاعمر میخواهد که در مقابل پول و اسلحه باید امنیت شاهراه را برای کاروانهای مواد مخدر او تأمین کند.» رابطهی طالبان با مواد مخدر از همینجا آغاز میشود و این کشت و قاچاق مواد مخدر به منبع اصلی عایداتی طالبان مبدل میشود. طالبان در کنار کشت و قاچاق مواد مخدر از سایر کشاورزان نیز عشر و زکات جمع میکردند که یک منبع مالی دیگر برای این گروه بود.
پس از سال ۲۰۰۱ و سقوط حکومت طالبان، کشت مواد مخدر همچنان ادامه یافت. کارتلهای مواد مخدر به اندازهی قدرتمند شدند که جامعه جهانی هم نتوانست در مقابل آنها راه به جایی ببرد. در طول ۲۰ سال گذشته، کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر به صورت عمده در مناطق جنوب صورت میگرفت که طالبان در آنجا قدرت داشتند. اقتصاد مافیایی تریاک یکی از منابع مالی اصلی طالبان در ۲۰ سال اخیر بود. آنتونیو جوزستوزی پژوهشگر مطرح حوزه طالبان میگوید: «طالبان از کشت، تولید و قاچاق تریاک سالانه حدود ۵۰۰ میلیون دالر عاید داشتند. این موضوع نشان میدهد که نه تنها مواد مخدر و تریاک در شکلگیری طالبان نقش داشته است، بلکه در قوام و ادامهی حیات این گروه نیز نقش اساسی داشته است.
اکنون که ورق برگشته است و طالبان دوباره بر جغرافیای افغانستان حاکم شده است، این گروه ادعا دارد که در راستای مبارزه با مواد مخدر جدی هستند. ملاهبهالله آخوندزاده رهبر این گروه دستور داده است که کشت، قاچاق و استعمال هر نوع مواد مخدر ممنوع و جرم است. بهنظر میرسد که این فرمان بیشتر جنبهی تبلیغاتی داشته باشد تا عملی. این دستور بیشتر یک تاکتیک برای جلب رضایت جامعه جهانی است تا این گروه را به رسمیت بشناسند.
در سال ۲۰۰۰ ملا محمد عمر نیز چنین فرمان صادر کرد، البته فرمان او نیز بیشتر جنبهی تبلیغاتی برای جامعه بینالمللی داشته تا داخلی، وحید مژده در کتابش چنین میگوید: «حتا خود طالبان هم به این فرمان باور نداشتند و آنرا زیاد رسانهای و گسترده نکردند. چون موضوع سبب میشد تا مشروعیت و حقانیت این گروه زیر سوال برود و قیام کشاورزان را در پی داشته باشد. البته نگرانی بیشتر ملاعمر از این بود که مافیا و قاچاقبران بزرگ طالبان از وی رویگردان شوند و در نتیجه، روی گشتاندن قاچاقبران در آن زمان به معنای اضمحلال و زوال طالبان بود.»
منابع:
- دام، بتی (۱۴۰۰). در جستجوی دشمن، ملاعمر و طالبان ناشناس. ترجمه: عبدالله محمدی و علیرضا حیدری، کابل: انتشارات امیری.
- ضعیف، عبدالسلام (۱۳۹۸)، زندگی من با طالبان، کابل: انتشارات سعید
- مژده، وحید (۱۳۸۵)، افغانستان و پنج سال سلطهی طالبان، تهران: نشر نی
- Rashid, Ahmed (2002), Taliban; Islam, Oil and the New Great Game in Central Asia, London: I.B. Tauris & Co Ltd.
- Sufizada, Hanif (2020), The Taliban are megarich – here’s where they get the money they use to wage war in Afghanistan. The Conversation.
- Giustozzi, Antonio (2017), The Arab–Gulf connections of the Taliban. In Pan-Islamic Connections; Transnational Networks between South Asia and the Gulf. Edited by: Christophe Jaffrelot and Laurence Louer. London: Oxford University press.