شهریار فرهمند
سیگار یا ادارهی بازرسی ویژهی امریکا برای افغانستان در گزارش تازهای ادعا کرده است که ایالات متحدهی امریکا از سال 2002 تا کنون نزدیک به 62 میلیارد دالر به نیروهای امنیتی افغانستان کمک کرده است. سیگار در این گزارش گفته که این مبلغ برای تجهیز، تدارکات، خدمات، آموزش، تسهیلات و تعمیر، نوسازی و ساخت و ساز زیرساختهای امنیتی افغانستان هزینه شده است. این چندمین بار است که دولت امریکا از این رقم درشت کمک به نیروهای امنیتی افغانستان در طول دوازده سال گذشته یادآوری کرده، هرچند که جزئیات دقیق و اینکه این مبالغ چگونه، در کدام مواقع و از چه طریقی به نیروهای امنیتی افغانستان کمک شده و چه مقدار و در کدام بخشها به مصرف رسیده، به دولت افغانستان داده نشده است. دولت امریکا به فهرستهای عمومی و موارد کلی اشاره میکند که کمکهای مالی آنها در آن زمینهها مصرف شدهاند.
62 میلیارد دالر رقم درشتی است که ایالات متحدهی امریکا ادعا میکند برای نیروهای امنیتی افغانستان کمک کرده است. اما با وجود مصرف این مقدار هزینهی سنگین، هنوز هم نیروهای امنیتی افغانستان در وابستگی مطلق قرار داشته و کمبودهای زیادی در بخشهای مختلف دارند. هم اکنون قوای هوایی افغانستان فاقد هواپیماهای جنگی و ترانسپورتی فعال بوده و نیروهای زمینی افغانستان از استحکامات، تجهیزات و تسلیحات کافی برخوردار نیستند. حال این پرسش طرح میگردد که این مقدار هزینه از سوی امریکا در کجاها، چگونه و از سوی چه کسانی مصرف شده است. یافتن این پاسخ دشوار و حتا ناممکن است و نه دولت افغانستان و نه هم ایالات متحدهی امریکا نمیتوانند واقعا موارد مصرف واقعی این کمکها را بهصورت اساسی و روشن پیدا نمایند.
دو مشکل اساسی در این زمینه وجود دارند. نخست اینکه ایالات متحدهی امریکا در پرداخت و مصرف این کمکها صادقانه عمل نکرده است. صدها میلیون دالر صرف خرید تجهیزات از کار افتاده و بدردنخور شده و صدها میلیون دالر دیگر نیز در قراردادیها و ساختارهای فسادآلود انجوهای داخلی و خارجی حیف و میل شده است. بارها سیگار و دولت افغانستان ایالات متحدهی امریکا را متهم به بیتوجهی به مصرف درست کمکهایش به افغانستان کرده است. همین دو روز پیش سیگار گزارشی را منتشر کرد که نشان میداد نیروهای امریکایی شانزده باب هواپیمای نظامی که برای اردوی ملی افغانستان خریداری شده بود را به شکل آهنپارهها به فروش رسانده است.
علت دوم این است که انجوهای بینالمللی که مسئول مستقیم مصرف میلیاردها دالر کمکهای جامعهی جهانی به افغانستان بودند، عاملان اصلی هدر دادن کمکهای بینالمللی میباشند. فساد و اختلاس بهزودی در تمام آنها ریشه دوانید و در منظوری و تطبیق پروژهها کمتر به نتیجه و سودمندی آنها توجه شد. بیشتر پروژههای انکشافی و بازسازی که از درک کمکهای جامعهی جهانی تأمین میشدند، در راستای عملیاتهای نظامی، اعمال نفوذیهای سیاسی و لابیهای اقتصادی و منطقهگرایی سوق داده شدند. بخش عمدهی آنها صرف پروژههای سطحی در مناطق ناامن شدند و دوباره بهزودی یا در اختیار طالبان و مخالفان مسلح دولت قرار گرفتند یا هم در جریان جنگ و عملیاتهای نظامی تخریب شدند.
دولت افغانستان هیچگاهی نتوانست انجوهای خارجی را در امر مصرف کمکهای بینالمللیاش پاسخگو ساخته و بر امور و برنامههای آنها نظارت جدی نماید. جامعهی جهانی هم هیچگاه به نگرانیها و انتقادهای دولت افغانستان و نهادهای خارجی در ارتباط با خودسری و مسئولیتناپذیری انجوهای بینالمللی توجه نکردند. به همین دلیل، مشکل ناکارآمدی و هیولای فساد در این نهادها و در کمکهای جامعهی جهانی روزبهروز جدی و فربهتر شد. به اندازهای که اکنون خسارات و پیامدهای آن به سرشکستگی و پروندهی سیاه و شرمآور برای اجرا کنندگان آن تبدیل شده است. اکنون بخشی از هزینههای امریکا برای کمک به افغانستان به هدر رفته؛ اما هنوز هم فرصت برای بازشناسی ریشهها و کشف گردابهای فساد باقی است و میتوان با تحقیق بخشی از پولهای ضایع شده را دوباره به مسیر اصلیاش برگرداند. به شرط آنکه ایالات متحدهی امریکا و دولت افغانستان هردو ارادهی قاطعی برای تأمین شفافیت و مؤثریت در کمکها از خود نشان دهند.