منبع: نیویورک تایمز
نویسنده: متیو روزنبرگ
برگردان: حمید مهدوی
از زمانی که نخست بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی تلاش کرد افغانستان را تحت کنترول خویش درآورد و ناکام ماند، به نظر میرسد که تلولو خوردن در یک جنگ پرهزینهی افغانستان به یک مرحلهی اجباری برای بازیگران جهانی قدرت تبدیل شده است. اتحاد جماهیر شوروی این کار را در دههی 1980 میلادی انجام داد و از جنگ امریکا در اینجا سیزده سال گذشته است.
اکنون به نظر میرسد که نوبت چین فرارسیده است تا بهخاطر امنیت ملیاش در افغانستان نقش ایفا کند. انتظار نمیرود که چین به این زودیها به افغانستان نیرو بفرستد، حتا اگر ایالات متحده و ناتو نیروهای جنگیشان را در اواخر سال جاری از افغانستان بیرون بکشند. اما چین در راستای رسمیسازی رابطهی نزدیکتر با حکومت افغانستان گام بزرگی برداشته است: هفتهی گذشته این کشور اعلان کرد که قصد دارد میلیاردها دالر کمکهای اقتصادی و امنیتی در اختیار افغانستان قرار دهد.
مقامهای امریکایی که بهدنبال تشویق چین بودند، تا فراتر از تلاش صرف در راستای انکشاف ثروت معدنی افغانستان، نقش بزرگتری در این کشور ایفا کند؛ این یک خبر خوش بوده است. و مقامهای افغانستان، که اقتصادشان در وضع وخیم قرار دارد و حکومتشان برای پرداخت هزینههایش تقلا میکند، مشتاقند تا منبع جدید کمک و سرمایهگذاری بیابند.
تحلیلگران میگویند که عامل اصلی تشدید درگیریهای چین در افغانستان، افزایش هشدارها در مورد ستیزهجویی اسلامی در میان اویغورها (گروه قومی مسلمان در شمالغرب چین)، در پکن است. از سال 2001 بدینسو، تعداد اندکی از ستیزهجویان اویغور در افغانستان و سایر جاها جنگیدهاند. مقامهای چینی، جنبش اسلامی ترکستان شرق- یک گروه جداییطلب اویغور- را عامل موجی از حملاتی میدانند که صدها تن را در جریان دو سال گذشته در چین کشتهاند.
برخی از کارشناسان میگویند که نگرانیهای چین در مورد گسترش انگیزهی جداییطلبان اویغور در میان سایر گروههای ستیزهجو، اضافی اند. اما در حالی که برخیها این نگرانیها را بیاساس میدانند، افغانها آن را فرصتی برای دست یافتن به یک منبع جدید و غنی کمک احساس کردهاند.
علاوه بر آن، مصاحبهها با مقامهای افغانستان نشان میدهند که آنها همچنین امیدوارند تا از حضور ستیزهجویان اویغور در اینجا، به عنوان خط فاصل میان چین و پاکستان استفاده کنند، پاکستانی که در گذشته به طالبان کمک کرده و به آنها پناه داده است و در عین حال، متحد دیرینهی پکن است.
در جریان سال گذشته، ریاست امنیت ملی افغانستان بهطور مداوم در مورد هریک از دهها تن اویغوری که به گفتهی این ریاست توسط نیروهای افغانستان حین جنگ در داخل کشور دستگیر شدهاند، به پکن اطلاع داده است. مقامهای افغانی و غربیای که از این تلاشها آگاهی دارند، میگویند که این سازمان استخباراتی با نشان دادن شواهد مبنی بر ردیابی ستیزهجویان به اردوگاههای آموزشی اسلامگرایان در داخل پاکستان، با دقت و تلاش زیاد برای مقامهای چینی دوسیه آماده کردهاند.
مقامها میگویند که این موضوع در صدر آجندای دیدار بیسروصدای ماه گذشتهی رحمتالله نبیل، سرپرست ریاست امنیت ملی افغانستان، پیش از اولین سفر رسمی رییس جمهور اشرف غنی به چین، از پکن قرار داشت. پس از آن و بعد از ملاقات رییس جمهور اشرف غنی و رییس جمهور شی جینپینگ در هفتهی گذشته، مقامهای چینی گفتند که آنها در مورد پیشبرد مبارزهی مشترک با ستیزهجویان اویغور، به توافق رسیدند. نظر به گزارش رویترز، کنگ ژوانیو، یک مقام وزارت خارجهی چین، پس از این دیدار به خبرنگاران گفت: «در زمینهی امنیت و حمایت جدی افغانستان از مبارزهی چین علیه نیروهای تروریستی جنبش اسلامی ترکستان شرق، رییس جمهور غنی اعلان آمادگی کرد».
آقای نبیل گفت: «این یک دستآورد کلان است» که حکومت چین در مورد اویغورها که در پاکستان آموزش دیده بودند، به افغانها گوش فرامیدهد. وی در مصاحبهای قبل از سفر اخیرش به چین گفت: «تعداد زیادی از اویغورها دستگیر شدهاند و در جریان تحقیقات، آنها در مورد جا و چگونگی آموزششان، صحبت کردهاند». «ما فکر میکنیم که آنها خودشان را آماده میکنند و این برای چینیها مسئلهی کلانی است». وی اضافه کرد که حکومت جدید افغانستان تلاش میکرد تا این مسئله را «مدیریت کند» و این دقیقا چیزی است که به نظر میرسد اشرف غنی در جریان دیدارش از پکن انجام داده است. در این دیدار چین تعهد کرد تا سال 2017، 330 میلیون دالر به افغانستان کمک کند و این در مقایسه با 250 میلیون دالری که این کشور در سیزده سال گذشته به افغانستان کمک کرده بود، یک افزایش زیاد را نشان میدهد.
به علاوه، چین گفت که برای سرمایهگذاریهای جدید تجاری همراه با یک مبلغ نامشخص از افزایش کمکهای امنیتی، برنامهریزی میکند. مقامهای افغان میگویند که کمک چین به افغانستان بسیار فراتر از کمکهای محدودی خواهد بود که پکن در گذشته به این کشور کرده است و بیشتر روی تلاشهای مبارزه با مواد مخدر متمرکز بودهاند.
اما در انجام این کار، چین ریسکهای بزرگی را نیز خواهد پذیرفت. تا کنون، حکومت چین صرف با سرمایهگذاری محدود این کشور در افغانستان، با مشکل برخورده است. مهمترین سرمایهگذاری تا به امروز، امتیاز 3 میلیارد دالری بوده است که به گروه متالورژی چین داده شده است تا معدن غنی مس در منطقهای در جنوب کابل، که طالبان در آن حضور دارند، را استخراج کند.
این امر مربوط به هفت سال پیش است و در این سالها، چینیها در زمینهی استخراج این معدن کار اندکی انجام دادهاند و کار آنها به دلیل تهدید ناشی از حملات طالبان و هرجومرج کلی در انجام فعالیتهای اقتصادی در افغانستان، به تأخیر انداخته شده است.
تعهدات ساخت مسکن برای روستانشینانی که در نتیجهی استخراج این معدن بیجا خواهند شد، اعمار یک خط آهن و یک نیروگاه برق 400 میگاواتی هنوز عملی نشدهاند. مقامهای افغان در سال گذشته از احتمال مذاکرهی مجدد در مورد این قرارداد سخن گفتهاند.
با این حال، آقای غنی پس از بازگشت به کشور در اواخر هفتهی گذشته، نکات مثبتی را در مورد تمایل جدید چین به کمک به افغانستان گفت که جای تعجب ندارد. وی به خبرنگاران گفت که یک رابطهی نزدیکتر [با چین]، به افغانستان کمک میکند تا «مانند دوران جادهی ابریشم، به چهارراه آسیا» تبدیل شود.
این در حالی است که پس از کشف قطبنما توسط پرتگالیها و در نتیجهی آن، بازشدن خطوط دریاییای که گوشههای دور اروپا را با آسیا وصل میکنند، از اهمیت شبکههای باستانی خط سیرها کاسته شد. سپس بهسرعت مشخص شد که در مقایسه با راهزنان و قبایل غیراعتمادی که منبع اصلی ثروت آنها غارت کاروانها هنگام عبور از کوهها و بیابانهای آسیای مرکزی بود، خطر دزدان دریایی بیشتر قابل مدیریت است. مدتها پیش کامیونها جاگزین کاروانهای شتر شدند؛ اما راهزنی هنوز وجود دارد و افزایش ستیزهجویی طالبان، جادهی ابریشم را به همان اندازه خطرناک ساخته است که همیشه بوده است.
پروژههای امریکایی با هدف ایجاد آنچه که مقامها دوست دارند آن را جادهی ابریشم جدید بنامند، در سیزده سال گذشته فراتر از گفتوگوها و سوء مصرف پول، دستآورد اندکی داشته است. آقای غنی در اظهار نظرش به خبرنگاران اذعان کرد که برای هرگونه توسعهی پایدار اقتصادی در افغانستان، صلح ضروری است؛ اما با رنمینبی چین یا دالر امریکایی این روند تسریع میشود.
آقای غنی در پاسخ به این پرسش مستقیم که آیا از چین خواسته است تا در اعمال فشار بیشتر بر طالبان سهم بگیرد و بر پاکستان بیشتر فشار بیاورد تا در زمینهی وادار کردن رهبری طالبان به گفتوگو، کار بیشتری انجام دهد؟ وی از با احتیاط از ارائهی جزئیات خودداری کرد. در عوض، او از بدبختیهای ناشی از جنگ صحبت کرد و گفت: «ما از خون خستهایم». سپس اضافه کرد: «تنها کسی که میتواند در تأمین صلح مؤثر واقع شود، کسی است که با تمام طرفها رابطهی خوب داشته باشد».