ریشب حیدری
روز پنجشنبه، 16 عقرب دبیرکل جدید ناتو (ینس استولتنبرگ) به کابل آمد و با رهبران سیاسی کشور، محمد اشرف غنی، رییس جمهور کشور و داکتر عبدالله، رییس اجرایی حکومت دیدار کرد. وی در ملاقاتش با رییس جمهور گفته است که سال آینده برای افغانستان یک سال متفاوت خواهد بود؛ نیرویهای امنیتی افغانستان وظیفهی کامل تأمین امنیت را به عهده خواهند گرفت و مسئولیت رزمی نیروهای ناتو تمام میشود و بخشی از نیروهای ناتو که در افغانستان میمانند، در بخش آموزش و تجهیز نیروهای امنیتی افغانستان همکاری میکنند و فصل جدید از همکاریهای ناتو با افغانستان شروع خواهد شد.
رییس جمهور در این نشست گفت، «روند انتقال مسئولیت از نیروهای بینالمللی به نیروهای افغانستان سه سال است که انجام شده است و در سال جدید تنها نیروهای امنیتی افغانستان حق استفاده از سلاح را خواهند داشت».
این در حالی است که تا پایان زمان خروج نیروهای کمک به امنیت و ناتو یک و نیم ماه بیش نمانده است. سوالی که در این خصوص مطرح است، این است که آیا با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، وضعیت امنیتی افغانستان با مشکل مواجه نخواهد شد؟ پاسخ به این سوال از این نظر دشوار است که هنوز تهدیدهای امنیتی کشور از جانب طالبان و سایر گروههای تروریستی به قوت خود باقی میباشند و این گروهها هم اکنون که هزاران نیروی آیساف در افغانستان میباشند، با حملات تروریستی و تهاجمی خویش تلاش میکنند که نفوذ و قدرت خویش را افزایش دهند. پس از خروج نیروهای خارجی، تنها نیرویی که در مقابل آنها خواهند جنگید، نیروهای امنیتی کشور میباشند و مکلف اند که ضمن مقابله در برابر حملات تهاجمی طالبان، امنیت کشور را نیز تأمین کنند. هرچند که تا هنوز نیروهای امنیتی توانستهاند که بر بخشهایی که مسئولیت دارند، از خویش لیاقت و ظرفیت تأمین امنیت و مقابله با طالبان را نشان دهند؛ اما با وجود این امیدواری، گرفتن مسئولیت کامل کشور بعد از خروج نیروهای خارجی برای نیروهای امنیتی کشور میتواند یک مسئولیت بسیار حساس و پرمخاطره باشد. پرمخاطره از این جهت که از نظر سیاسی موقف دولت در برابر طالبان همانند دورهی حکومت قبلی، محافظهکارانه است و محمد اشرف غنی، رییس جمهور کشور بهطور واضع طالبان را یک گروه مخالف سیاسی تعریف کرده است. رویکرد مقابلهی نظامی و سرکوبگرایانهی این گروه، با این موضعگیری محافظکارانه پاسخ مثبت داده میشود. این امر میتواند همان پیامد را بهدنبال داشته باشد که در سیزده سال دورهی حکومت آقای کرزی داشتهایم و نتیجهی آن، قدرتمند شدن روزافزون طالبان و سایر گروههای مخالف نظامی میباشد. در چنین یک وضعیت، نیروهای نظامی کشور بدون حمایت سیاسی میمانند و باید با تمام تسامحورزیها و نادیدهانگاریهایی که در مورد تهدید طالبان صورت خواهند گرفت، مقابله کنند و مسئولیت دارند که کشور را در برابر این گروههای جنگی پاسداری کنند. مشکل دیگر این است که بعد از خروج نیروهای خارجی، طالبان تلاش خواهند کرد که از طریق نفوذ در میان نیروهای ارتش و پولیس، توانمندی نیروهای امنیتی کشور را برای تأمین امنیت به چالش بکشند. این مشکل از این جهت قابل تأمل است که بر مبنای تجربههای قبلی، طالبان نفوذیهای زیادی را در میان نیروهای امنیتی کشور پروراندهاند و زمینههایی از نظر فرهنگی و باورهای تاریک مذهبی وجود دارند که بتوانند نفوذ خویش در میان سربازان را بیشتر بسازند و با استفاده از این تاکتیک، توان نیروهای امنیتی را برای تأمین امنیت دچار مشکل سازد.
با توجه به نارساییای که مطرح گردید، نیروهای امنیتی کشور بعد از خروج نیروهای خارجی در یک آزمون سخت قرار خواهد گرفت. لازم است که رهبری دولت و ارگانهای نظامی کشور از نظر روحی نیروهای دفاعی کشور را تجهیز کنند و تمامی زمینههایی که باعث میشوند به واسطهی آن طالبان نیروهای نظامی کشور را تضعیف کنند، شناسایی کنند و از بین ببرند.
آنچه که در جریان سیزده سال حاکمیت حامد کرزی، روحیهی مقاومت نیروهای امنیتی کشور را متأثر ساخت، مدارای غیرمنطقی در برابر طالبان زندانی بود و دولت بدون محاکمه این زندانیان را آزاد کرد و آنها دوباره با روحیهی قساوت بیشتر علیه دولت در جبههی طالبان قرار گرفتند. اگر این مشکل در دورهی حکومت جدید حل نشود، میتواند روحیهی نیروهای امنیتی کشور را برای تأمین امینت و دفاع در برابر مخالفان مسلح متأثر سازد. در برابر تمامی این چالشها، نیروهای امنیتی کشور نیاز به حمایت سیاسی دارند. رهبران سیاسی حکومت جدید باید از اشتباهات گذشته تجربه بگیرند و با تدابیر جدید و جدی، نیروهای دفاعی را حمایت همهجانبه نمایند.