کاهش دانشآموزان
پس از تحولات اخیر در کشور و روی کارآمدن طالبان بخشهای آموزشی با مشکلات فراوان روبهرو شدند. طالبان پس از حاکمیت شان دختران را از حق آموزش محروم کردند و شماری زیادی کارکنان دولتی را هم از کار برکنار کردند.
چالشهای موجود باعث شد تا شماری زیادی از دانشآموزان مکاتب در ولایت بغلان مکتب را رها کرده و برای کار به کشورهای ایران مهاجر شوند. شماری دیگر این دانشآموزان هم طی این یک سال در این ولایت بنابر بیعلاقگی مکتب را ترک و اکنون در شهر و بازار مصروف تأمین نفقه خانوادههای خودشان هستند.
آگاهان امور آموزشی آینده ناروشن، چالشهای اقتصادی و عدم علاقه به ادامه درس را از دلایل کاهش دانشآموزان مکاتب در این ولایت عنوان میکنند.
محمدجمیل، یک تن از دانشآموزان بغلان میگوید از یک سال به اینسو درسها بسیار بیکیفیت شده و او بهشمول تعداد زیادی از دانشآموزان دیگر در این ولایت علاقه چندانی به ادامه درس ندارند. بهگفته وی، در یک صنف که ۴۵ نفر بودند در حال حاضر پنج تا ۱۰ نفر به درس میآیند و خودش نیز در طول یک هفته دو تا سه روز به مکتب میرود و بقیه روزها در شهر به دستفروشی مصروف است.
اعجازالحق، دانشآموز صنف دهم یکی از مکاتب بغلان میگوید شوق وعلاقهی را که در گذشته داشت حالا ندارد و از روی اصرار اعضای خانواده به مکتب میرود. او میگوید: «وقتی میبینم پس از فراغت زمینه تحصیل مناسب وجود ندارد و جوانان در کشور کار پیدا نمیتوانند پس درس خواندن ما به چه درد میخورد.» وی میافزاید در صنفی که سال گذشته ۴۰ نفر بودند هماکنون ۱۰ نفر هم وجود ندارد و دانشآموزان دلسرد هستند.
امیدالله، دانشآموز صنف دوازدهم یکی از مکاتب در بغلان میگوید اکثرا دانشآموزان بهدلیل مشکلات اقتصادی و نبود تدریس درست و معیاری مکتب را ترک میکنند. او میافزاید که آموزگاران هم از شیوههای درست تدریسی کار نمیگیرند و در صدد گذراندن وقت خودشان هستند. بهگفته او، اکثر آموزگاران مسلکیشان نیز بهدلایل مختلف از مکتب منفک یا تبدیل شده و بهجای آنان ملاها استخدام شدهاند. وی از مسئولان معارف طالبان میخواهد که از این بیشتر دانشآموزان را دلسرد نکنند و مضامین مسلکی را به آموزگاران مسلکی بسپارند.
احمدنسیم، آموزگار یکی از مکاتب در شهر پلخمری، مرکز ولایت بغلان میگوید که دانشآموزان دوره لیسه در تمامی مکاتب این ولایت کاهش چشمگیری یافته است. بهگفته این آموزگار، در بغلان از هر صنف درسی که در گذشته ۴۰ تا ۵۰ دانشآموز بود حالا ۱۰ تا ۲۰ دانشآموز هم به درس حاضر نمیشوند. او چالشهای موجود، بیکاری و مشکلات اقتصادی را از عوامل کاهش دانشآموزان در مکاتب این ولایت عنوان میکند.
دلیل ترک آموزش
عبدالحلیم، باشنده بغلان که سال پار دانشآموز صنف یازدهم یکی از مکاتب در این ولایت بود میگوید پس از روی کارآمدن حکومت طالبان از یکسو نداشتن انگیزه برای درس خواندن و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی باعث شد تا مکتب را ترک کند. او میافزاید که مسئولیت تأمین مصارف خانوادهاش را به عهده دارد و مجبور است برای پیدا کردن لقمهنانی در شهر روزانه کار کند. او اضافه میکند، وقتی میبیند خواهرهایش که یکی صنف هفتم و دیگری صنف نهم مکتب هستند و اجازه رفتن به مکتب را ندارند، خیلی ناراحت میشود.
محمدامین، دیگر دانشآموز بغلانی است. او نیز پس از روی کارآمدن طالبان مکتب را ترک کرده است و میگوید که برای تأمین ضروریات خانوادهاش کار میکند. بهگفته وی، پدر کهنسالش که در حکومت گذشته مأمور دولت بود و با آمدن طالبان از کارش برکنار شده و حالا توان دیگر کارها را ندارد، از این رو مجبور شده تا مکتب را رها کند و کار نماید. او میافزاید این روزها برای دریافت پول به رومیفروشی در شهر مصروف است و از این طریق خرج خانوادهاش را تأمین میکند. او اضافه میکند که بیشتر همصنفیهایش نیز بهدلیل مشکلات اقتصادی مکتب را ترک کردهاند و برای کار راهی کشورهای خارجی شدهاند.
بشیراحمد رحیمی، از کارشناسان بخش آموزش و پرورش در ولایت بغلان میگوید تحولات اخیر تغییرات کلی و منفی را روی جامعه آموزشی کشور ایجاد کرده است. بهگفته وی، آینده تاریک، چالشهای اقتصادی، برکنارشدن سرپرستهای دانشآموزان از کارهایشان و نبود شیوههای درست آموزشی از عوامل عمدهی کاهش دانشآموزان در مکاتب این ولایت بهشمار میرود. او میافزاید در حال حاضر ۵۰ درصد دانشآموزان صنفهای ده تا دوازدهم مکتب را رها کرده یا هم هیچ علاقهای به ادامه درس ندارند. او اضافه میکند در صورتی که مسئولان در هماهنگی با اولیای دانشآموزان و بزرگان محلی در اینباره مشوره و تبادل نظر نکنند این روند همچنان ادامه خواهد داشت.

نگرانی دختران دانشآموز پایینتر از صنف ششم
در این میان شماری از دخترانی که دانشآموز پایینتر از صنف ششم مکتب در بغلان هستند از آينده نامعلوم شان ابراز نگرانی میکنند.
اسما که دانشآموز صنف پنجم یکی از مکاتب در ولایت بغلان است میگوید که در سال روان هیچ علاقهای به درس نداشت. چند ماه مانده است که صنف ششم شود اما از اینکه نمیتواند سال آینده مکتب برود بهشدت ناراحت است. بهگفته اسما، در طول یک سال گذشته خواهر بزرگاش اجازه رفتن به مکتب را نداشت و زندگی در چنین کشوری مخالف دانش دختران بیفایده است. او از مسئولان طالبان میخواهد که یکبار دیگر به صدای دختران گوش داده و دروازه مکاتب را بهروی آنان باز کنند.
خالصه، یکی دیگر از دختران دانشآموز صنف پنجم مکتب در بغلان است. او نیز از آینده ناروشن درس و آموزش در این کشور نگران است. او میگوید در گذشته در پهلوی درسهای مکتب آموزشگاهها را نیز تعقیب و علاقه خوبی به یادگیری داشت، اما حالا هیچ امیدی به آموزش ندارد. او اضافه میکند که هر وقت با دوستانش روبهرو میشود آنها نیز از بیعلاقگی درس خواندن یاد میکنند و میگویند که ادامه تعلیم آنها بیفایده است چون سال بعدی اجازه رفتن به مکتب را نخواهند داشت.
حسینه، باشنده ولایت بغلان که پیش از تحولات مکتب را تمام کرده است از ایجاد محدودیتها علیه دختران بهشدت انتقاد میکند. بهگفته او، امسال باوجود همهی چالشها در آزمون کانکور شرکت کرده است اما به رشتههای دلخواه شان محدودیت وضع شده است. او میافزاید که دختران در این ولایت حق انتخاب رشتههای انجنیری، زراعت و ژورنالیزم را نداشتند.

مسئولان چه میگویند
مسئولان معارف طالبان در ولایت بغلان هرچند کاهش دانشآموزان مکاتب طی یک سال اخیر در این ولایت را میپذیرند اما تأکید میورزند که این چالشها را مرفوع خواهند کرد.
سراجالدین سعادت، معاون مالی و اداری ریاست معارف بغلان میگوید که مسئولان معارف در این ولایت تلاش دارند تا با هماهنگی شورای مردمی توجه دانشآموزان را به ادامه آموزش و پرورش جلب کنند.
بهگفته او، شورای مردمی معارف در این ولایت با آنها همکاری دارند و آنان تلاش میکنند در هماهنگی با این شورا مشکلات دانشآموزان را حلوفصل نمایند.
از سوی هم، محمدبشیر حسینخیل، آمر انسجام و هماهنگی ریاست معارف بغلان میگوید که در این ولایت بیش از ۱۰۳ هزار دانشآموز پسر و دختر مصروف آموزش هستند. بهگفته آقای حسینخیل، با بستهشدن مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم و کمرنگ شدن حضور دانشآموزان دوره لیسه، ۴۰ درصد دانشآموزان مکاتب در این ولایت کاهش یافته است.
نگرانیها و نا امیدیها از آینده ناروشن برای دانشآموزان در حالی مطرح میشود که از یک سال به اینسو دانشآموزان دختر بلاتر از صنف ششم از حق آموزش محروم هستند و چندی پیش وزیر امر به معروف طالبان آموختن علم را مباح و امر امیر شان را واجب دانست؛ گفتهای که واکنشهای گستردهی را در میان مردم به همراه داشت.