صفحه‌ی آخر

مهدی زرتشت

رییس جمهور اشرف غنی در سخنرانی خود در روز تحلیف ریاست جمهوری، گفت که به‌زودی سفرهای خارجی‌اش را آغاز می‌کند. او در این سخنرانی اعلام کرد که هدف از این سفرها، گسترش روابط افغانستان و مهم‌تر از همه، تلاش برای تأمین صلح و ثبات در کشور است. به این ترتیب، چند روز پس از ادای سوگند ریاست جمهوری، محمد اشرف غنی اولین سفرش را به عربستان آغاز کرد. دومین سفر رییس جمهور غنی به کشور چین بود و اکنون این سومین سفر رسمی خارجی رییس جمهور جدید، به کشور پاکستان است. این در حالی است که قبل از این سفر، سرتاج عزیز، مشاور ارشد نخست‌وزیر پاکستان به کابل آمده بود و با رییس جمهور جدید افغانستان روی برخی مسایل‌ صحبت کرد.

از آن‌جایی که تصور می‌شود کلید امنیت و ثبات افغانستان، در دست همسایه‌ی جنوبی‌- کشور پاکستان- است، سفر رییس جمهور غنی به پاکستان یکی از مهم‌ترین سفرها می‌تواند باشد. مردم افغانستان، رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران چشم دوخته‌اند تا در این سفر، چه پیشنهاداتی مطرح می‌شوند و چه توافقاتی صورت می‌گیرند.

اکنون که چند روز از سفر اشرف غنی به پاکستان می‌گذرد، بر اساس خبرها و اعلامیه‌ها، روی مسایل مختلف و از جمله مسئله‌ی تأمین امنیت و مبارزه با تروریسم و دهشت‌افگنی با مقام‌های دولت پاکستان صحبت شده است؛ اما نتایج و چشم‌انداز این سفر، چندان امیدوارانه نیست و بعید به نظر می‌رسد که پاکستان به‌صورت جدی و قاطع، بخواهد از ثبات افغانستان حمایت کند و دست از حمایت پشت پرده‌ی گروه طالبان و سایر جریان‌های افراطی، بردارد.

البته محمد اشرف غنی رییس جمهور جدید، در سفر این بار، بیشتر روی مقامات نظامی پاکستان تمرکز کرده است. زیرا که قرار شواهد، اردو و سازمان استخباراتی پاکستان (ISI) روی تقویت و یا کنترل گروه‌های طالبان  و بینادگرایان، تأثیر قوی دارند و در عمل نیز از دولت پاکستان، در سطوحی چند، مختار است.

روزنامه‌های کابل با دقت تمام به این سفر چشم دوخته‌اند و اکنون که مذاکرات چندی با مقامات مختلف پاکستان صورت گرفته است، رسانه‌ها دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به این سفر و چشم انداز آینده روابط دیپلماتیک میان دو کشور، ارائه می‌دهند.

روزنامه‌ی «8صبح» در مطلبی زیر عنوان «حرف دل پاکستانی‌ها» می‌نویسد: «سرتاج عزیز پاکستان را از جنگ با گروه‌هایی که به آن کشور تهدید نیست، بر حذر می‌دارد و مشرف از جنگ نیابتی هند و پاکستان در افغانستان سخن می‌گوید. روشن است که گروه‌هایی که برای پاکستان تهدید هستند، به نفع آن کشور در افغانستان نمی‌جنگند. همان گروه‌هایی که برای امنیت پاکستان تهدید نیستند، در بدل امتیازهایی که از پاکستان دریافت می‌کنند، به نفع آن کشور در افغانستان می‌جنگند.» روزنامه در ادامه می‌نویسد که مقامات پاکستانی «به این باوراند که استخبارات هند در افغانستان، فعالیت‌های ضدپاکستانی می‌کند. برای جنرال‌های راولپندی، شورای کویته، شبکه‌ی حقانی و شاخه‌های آن، ابزارهایی‌ اند که از آن برای خنثاسازی «فعالیت‌های ضد پاکستانی استخبارات هند در افغانستان» استفاده می‌کنند.» روزنامه مطلبش را با این نتیجه‌گیری به پایان می‌رساند که «لازم است که کشورهای عضو ناتو، کشورهایی که قربانی‌های زیادی برای افغانستان داده‌اند، در هماهنگی با کابل، به مذاکره‌ی راه‌بردی با پاکستان ادامه دهند و راهی برای حل جنگ افغانستان دریابند. اگر افغانستان هم‌چنان کانون کشمکش‌های قدرت‌های منطقه‌ای بماند، خطری جدی برای صلح جهانی خواهد بود.»

در روزنامه‌ی «اطلاعات روز» در مطلب ترجمه شده از نشریه‌ی فارین پالیسی زیر عنوان «آیا پاکستان پیش‌نهاد صلح افغانستان را می‌پذیرد؟» با تمرکز روی این مطلب که در حال حاضر پاکستان و افغانستان- هردو- از نقطه نظر امنیت شکننده‌اند و گروه‌های افراط‌گرا و دولت اسلامی (داعش) هردو کشور را تهدید می‌کنند، آمده است: «مهار تهدید بنیادگراهای اسلامی در منطقه، به بهبود روابط و بهتر‌سازی همکاری‌ها میان حکومت‌های افغانستان و پاکستان نیاز دارد. با توجه به روی کار آمدن حکومت وحدت ملی به رهبری رییس جمهوری که به بهبود روابط با همسایه‌ها متعهد است و کمک حملات ارتش پاکستان به ریشه‌کن ساختن پناهگاه‌های تروریست‌هایی که در دو سوی مرز فعالیت دارند، زمان آن فرا‌رسیده است تا روی طیف وسیعی از مسایل همکاری شود.»

روزنامه‌ی «جامعه‌ی باز» در مطلبی زیر عنوان «احترام به حاکمیت ملی هردو کشور» به طرح‌ها و راهکارهای دموکراتیک برای حمل منازعه و همکاری میان دو دولت افغانستان و پاکستان اشاره می‌کند که در منشور اشرف غنی نوشته شده است. همچنین، نویسنده با اشاره به جزئیات این منشور، مسئله خط مرزی دیورند را مورد اشاره قرار می‌دهد و از آن به عنوان کلید مهم مناقشه برای حمل دیپلماتیک مسئله‌ی افغانستان و پاکستان یاد می‌کند.

نویسنده نتیجه‌گیری می‌کند که «اشرف غنی ناگزیر است ابتکار مذاکره و گفت‌و‌گو با پاکستان را در دست گیرد. مناقشات افغانستان و پاکستان از امور دیرینه و تاریخی محسوب می‌شوند. هیچ حرفی در این مناقشه تازه نیست که غیرقابل درک محسوب شوند. زمامداران کنونی افغانستان باید زبان خود را شفاف سازند و از شیوه‌ای که کرزی در پیش داشت، جداً اجتناب کنند.»

روزنامه‌ی‌ ماندگار با مطلبی زیر عنوان «ادامه‌ی سیاست کج‌دار و مریض در مورد پاکستان» با اشاره با کارکردها و تلاش‌های حامد کرزی، رییس جمهور پیشین در رابطه با حل مناقشات سیاسی با جناح پاکستان، تأکید می‌کند که اشرف غنی نباید روشی را برای مذاکره با پاکستان در پیش بگیرد که یک‌بار تجربه شده و به‌شدت بی‌نتیجه مانده است. روزنامه دیدگاهش را در مورد اتخاذ روش و راهکار کارا با پاکستان، پیش‌نهاد می‌کند که «دولت افغانستان باید بپذیرد که هیچ‌گاه نمی‌تواند بدون حمایت جامعه‌ی جهانی، پاکستان را به مبارزه‌ی واقعی با تروریسم و دست کشیدن از حمایت گروه طالبان و دیگر گروه‌های مخالف، مجبور کند. […] افغانستان باید با تعریف مشخص از منافع ملی خود، موضع روشن در مورد خط دیورند و سیاست قاطع در مورد گروه‌های مخالف حکومت، اتخاذ کند که در غیر این صورت، گفت‌وگو با پاکستان» بی نتیجه خواهد بود.

هفته‌نامه‌ی مشارکت ملی در مطلب خود زیر عنوان «امیدها و تردیدهای سفر رییس جمهور به پاکستان» با اشاره به تلاش‌های نافرجام و ناکام حامد کرزی در بیش از ده سال گذشته، به این نکته انگشت می‌گذارد که دولت پاکستان لزوماً باید درک کند که حضور و فعالیت گروه‌های افراطی مذهبی و جناح‌های وابسته به دولت اسلامی و حضور گسترده شبکه‌های مختلف دهشت افگنی و تروریسم، نه تنها خطر جدی برای کشورهای همسایه است، بلکه در قدم نخست خود پاکستان را تهدید می‌کند. به اعتقاد نویسنده، با درک این واقعیت، پاکستان باید مبارزه با تروریسم و از بین بردن لانه‌های دهشت افگنی و شبکه‌های افراط گرا را در دستور کار خود قرار دهد و به خواست‌های دولت افغانستان مبنی بر محو و کنترول بینادگرایی و فعالیت‌های تروریستی، پاسخ مثبت بدهد. نویسنده مقاله نتیجه گیری می‌کند که «تنها واقعیت‌های سیاسی در سطح منطقه و جهان، دیپلماسی فعال و مشخص از سوی حکومت افغانستان و نیازمندی‌های امنیتی و اقتصادی دو کشور می‌تواند بر مشکلات موجود بر روابط دو طرف سایه افگنده و فصل تازه‌ای از روابط سیاسی رامیان دو کشور رقم زند.» و این البته مسئله‌ای است که دکتر اشرف غنی به شدت روی آن تأکید دارد که ظاهراً طرح چنین موضوعاتی، برای حل مشکل دیرینه میان دو کشور، به تنهایی کافی نیست.

نتیجه‌گیری

یک: مردم افغانستان با پشت سر گذاشتن یک دروه سخت رقابت‌های انتخاباتی و با تحمل ضایعات فراوان، نسبت به دولت وحدت ملی امیدواری‌های زیادی را بسته اند. هیچ شکی وجود ندارد که مردم افغانستان از وجود گسترده ی ناامنی در سراسر کشور و ادامه بی ثباتی‌ها، به شدت خسته‌اند و با چشم امید، جداً از دولت جدید توقع دارند گام‌های ارزنده و کارساز را در راستای تأمین امنیت و آوردن صلح و ثبات در افغانستان بردارند تا در سایه آن، اقتصاد و فرهنگ کشور را شگوفا کنند و افغانستان درگیر جنگ و فقر و ناامنی و آشفتگی را به آینده ی باثبات و امن سوق دهند.

دو: کشور افغانستان با پاکستان مشکل دیرینه دارد و این مسئله باعث شده است که در برهه‌های مختلف به پاکستان فرصت دخالت بدهد. هیچ شکی نیست که گسترش فعالیت‌های تخریب کارانه در مناطق مختلف افغانستان، وقوع حملات انتحاری، حضور گسترده طالبان، حضور شبکه‌های تروریستی و گروه‌های افراط گرای دینی، تا حدی زیادی و به‌طور مستقیم به مسئله مورد منازعه میان دو کشور افغانستان و پاکستان ربط دارد. حامد کرزی، رییس جمهور اسبق کشور، در طول دو دوره ریاست جمهوری اش، بیشتر از بیست بار به پاکستان سفر کرد؛ اما این سفرها، هیچ کدام دستآورد ملموس به همراه نداشت. تأکید بیشتر رسانه‌ها و روزنامه نگاران افغانستانی، روی همین مسئله است.

سه: گرچه ظاهراً محمد اشرف غنی امیدوار است با طرح یک منشور که جوانب مختلف روابط دیپلماتیک میان دو کشور را تعریف می‌کند، امیدوار است بتواند روابطه میان دو دولت را از سر تعریف کند و پاکستان را وادار سازد تا با دولت افغانستان در زمینه‌های مختلف و از جمله مبارزه با تروریسم و شبکه‌های دهشت افگنی، صادقانه همکاری کند؛ اما واقعیت این است که اتخاذ روش‌های دموکراتیک و برجسته ساختن مؤلفه‌های استراتیژیک میان دو کشور منهای خط مرزی دیورند، هیچ سودی ندارد. زیرا همه ی مردم افغانستان، دولت مداران و تمام اقشار و گروه‌ها، بر این واقعیت اشراف دارند که تازمانی که سیاست مشخص و تصمیم نهایی دولت افغانستان در قبال این مسئله اعلام و عملی نشده، بعید است که پاکستان بخواهد رویکرد و سیاست اش را نسبت به دولت همسایه اش افغانستان، تغییر دهد. مسئله‌ای که ظاهراً از سوی اشرف غنی نادیده گرفته شده و چنانچه در منشور خود شرح داده است، اشرف غنی می‌خواهد اهمیت این مسئله را در مقابل برجسته سازی همکاری‌های دیپلماتیک و گسترش روابط تجارتی- اقتصادی و فرهنگی با استفاده از اصول دموکراتیک، در حاشیه قرار دهد که البته چنین رویکرد و تعریفی از منافع، هیچ وقت نخواهد توانست که توجه دولت پاکستان را جلب کند.

چهار؛ نکته مهم تر از همه این است که دولت وحدت ملی و بخصوص شخص رئیس جمهور ضرورت این مسأله را درک کند که چه تعریفی از مخالفان دولت داشته باشد. در حاشیه کنفرانس پکن، رئیس جمهور غنی از طالبان به عنوان مخالفان سیاسی یاد کرد که این مسأله انتقادات تند تعدادی از رسانه ها، روزنامه نگاران و آگاهان سیاسی افغانستان را به همراه داشت. ضرورتاً دکتر غنی باید تعریف واضحی از دوست و دشمن افغانستان داشته باشد و نباید پای خود را جای پای حامدکرزی رئیس جمهور اسبق بگذارد. یک دهه گذشته، فرصت ها به ناحق از دست رفت در حالی که هرگز صلح و ثبات برنگشت. علاوتاً؛ دولت جدید سیاست خارجی خود را با هند و پاکستان با تجربه از یک دهه گذشته، مورد بازبینی و دقت قرار دهد و اجازه ندهد که افغانستان میدان جنگ نیابتی شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *