بعد از تسلط طالبان بر پایتخت در ۲۴ اسد سال ۱۴۰۰، جبههی موسوم به «مقاومت ملی» به رهبری احمد مسعود در ولایت پنجشیر اعلام موجودیت کرد. این جبهه که متشکل از شماری از چهرههای سیاسی و فرماندهان نظامی پیشین بود، از آمادگی برای «مقاومت» مسلحانه علیه نیروهای طالبان سخن گفت. نیروهای مسلح محلی در اندراب، درهای همجوار پنجشیر هرچند اولین جرقهی مقاومت مسلحانه علیه طالبان را به سرعت رقم زدند.
در ۲۹ ماه اسد، نیروهای مسلح محلی در اندراب، ولسوالیهای «بنو»، «دهصلاح» و «پلحصار» را از نیروهای طالبان پس گرفتند. حرکتی که همزمان زنگ خطری بود برای اقتدار نظامی و آیندهی سیاسی گروه طالبان. چند ساعت پس از این اتفاق، نیروهای بیشتر طالبان از مرکز و ولایتهای همجوار بغلان وارد اندراب شدند و کنترل هر سه ولسوالی را پس گرفتند و نیروهای مسلح محلی به کوهها پناه بردند. طالبان شماری از اهالی این منطقه را بازداشت و به قتل رسانیدند.
بستگان فواد اندرابی، آوازخوان محلی و ضیا احدی، ماستر انجنیری از هندوستان و کارمند پیشین وزارت مالیه گفتند که این دو در نتیجهی اولین اقدام طالبان برای تلاشی خانهبهخانه در اندراب، از سوی نیروهای این گروه به قتل رسیدند.

طالبان بهدنبال بازگشت به اندراب، در اکثر نقاط این دره پایگاههای نظامی ایجاد کردند و گروههای ۱۵ تا ۲۵ نفری را در مکاتب، مساجد و خانههای مردم محلی جابهجا نمودند که غذای صبح و شب نیروهای این گروه بر عهده مردم محلی گذاشته شده بود.
فشار مضاعف طالبان بر مردم محل در اندراب باعث شد شمار زیادی از اهالی این منطقه، محل خود را ترک بگویند. هرچند شماری از مردان جوان و نوجوانان از خشم رفتار طالبان به نیروهای خیزش مردمی پیوستند؛ جریان مسلحانهای که به سرعت مورد حمایت جبههی موسوم به «مقاومت ملی» به رهبری احمد مسعود قرار گرفت و اکنون پس از ۱۹ ماه، همچنان یکی از جبهات جنگی فعال علیه طالبان به حساب میآید. همزمان با اینکه ادامهی درگیریها در این دره، بر زندگی عادی مردم سایه تیرهای گسترانیده است.
دردسر برای طالبان
علیرغم تسلط دوبارهی طالبان بر هر سه ولسوالی اندراب، حضور نیروهای مسلح محلی در کوهها و درهها به دردسر جدی برای این گروه تبدیل شد. نیروهای مسلح محلی هرازگاهی دست به حملات چریکی علیه نیروهای طالبان زدند که منجر به تلفات سنگین و نگرانی جدی سران این گروه گردید.
در ۱۹ ماه حمل سال جاری، نیروهای موسوم به «مقاومت» کنترل درهی «قاسان» از مربوطات ولسوالی «دهصلاح» را بار دیگر بدست گرفتند. منابع محلی گفتند که درگیریهای شدید میان نیروهای «جبهه مقاومت ملی» و طالبان در این محل، منجر به شکست و عقبنشینی طالبان شده است. صبغت احمدی، سخنگوی «جبهه مقاومت ملی» گفت که در نتیجهی درگیریها، ۱۰ طالب کشته و بیش از ۱۰ نفر دیگر آنان زخمی شدهاند.

منابع از «جبهه مقاومت» در اندراب میگویند که آنان در نهم ماه سرطان سال جاری، یک فرمانده ارشد طالبان بهنام «مختار گجر» را با پانزده نفر از نیروهایش در دره قاسان کشتهاند.
شماری از سربازان جبههی موسوم به «مقاومت ملی» به روزنامه اطلاعات روز میگویند که آنان در یکونیم سال گذشته، دستکم شش حمله گستردهی طالبان را با شکست مواجه ساختهاند. بهگفتهی آنان، طالبان در این حملات از قطعات موسوم به «بدری»، «منصوری» و «سرخ» و همزمان از جنگافزارهای سبک و سنگین کار گرفتهاند.
در ۲۷ جوزا سال جاری، «جبهه مقاومت» گفت که ملا یعقوب مجاهد، وزیر دفاع طالبان برای رهبری عملیات سرکوب نیروهای این جبهه به اندراب رفته و بعد از «سه روز بدون دست یافتن به نتیجهای به کابل بازگشته است.»
بهدنبال تشدید درگیریها در پنجشیر و ولسوالیهای سهگانهی اندراب، ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان طی فرمانی برای این دو منطقه مسئول نظامی تعیین کرد. براساس فرمان رهبر طالبان، عبدالقیوم ذاکر بهعنوان مسئول عمومی نظامی پنجشیر و اندراب تعیین شد.
به اساس اطلاعات منابع مختلف از اندراب، در یکونیم سال گذشته دستکم شانزده حملهی چریکی در نقاط مختلف اندراب علیه نیروهای طالبان صورت گرفته و دستکم ۳۰ حملهی این گروه دفع گردیده است. به اساس اطلاعات منابع، دستکم ۱۰۰ نفر از نیروهای طالبان در سه ولسوالی اندراب کشته شدهاند و بیش از ۱۶۰ نفر آنان زخم برداشتهاند.
تلفات سنگین نیروهای «مقاومت»
دوشنبه، پنجم ماه جدی منابع محلی به روزنامه اطلاعات روز گفتند که خیرمحمد خیرخواه، فرمانده ارشد «مقاومت» در اندراب با حدود ۲۰ نفر از همراهانش و بهشمول چهار فرمانده دیگر پس از حدود ۳۰ ساعت درگیری با نیروهای طالبان، کشته شدهاند.
خیرمحمد خیرخواه قبل از سقوط نظام بدست طالبان بهعنوان آمر امنیت فرماندهی پولیس بلخ وظیفه داشت. با سقوط دولت بدست طالبان، او به زادگاهش اندراب رفت و به «جبهه مقاومت» به رهبری احمد مسعود پیوست. پس از مرگ فرمانده خیرخواه، «جبهه مقاومت» فرمانده رمضانعزیز اندرابی را جانشین وی تعیین کرد.
خیرمحمد خیرخواه آخرین فرمانده «جبهه مقاومت» در اندراب بود که کشته شد. اما پیش از او نیز شماری از فرماندهان ارشد این جبهه در نبرد با نیروهای طالبان جان باخته بودند. به اساس اطلاعات منابع محلی، «امام نورزاد»، «فرمانده یعقوب»، «مجاهد اندرابی»، «فرمانده اسدالله» و «فرمانده ترکی» از مهمترین فرماندهان این جبهه بودند که طی یک سال اخیر از سوی طالبان در این دره کشته شدند. منابع میافزایند که دستکم ۷۰ تن از نیروهای «مقاومت» نیز طی این مدت جان باختهاند. طالبان به اعضای خانوادههای آنان اجازهی به خاکسپاری عزیزانشان را نمیدادند. بستگان کشتهشدگان تحت پیگرد جدی نیروهای طالبان قرار دارند. پسر یک فرمانده جانباختهی «مقاومت» به روزنامه اطلاعات روز میگوید که طالبان برادر ۱۴ سالهی او را بازداشت و سه روز شکنجه کردهاند.

منابع نزدیک به «جبهه مقاومت» اندراب در این گزارش گفتهاند که بیش از ۲۰ تن از نیروهای جبهه در بازداشت طالبان قرار دارند.
طالبان در ۲۱ عقرب در حمله گستردهی تهاجمی به یکی از قرارگاههای نیروهای «جبهه مقاومت ملی» در اندراب، یک عضو این جبهه را کشتند و ۱۴ تن دیگر از جمله سه فرمانده ارشد این گروه را بازداشت کردند. سنجر اندرابی، محمدنادر و مأمورگل نورزاد (برادر امام نورزاد که قبلا کشته شده بود)، با ۱۱ نفر از همراهانشان پس از چند ساعت درگیری از سوی نیروهای طالبان بازداشت شدند.
شماری از سربازان «مقاومت» اندراب میگویند که عدم هماهنگی و انسجام رهبری باعث تلفات نیروهای «جبهه مقاومت» شده است. بهگفتهی منابع، «امکانات و تجهیزات کافی به نیروها نمیرسد و به همین دلیل آنان پس از ساعتها درگیری با طالبان و با ختم مهمات شان کشته میشوند.»
یک منبع از «جبهه مقاومت» اندراب میگوید که سردی هوا، کمبود تجهیزات و وجود اختلافات محلی میان سران این جبهه در اندراب، رقم تلفات را در چند ماه اخیر بلند برده است.
نسیم مدبر، از اعضای رهبری «جبهه مقاومت» در اندراب میگوید که تلفات در جنگ امر بدیهی است، اما «با این شهید دادنها و تلفات، مقاومت نابود نمیشود، بلکه خون آنان جوانان بیشتری را تشویق میکند که به صفوف مقاومت بپیوندند.»
اختلافهای محلی
فعالیت دستکم دو جبههی مخالف مسلحانه علیه طالبان در اندراب تأیید میشود. «جبهه مقاومت ملی» به رهبری احمد مسعود و «جبهه آزادی» که گفته میشود توسط یاسین ضیا، رییس ستاد پیشین ارتش تأسیس شده است. شماری از فرماندهان پیشین نظامی و جهادی رهبری این نیروها را در اندراب بر عهده دارند.
«جبهه مقاومت ملی» در اندراب توسط دو تن از فرماندهان پیشین جهادی رهبری میشود که بهگفتهی منابع محلی، این افراد دچار اختلاف دیدگاه هستند. شماری از سربازان و فرماندهان این جبهه از حضور این چهرهها بهعنوان «بقایای» جمهوریت نام برده، میافزایند که حضور این چهرهها باعث کاهش انگیزهی نیروهای «جبهه مقاومت» شده است.
صدیقالله شجاع، یک فرمانده «مقاومت» میگوید که امکانات برای نیروهای جبهه از سوی این چهرهها «حیفومیل میشود.»
یک فرمانده دیگر «جبهه مقاومت» در صحبت با روزنامه اطلاعات روز نیز میگوید که اختلافهای محلی و عدم انسجام رهبری، باعث افزایش تلفات نیروها شده است. او میگوید: «نیروهایی که به شکل گروههای متعدد تقسیم شدهاند و یک فرماندهی واحد وجود ندارد. اختلافاتی در سطح رهبری است. یک بخش عدم موفقیت نیروها، اختلاف میان کسانی است که در رأس قرار دارند.»
یک منبع نزدیک به «مقاومت» ملی وجود اختلافهای محلی در میان سران «مقاومت» اندراب را تأیید میکند و میگوید در نبود رهبری واحد، این جبهه دچار ضعف و ناهماهنگی است.
با این حال نسیم مدبر، از اعضای رهبری «جبهه مقاومت ملی» در اندراب، وجود اختلافهای سلیقهای در این محل را میپذیرد، اما میگوید که این اختلافها به حدی نیست که به عملکرد نیروهای این جبهه تأثیر بگذارد.
فشار مضاعف بر مردم ملکی
منابع محلی در صحبت با روزنامه اطلاعات روز گفتهاند که وقوع درگیریها میان نیروهای مسلح محلی و طالبان، زندگی روزمرهی آنان را مختل ساخته است. به نقل از آنان: «نیروهای طالبان هربار در تلافی حملات نیروهای مسلح محلی، دست به انتقامگیری از مردم محل زدهاند.»
در اواخر ماه اسد سال ۱۴۰۰ و بهدنبال هجوم گستردهی طالبان برای بازپسگیری سه ولسوالی اندراب، شماری از منابع محلی ادعا کردند که این گروه شماری از کودکان و پیرمردان را شکنجه و به قتل رسانیدهاند. در ویدیویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، شماری از زنان ادعا میکردند که طالبان یک زن را در اندراب «سر بریده» و به زنان دیگر «تعرض» کردهاند.
تفنگداران ناشناس شام روز (چهارشنبه، ۷ میزان) ظهیرالدین، یک داکتر محلی را با شش عضو خانوادهاش شامل همسر و فرزندان خردسالش در روستای «دهیک» ولسوالی پلحصار اندراب به قتل رسانیدند. بستگان این داکتر مدعی اند که وی از سوی نیروهای طالبان و به اتهام «همکاری با جبهه مقاومت» کشته شده است. طالبان دست داشتن در این رویداد را رد کردند.
در ۲۷ دلو نیز منابع محلی از کشته شدن یک داکتر دیگر در دره قاسان اندراب خبر دادند. بستگان این داکتر طالبان را به قتل وی متهم کردند، طالبان اما این قتل را دشمنی شخصی عنوان کردند. کمی پیشتر، دو داکتر دیگر در اندراب از سوی نیروهای طالبان بازداشت شده بودند.
در شب نوزدهم ثور سال جاری، نیروهای طالبان پنج تن را در روستای قاسان اندراب از خانههایشان بیرون کرده و به قتل رسانیدهاند. منابع محلی میگویند این افراد هنگامی به قتل رسیدند که یک واسطهی نوع رنجر طالبان در روستای «قلعه اولنگ» از سوی نیروهای «جبهه مقاومت» هدف قرار گرفته و شماری از نیروهای آنان کشته شدند.

منابع معتبر در ۲۹ سرطان به روزنامه اطلاعات روز گفتند که طالبان در منطقهی «کاسهتراش» دره قاسان ولسوالی دهصلاح، یک پسر ۱۷ ساله را تیرباران کردند. این جوان شمسالله نام داشت و دانشآموز صنف دهم مکتب بود. به اساس اطلاعات منابع محلی، طالبان پس از شنیده شدن صدای شلیک در منطقهی «کاسهتراش»، اقدام به تلاشی خانهبهخانه نموده و شمسالله را از خانهاش بیرون و سپس تیرباران کردند.
تلویزیون آمو به نقل از منابع مختلف محلی گزارش داده است که در نزدیک به یک سال تسلط طالبان بر این دره، دستکم ۶۶ تن از مردم محل از سوی طالبان کشته شدهاند. بربنیاد گزارش این رسانه، ۲۹ تن از افراد کشته شده از باشندگان ولسوالی دهصلاح و متباقی از ولسوالیهای بنو و پلحصار اندراب بودهاند.
مردم اندراب در یکونیم سال گذشته نه تنها شاهد کشتار بیرویه، بلکه شماری از خانوادهها با خطر کوچ اجباری از محل و منطقهیشان نیز روبهرو بودهاند. منابع محلی میگویند که دهها خانواده به اتهام «همکاری با جبهه مقاومت» از سوی نیروهای طالبان کوچ اجباری داده شدهاند.
پیشتر صبغت احمدی، سخنگوی «جبهه مقاومت» خبر داده بود که نیروهای طالبان ۷۰ خانواده را از اندراب کوچ اجباری دادهاند. منابع محلی در صحبت با روزنامه اطلاعات روز تأیید میکنند که چندین خانواده در روستاهای «تغانک»، «باغدره»، «انامک»، «نوبهار» و «تیرگران» به دستور طالبان محل خانههایشان را ترک گفتهاند.
به نقل از منابع محلی، طالبان طی یکونیم سال گذشته، شماری از مردم را به اتهام «همکاری با جبهه مقاومت» وادار به پرداخت پول و فراهم ساختن اسلحه کردهاند. یک منبع به روزنامه اطلاعات روز میگوید که طالبان به اقارب وی ضربالاجل تعیین کرده بودند که «در سه روز باید دو میل کلاشنیکف برای آنان تسلیم دهند، در غیر آن باید محل خود را ترک کنند.» منابع محلی همچنان میگویند که نیروهای طالبان در اندراب از اموال مردم «جزیه» میگیرند و «در مواردی مواشی مردم محل را بدون رضایت با خودشان میبرند.»
«تا آخرین گلوله خواهیم جنگید»
در حمله گستردهی نیروهای طالبان به پایگاههای نیروهای «جبهه مقاومت» در اندراب، شماری از نیروهای این گروه کشته شدند. محمد صدیق بعد از سقوط نظام، کنار برادرش زبیر در برابر طالبان به مقاومت برخاستند. تابستان سال جاری در پی حمله گستردهی نیروهای طالبان به پایگاههای نیروهای «مقاومت»، زبیر کشته شد؛ همزمان با اینکه رسانهها از جانباختن صدیق نیز خبر داده بودند. طالبان به خانوادهی او اجازهی آوردن جنازهی زبیر را ندادند و او در کوهستانهای اندراب به خاک سپرده شد. هرچند صدیق با وجود جراحات شدید از این رویداد زنده ماند و پس از معالجه و بهبود، دوباره به سنگر بازگشته است.

تا پیش از سقوط نظام جمهوری بدست طالبان، صدیق و زبیر هردو کارمند امنیت ملی بودند و با سقوط نظام آنان به «جبهه مقاومت» پیوستند. صدیق اکنون پس از آنکه بهبود یافته، دوباره برای جنگ در برابر نیروهای طالبان به کوه پناه برده است.
وی در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید که او با جمعی از همراهانش در اندراب حضور دارند و در برابر نیروهای طالبان میجنگند. صدیق میگوید که «گروه طالبان بر سرزمین، هویت و فرهنگ ما هجوم آوردهاند و دفاع از این اصول، برای ما فرض است.»
در ماه اسد سال جاری، تصویر یک فرمانده محلی اندراب در شبکههای اجتماعی بهصورت گسترده دستبدست شد که او را کنار جنازهی پسرش نشان میداد. منابع محلی از او «حاجی رحمان» نام میبرند. در نوار صوتیای که بعدها از حاجی رحمان منتشر شد، او گفت که پسرش «محمدزمان» در نتیجهی خونریزی و نبود کمکهای اولیه جان باخته است. منابع محلی ادعا میکنند که حاجی رحمان اندرابی «بهدلیل بیماری و بیبرنامگی جبهه مقاومت، این جبهه را ترک گفته بود. اما پس از آنکه طالبان میخواستند او را بازداشت کنند، دوباره به سنگر بازگشته است.»
اکثر نیروهای «جبهه مقاومت» در اندراب نظامیان دولت پیشین هستند. شمار زیادی از این نیروها نیز با همدیگر اعضای خانواده هستند. این نیروها در صحبت با روزنامه اطلاعات روز، حکومت طالبان را «رژیم تروریستی» میخوانند و میافزایند که این گروه به حقوق بشری و مدنی باورمند نیست.
شهیر اندرابی، از دیگر نظامیان پیشین است که اکنون در برابر نیروهای طالبان در کوهپایههای اندراب به «مقاومت» میپردازد. آقای اندرابی در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید که «طالبان یک گروه تروریستی است که به جز جنگ و کشتار مردم بیگناه، دستآورد دیگری در کارنامهی خود ندارد.» او باور دارد که «طالبان با جنگ و زور افغانستان را نگرفته، بلکه آنان در پی معامله بر افغانستان مسلط شدهاند.»
منابع نزدیک به مقاومت از ادامهی حملاتشان علیه نیروهای طالبان در بهار سال آینده خبر میدهند. آنان میگویند تا زمانی که طالبان از حکومت ساقط نشوند، به مبارزهیشان ادامه خواهند داد. این نیروها تأکید میکنند که طالبان «حقوق انسانی، مدنی و اسلامی» مردم را زیر پا گذاشتهاند.
در همین حال، نسیم مدبر، از اعضای رهبری «مقاومت» در اندراب میگوید که جبهه از یکسو ادعای طالبان برای پیروزی در جنگ افغانستان را به چالش کشیده و از سوی دیگر «ماهیت اصلی طالبان را به جهان نمایش داده است.»
این در حالی است که طالبان همواره تحرکات نظامی علیه نیروهای این گروه در اندراب را رد کرده و وضعیت امنیتی در این منطقه را آرام گزارش میدهند.
گفتنی است که روزنامه اطلاعات روز تلاش کرد تا در این زمینه با سخنگوی «جبهه مقاومت» نیز ارتباط بگیرد، اما با تلاشها و تماسهای مکرر موفق به این کار نشد.
درهی پرماجرا
درهی اندراب که متشکل از سه ولسوالی در ولایت بغلان است، در ستیز و مقابله با گروه طالبان، پیشینهی تاریخی دارد و این منطقه همواره برای این گروه، دردسرساز و خطرآفرین بوده است.
در دههی ۹۰ و حاکمیت نخست طالبان بر افغانستان، اندراب در کنار پنجشیر و بخشهای از ولایت تخار، از پایگاههای اصلی «مقاومت» مسلحانه به رهبری احمدشاه مسعود بود. طالبان در پنج سال حاکمیت شان نتوانستند این دره را بهصورت کامل در اختیار داشته باشند. نیروهای «مقاومت» در این دره، دست به سربازگیری و انسجام حملات مسلحانه علیه طالبان میزدند و نقش برجستهای در سقوط حکومت این گروه در اواخر سال ۲۰۰۱ داشتند.
در دودههی اخیر، اندرابیها بخش بزرگی از نیروهای نظامی دولت پیشین را تشکیل میدادند که در ولایتهای مختلف علیه نیروهای طالبان میجنگیدند. به نقل از منابع محلی، طی دودههی اخیر، دستکم سه هزار نفر از اهالی این دره، در صفوف ارتش، پولیس و دیگر قطعات نظامی طالبان کشته شدهاند. قربانیانی که درصد زیاد آنان بهدلیل فقر اقتصادی و محرومیتهای اجتماعی نظامی شده بودند. با سقوط دولت جمهوری و حاکمیت دوبارهی طالبان، نظامیان اندراب نگران از امنیت شان، به زادگاه شان بازگشته و علیه طالبان سلاح برداشتند. شماری از مردم این منطقه، از سالها قبل و بهدنبال افزایش نا امنیها در بغلان، برای مقابله به حملهی احتمالی طالبان به این محل، به خرید اسلحه اقدام کرده بودند.