متهم به برخورد سلیقهای و خویشخوری در جذب شاگردان در بخش خیاطی است. از این اتهام و برچسبها که همه روزه به او نسبت داده میشود، بهشدت ناراحت و عصبی است.
نرگس (اسم مستعار) مسئول یک مرکز آموزش خانگی برای زنان و دختران است. مرکزی که خدمات آموزشی دورهی مکتب، آموزش زبان، آموزش مهارتهای کمپیوتری و هنر و حرفه را تحت محدودیتها و ممنوعیتهای گستردهی طالبان بهصورت پنهانی به زنان و دختران رایگان ارائه میکند. او میگوید که از میان دیگر بخشها، درخواست برای فراگیری حرفهی خیاطی و گذاشتن صنفهای بیشتر زیاد است و جنجالی.
نرگس میگوید: «از اول صبح تا شب صنفهای خیاطی بیشتر از حد مجاز و ظرفیت پر است. ما مجبورا روزانه افرادی که جدیدا برای خیاطی درخواست شمولیت میکنند را رد میکنیم و شماری از آنان بعد از دریافت جواب جنجال راه میاندازند.»
در طی دو سالواندی، طالبان با صدور و به اجرا گذاشتن فرمانهای متعدد در افغانستان، زندگی میلیونها شهروند، بهویژه زنان را دگرگون کردهاند. این فرمانها عموما به مسائل زنان و فعالیت آنان در اجتماع مرتبط است و افغانستان را به کشوری تبدیل کرده است که سیاست آپارتاید جنسیتی بهصورت هدفمند و سریع در آن به اجرا گذاشته شده است. رویکردی که فقر و بیکاری را گسترش داده است. در این وضعیت با آنکه فراگیری آموزش در سنین بالاتر از ۱۴ سال و در تمام مقاطع برای دختران و زنان ممنوع است، زنان و دختران، فارغ از سن و درجهی تحصیل و گذشتهی کاریشان در تلاش اند که فن و حرفه بیاموزند.
شکریه ساپی، یکی از صدها آموزگار حرفهی خیاطی است. او این حرفه را ۲۵ سال قبل در ایران بهصورت مسلکی فراگرفت و همزمان با کار در این بخش، آموزش آن را به زنان نیز شروع کرد. او میگوید با آنکه خدمات آموزشی در مرکز او رایگان نیست، اما درخواست برای آن زیاد است. «در گذشته زنانی که تحصیلات عالی نداشتند و سن شان از بیست به بالا بودند، میآمدند که خیاطی بیاموزند، اما حالا همه میخواهند این حرفه را بیاموزند.»
تقلا
خیاطی در افغانستان شغل پاک، سبک و انعطافپذیر تصور میشود. شغلی که در خانه نیز قابل اجرا است. از همین رو با وضعشدن ممنوعیت آموزشی برای زنان، افراد و مراکز خصوصی حرفهی خیاطی را بدیلی برای آموزش رسمی برای زنان در نظر گرفته و بهصورت گسترده به آموزش دادن آن شروع کردهاند. افزون به این، نهادهای امدادرسانی بینالمللی مستقر در افغانستان نیز به ترویج صنفهای خانگی و آموزش حرفهی خیاطی پرداختهاند.
نرگس میگوید که تمرکز آنان روی آموزش رسمی است، اما بهدلیل درخواست شاگردان، بخش آموزش خیاطی را به امید اشتغالزایی فعال کردهاند. «کسانی که اینجا خیاطی میخوانند بیشتر شان زنان تحصیلکردهاند؛ افرادی که تا قبل از آمدن طالبان کار و درآمد داشتهاند. بعضیهایشان حتا ماستری هم خوانده، اما حالا دنبال مسیرهایی هستند که بتوانند روی پاهایشان بیایستند. آنان چندین بار در هفته مراجعه میکنند تا شاید صنف جدید خیاطی ایجاد شده باشد.»
نرگس اضافه میکند که شماری از این افراد بعد از دریافت جواب منفی یا عذر و زاری را شروع میکنند یا فکر میکنند که حقتلفی صورت گرفته است، از همین رو حتا دعوا و جنجال راه میاندازند. بهباور او، این رفتار و جنجالها نهایت تقلای زنان و دختران افغانستان برای حضور در جامعه است. «در اینجا تنها آموزش رایگان است، اما باقی هزینههایی که در جریان دورهی شش ماه برای فراگیری حرفهی خیاطی نیاز است را باید خود افراد تهیه کنند. این هزینهها کم نیست، اما با این وجود افراد ادامه میدهند و امید دارند.»
خانم ساپی با تأیید این حرفها میگوید که شماری برای خلق یک سرگرمی و فرار از فشار روانی این مسیر را انتخاب میکنند.
فرسایش امید
دورنمای این تقلا و تلاشها اما نه تنها روشن نیست، بلکه ناامیدکننده است. ثنا رضایی که از چند سال به اینسو کارگاه تولید لباس زنانه دارد، میگوید که زمینهای برای ایجاد و پیشبرد فعالیتهای اقتصادی زنان در هیچ بخشی وجود ندارد. «بعد از سقوط [حکومت پیشین] کار به کلی خوابیده است. نه کار تولیدی است و نه کارهای سفارشی انفرادی.»
کارگاه تولید لباس ساپی نیز بهدلیل نبود کار از فعالیت باز مانده است. او میگوید که نبود زمینهی کار برای همهی زنانی که به آموزش خیاطی رو آوردهاند، یک واقعیت تلخ است که در صورت ادامه یافتن آن، زنان را سرخوردهتر از گذاشته خواهد کرد.
یک استاد دانشگاه کابل که خود مسئول یک نهاد آموزشی برای دختران و زنان است، تصریح میکند که بهدلیل فروپاشی اقتصادی کارها در بخش تولید لباس نیز از رونق افتاده است. «در حال حاضر با آنکه ۹۰ درصد پوشاک افغانستان، در کشور تولید، بستهبندی و برندسازی میشود، اما قدرت خرید مردم پایین است و کارگاههای تولیدی اکثرا در حالت رکود است. به این دلیل تقاضا برای جذب افراد تازهنفس در قسمت تولید لباس وجود ندارد و از سویی، شرکتها به کارگاههای جدیدالتأسیس اعتبار نمیکنند و کار نمیسپارند.»
او توضیح میدهد که کارهای انفرادی نیز بهدلیل پایین بودن دستمزدها با چالش روبهرو است. «حالا در بازارها دستمزد دوخت یک دست لباس از ۱۰ افغانی تا ۲۰۰ افغانی است که حتا هزینهها را تأمین نمیتواند.»
این استاد دانشگاه ادامه میدهد که کارگاه تولیدی آنان نیز به همین دلایل فلج است.
افغانستان زیر سلطهی طالبان با بزرگترین و شدیدترین بحران گرسنگی مواجه است. بربنیاد جدیدترین گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد، ۳۴ میلیون نفر در افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند. آماری که تا پیش از رویکارآمدن طالبان، ۱۵ میلیون نفر اعلام شده بود.
با آنکه ادارهی احصائیه و معلومات افغانستان تحت کنترل طالبان سال گذشته جمعیت افغانستان را بر اساس نرخ افزایش نفوس ۳۴.۲ میلیون نفر اعلام کرده بود، اما سازمان ملل با استناد به آمارهای گذشته، جمعیت افغانستان را ۴۰ میلیون نفر برآورد کرده که از این میان ۸۵ درصد در فقر شدید بهسر میبرند.
بر اساس گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد، بهدلیل فقر گسترده «برخی مجبور به فروش خانهها، زمینها یا داراییهای خود شدهاند تا درآمدی کسب کنند».
گزارش تصریح کرده است که شماری دیگر نیز برای تأمین مواد غذایی، اعضای خانوادهیشان را مانند کالا به فروش رساندهاند. کودکان نوزاد و ازدواجهای اجباری دختران در بدل پول از مواردی اند که این گزارش به آن استناد کرده است. در بخش دیگر این گزارش به افزایش کودکان کار نیز پرداخته شده است که همه بهدلیل فقر شدید به میان آمده است.
شکریه ساپی میگوید که در چنین وضع در افغانستان فضا برای فعالیتهای اقتصادی تولیدی زنان وجود ندارد و برای صادرات بیرونی آنان سرمایه ندارند. «در داخل مردم فقیر است و حتا توان این را ندارند که لباس گرانقیمتتر بپوشند. اما از بیرون نیز به این صورت سفارش میآید که شما کالا تولید کنید و بعد ما دیده آن را میفروشیم. واقعیت به این نوع سفارش اول که پول نیست. پول را قرض کنیم و کارگاه خیاطی را با همین ظرفیت کاری راه بیاندازیم، اما بعد کالای تولیدشده بهزودی به فروش نرود، ما بهجای سود زیان میکنیم. به همین خاطر من جرأت نمیکنم.»
نرگس با آنکه آیندهی شغلی حرفهآموزان زن را روشن نمیبیند، اما اندکی خوشبین است. او میگوید که حتا اگر بازار کاری و منبع درآمد برای نجات از فقر وجود نداشته باشد، آموزش یک حرفهی جدید و هزینه کردن برای آن میارزد. «اولا که اعتماد بهنفس افراد بلند میرود. اگر هیچ نشود آنان از پرداخت هزینه برای دوخت پوشاک شان پیشی گرفتهاند.»