می‌شود به وعده‌های نواز شریف اعتماد کرد؟

سفر رییس جمهور کرزی به اسلام‌آباد حداقل در سیاست‌های اعلانی پاکستانی تغییراتی آورده است. گفته می‌شود اخیرا نواز شریف، نخست‌وزیر پاکستان گفته که پس از این حکومت پاکستان هرگز به امور داخلی افغانستان مداخله نمی‌کند، در مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی صادقانه عمل می‌نماید و پناهگاه‌ها و پایگاه‌های آن‌ها را در خاک پاکستان تخریب می‌کند. هفته‌ی گذشته در بیستمین سفر رییس جمهور کرزی به پاکستان، وی برای چندمین‌بار از پاکستان خواست در مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی صادقانه و با جدیت عمل نماید و دولت افغانستان را در روند مصالحه با مخالفان مسلح دولت یاری نماید. حکومت پاکستان به آقای کرزی وعده‌ی هم‌کاری داد و صلح و ثبات در افغانستان را به معنای صلح و ثبات در پاکستان و منطقه خواند. هرچند نمی‌توان به این وعده‌های حکومت پاکستان اعتماد کرد؛ اما با توجه به روی کار آمدن حکومت جدید در پاکستان و انتقال مسالمت‌آمیز و دموکراتیک قدرت در این کشور برای اولین‌بار، انتظار این که حکومت پاکستان سیاست‌هایش را در قبال افغانستان و منطقه تغییر داده باشد را افزایش می‌دهد و از این ره‌گذر باید این اظهارات نواز شریف را به فال نیک گرفت.

تاکنون حکومت پاکستان در قبال افغانستان دوگانه عمل کرده‌اند. سیاست‌مداران این کشور در سیاست‌های اعلانی‌شان به‌شدت بر حسن هم‌جواری، اراده‌ی مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی، کمک به روند صلح و رفتار صادقانه با متحدان غربی و منطقه‌ای‌ در مبارزه با تروریسم تأکید می‌کند؛ اما در سیاست‌های اعمالی‌شان هم‌واره عکس این شعارها عمل کرده‌اند. این کشور هم‌واره از تروریسم و افراط‌گرایی در منطقه حمایت کرده و صدور افراط‌گرایی به منطقه را به عنوان ابزاری استراتژیک سیاست خارجی‌اش در قبال افغانستان و هند انتخاب کرده‌ است. پاکستانی‌ها با این که به رهبران افغانستان مدام قول هم‌کاری و رویه براساس حسن هم‌جواری را داده؛ اما در نهان عملا از مخالفان مسلح دولت افغانستان حمایت کرده‌اند. از درک مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی از جامعه‌ی بین‌المللی میلیارد‌ها دالر کمک دریافت کرده؛ اما عملا به تعداد مراکز و تأسیسات جلب و جذب و آموزشی افراط‌گرایان اضافه کرده و روند صدور آن‌ها را به افغانستان، هند و کشمیر سرعت بخشیده‌اند. متأسفانه سیاست‌مداران افغانستان هنوز تفاوت سیاست‌های اعلانی و سیاست‌های اعمالی پاکستان را درک نکرده و فریب شعارهای سیاست‌مداران پاکستانی را خورده‌اند. رهبران افغانستان بسیار به‌راحتی به تمامی ‌برنامه‌ها و طرح‌های پاکستان در مبارزه با تروریسم و هم‌کاری‌های منطقه‌ای اعتماد کرده و پاسخ مثبت داده‌اند؛ اما هرگز نتوانسته سیاست‌مداران پاکستان را به رویه‌ی صادقانه، دست کشیدن از مداخله در افغانستان و مبارزه‌ی صادقانه با تروریسم ملزم نماید. ناتوانی از درک دوگانگی سیاست‌های اعلانی و اعمالی پاکستان در افغانستان، بزرگ‌ترین عامل روند پایان‌ناپذیر خشونت، بی‌ثباتی و روند ناکام جنگ و صلح با طالبان می‌باشد. زمانی می‌توان به التزام عملی سیاست‌مداران پاکستان به شعارهای‌شان واقعا امیدوار بود که رهبران و سیاست‌مداران افغانستان براساس قاعده‌ی بازی آن‌ها عمل کرده و معطوف به نیات واقعی سیاست‌مداران و نظامیان پاکستان رویه‌ی متناسب را اختیار کنند.

اکنون فقط یک امیدواری وجود دارد؛ این ‌که حکومت جدید پاکستان از آن‌جایی که از دل یک انتخابات دموکراتیک بیرون آمده و برای اولین‌بار قرار است سیاست‌مداران پاکستان مشق دموکراسی کنند، این امید خلق شده که به ابزارهای استراتژیک سیاست خارجی‌‌شان تجدید نظر نمایند. بنابراین، امید می‌رود که در حکومت جدید پاکستان، دیدگاه‌های حکومت ملکی بر امور داخلی و سیاست‌های استراتژیک این کشور غلبه داشته باشد و از این نظر ممکن است ابزارهای سیاست استراتژیک پاکستان، خصوصا در قبال افغانستان، نیز تغییر نماید. یک حکومت نظامی ‌همان‌طوری که در داخل در برابر سایرقوه‌ها و احزاب سیاسی مشی تهاجمی ‌و استبدادی را در پیش می‌گیرد، در سیاست خارجی در برابر هم‌سایگانش نیز با همین روش عمل خواهد کرد. ابزار‌هایی مثل حمایت از بنیادگرایی و افراطیت، ایجاد و پرورش عصبیت‌های قومی‌ و قبیله‌ای در راستای منافع و اهداف استراتژیکش و نیز روش خصمانه در برابر هند، در منظومه‌ی فکری نظامیان بیش از هر‌چیز دیگر جای‌گاه و کاربرد دارد. پرویز مشرف و حکومت‌های قبل از آن این روش را آزمودند. بنابراین، به نظر می‌رسد که حکومت جدید پاکستان، به این ابزارهای سیاست خارجی‌اش تجدید نظر نموده و با توجه به پیامدهای زیان‌بار ناخواسته‌ی بنیادگرایی، این حربه را کنار بگذارد. در شرایط کنونی ابزارهای سیاست خارجی پاکستان برای مردم این کشور فوق‌العاده زیان‌بار بوده و پیامدهای غیرقابل کنترل را برای این کشور به بار آورده است و رهبران جدید پاکستان به‌خوبی به این امر آگاه‌اند. بنابراین، تجدید نظر در این ابزارها نیاز جدی پاکستان و منطقه بوده و انتظار می‌رود که حکومت جدید پاکستان با ابزارهای مثبت و سازنده وارد تعامل با افغانستان و منطقه شود. در‌ غیر آن، ادامه دادن به روش کنونی، هم پاکستان را به آتش و خون فرو می‌برد و هم امنیت و ثبات را از منطقه می‌گیرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *