مقامهای امنیتی گفتهاند که از میان تمام مراکز رایدهی در انتخابات، نیمی از آنها از امنیت کامل برخوردار میباشند. با این که پیش از این بارها مسئولین امنیتی از امنیت کامل روند انتخابات و تمام مراکز رایدهی اطمینان داده بودند و برنامههای امنیتی شان را برای کمسیون مستقل انتخابات ارائه کرده بود؛ اما هنوزهم این مقامها از تأمین امنیت این روند اطمینان ندارند. تردید این مقامها در تأمین امنیت نیمی از مراکز، نشان دهندهی سستی و ضعف برنامههای امنیتی آنها میباشد.
امنیت از متغیرهای اصلی برگزاری انتخابات آیندهی ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی میباشد. در نبود امنیت برگزاری انتخابات ناممکن است و در صورت شکنندگی و سستی آن سلامت انتخابات به خطر میافتد و روند با تقلب، تخلف و صدها پرسش مشروعیتزدا همراه میشود. در وضعیتی که زندگی عادی مردم، گشت و گزار کارمندان دولتی و تأسیسات دولتی و خارجی مدام در معرض یورشهای مسلحانه و حملات انتحاری میباشد و نیروهای امنیتی عملا درگیر جنگی ناتمام و پیچیدهاند، برگزاری انتخابات با خطرهای صد درصدی مواجه است. حد اقل این که طالبان و مخالفان مسلح دولت برنامههای قطعی برای حمله بر مراکز و کارمندان انتخابات دارند و تلاش مینمایند تا این روند را اخلال کنند. هرچند نهادهای امنیتی مرتب از آمادگیهای کافی برای تأمین امنیت انتخابات خبر میدهند و نیروهای خارجی نیز قبلا اعلان کرده بودند که در صورت تقاضای دولت افغانستان حاضر به کمک به تأمین امنیت هستند؛ اما با آنهم با توجه به رشد فزایندهی ناامنی در کشور و ابهام در روند مصالحه، نگرانیهای امنیتی در فرایند انتخابات، یک نگرانی جدی است. این که خود مقامهای امنیتی از عدم امنیت بیش از نصف مراکز رایدهی خبر میدهند، میزان نگرانی و ترس مردم از امنیت این روند چندین برابر افزایش مییابد. از سوی دیگر، این امر نشان دهندهی تهدیدات جدی است، وگرنه مقامهای حکومتی همیشه عادت دارند که تصویر مثبت و خوشبینانه از وضعیتهای امنیتی ارائه دهند.
تأمین امنیت انتخابات آینده از یک طرف آزمونی مهم برای نیروهای امنیتی شمرده میشود. در گذشته امنیت تمامی روندهای مهم ملی نظیر تمام انتخاباتهای گذشته با همکاری نیروهای بینالمللی آیساف تأمین میشد؛ اما اینبار قرار است نیروهای امنیتی افغانستان به تنهایی این وظیفهی دشوار را انجام دهند. بنابراین، از یک طرف این نیروها با سختیها و محدودیتهایی برای تأمین امنیت برخوردارند؛ محدودیتهایی نظیر نبود امکانات کافی و تجهیزات پیشرفته، خصوصا در بخشهای کشفی و عملیاتهای هوایی، کمبود تجربه و مهارتهای مدیریتی و رهبری لازم. در انتخاباتهای گذشته نیروهای ناتو برای جلوگیری از حملات احتمالی دشمن از تکنولوژیهای پیشرفتهی کشفی و استخباراتی استفاده کرده بودند و با کمک آنها توانستند جلو تمامی برنامههای تخریبی دشمن را بگیرند؛ اما اینبار نیروهای امنیتی افغانستان نه این تجهیزات را در اختیار دارند و نه هم از تجهیزات بدیل یا مهارتهای انسانی آنچنانی برخوردار میباشند. بنابراین، نیروهای امنیتی علیرغم تمام آمادگیها و تواناییهایشان، عملا امکانات و تواناییهای کشفی و استخباراتی را آنچنان که در انتخاباتهای گذشته برخوردار بودند، در اختیار ندارند. اما بومی بودن نیروهای تأمین کنندهی امنیت انتخابات خود خوبیها و مزیتهایی را دارد. نیروهای امنیتی افغانستان خود شناخت دقیقی از کشور و مردمشان دارند و این امر امکانات و تواناییهای بیشتری به آنها در امر تأمین امنیت میدهد. آنها میتوانند مردم را با خود همراه ساخته و با همکاری آنها جلو فعالیتهای دشمن را بگیرند. همچنین حضور آنها در قریهها و قصبهها برای مردم حساسیت برانگیز نیست و از این نظر بهراحتی میتوانند حمایت و اعتماد مردم را کسب کنند. در حالی که در انتخاباتهای گذشته نفس حضور سربازان خارجی در قریهها و قصبهها تحریک کننده بود و مردم از همکاری با آنها سر باز میزدند. حال باید دید که این نیروها از این آزمون چگونه بیرون میشوند. آزمونی که به متغیر اصلی گذار سالم از یکی از دشوارترین گردونههای حیات سیاسی کشور تبدیل شده و برای آیندهی کشور از اهمیت حیاتی برخوردار میباشد. به همان میزان که مشروعیت و سلامت نظام سیاسی آینده به سلامت و شفافیت روند انتخابات بستگی دارد؛ سلامت و شفافیت این روند به امنیت آن بستگی مستقیم دارد. اگر امنیت کارمندان و ناظران روند انتخابات و رای دهندگان تأمین شود، سلامت و شفافیت انتخابات نیز تأمین میشود، ولی اگر رای دهندگان و کارمندان انتخابات از امنیت برخوردار نباشد، سلامت و شفافیت این روند نیز با تردیدهای جدی همراه خواهد شد.