قربانیان ملکی در جغرافیای فاجعه

براساس گزارش وزارت امور داخله، تنها در طول یک هفته‌ی گذشته بیش از 300 فرد ملکی در افغانستان کشته و زخمی‌گردیده‌اند. این تنها رقم تلفات غیرنظامیان می‌باشد؛ همه روزه ده‌ها سرباز نیروهای امنیتی افغانستان و ده‌ها جنگ‌جوی طالبان در نبردهای مسلحانه در برابر هم‌دیگر و دیگر عملیات‌های بمب‌گذاری کشته می‌‌شوند. بدین ترتیب، اگر رقم تمام کشته شدگان در افغانستان را، اعم از ملکی و نظامی، دوست و دشمن را در کنار هم قرار دهیم، شاید رقم آن در روز، به صورت متوسط، به بیش‌تر از صد‌تن برسد. این واقعیت تلخ، عمق فاجعه در افغانستان را نشان می‌دهد. متأسفانه روند تلفات غیرنظامیان در کشور روز‌به‌روز افزایش می‌یابد و اندک‌ترین امیدی برای کاهش این روند نیز به چشم نمی‌خورد. سازمان ملل متحد، نهادهای حقوق بشری، رسانه‌ها و مردم همه‌روزه از طرف‌های درگیر می‌خواهند تا از کشتار غیرنظامیان اجتناب کنند؛ اما هیچ‌ندایی ثمر نداده است.

تلفات غیرنظامیان تراژیدی دایمی ‌و ناتمام در افغانستان بوده و سال‌ها‌ست که مردم افغانستان با این پدیده عادت کرده‌اند. بیش از سه دهه پیش، هنگامی‌ که نخستین گلوله‌های ناآرامی ‌و بی‌ثباتی برای جنگ قدرت و حکومت به صدا در آمد، ناقوس منحوس تلفات غیرنظامیان نیز نواخته شد و با گذشت بیش از سه دهه، هنوز طنین مرگ و کشتار در زندگی مردم افغانستان جاری و ساری است.

طی این سه‌ دهه، تغییرات و دگرگونی‌های زیادی در سیاست، جامعه‌ و فرهنگ افغانستان رو‌نما گردید. مردم افغانستان رنگارنگی‌های زیادی در زندگی، جامعه، سیاست و‌… دید؛ اما چیزی که هیچ‌گاهی تغییر نکرد، تراژیدی مرگ و کشتار غیرنظامیان است. نه جهاد مردم علیه شوروی‌ها برای مردم امنیت و ثبات آورد، نه طالبان و امیرالمؤمنین (!)شان این گم‌شده‌ی مردم را بازیافتند، نه در جریان جنگ و مبارزه با تروریسم برای انسان افغانی مصئونیت و امنیت تأمین شد و نه اینک روند مصالحه و آشتی که از سوی حکومت روی دست گرفته شده است، این گم‌شده‌ی دیرین را به خانه بازگردانده است، بلکه در هریک از این دگرگونی‌ها، روند کشتار و آوارگی افزایش یافت و جز رنگارنگی در وسیله و شیوه‌ی کشتار، هیچ‌تغییر دیگری نیامد.

قربانی و تلفات، منطق و شیوه‌ی ثابت و لایتغیر در زندگی افغان‌ها حد اقل طی سه دهه‌ی اخیر بوده است. از آغاز حضور جامعه‌ی جهانی در افغانستان و ایجاد حکومت مردم‌سالار و ایجاد فضای نسبتا سالم و مساعد زندگی، انتظار می‌رفت که این رسم و منطق منحوس در زندگی افغان‌ها تغییر کند و صلح و آرامی ‌در زندگی مردم افغانستان برگردد؛ اما چنین نشد. تحول و بهبودی چشم‌گیری در صلح و امنیت، این گم‌شدگان دیرین مردم افغانستان رونما نگردید. تنها چیزی که تغییر کرد، ایجاد ابزارها و شیوه‌های جدید کشتار بود.

ترور و انتحار به عنوان شیوه‌های تازه‌ی کشتار و تلفات، در زندگی مردم افغانستان باب شده و هر‌شب و روزی شاهد قربانیان بیش‌تر و بیش‌تر در این جغرافیای فاجعه بودیم. افزون بر انتحار و انفجار، بمباران‌های کور هوایی، عملیات‌های خودسر و درگیری‌های جبهه‌ای و نظامی ‌نیز مزید بر علت شده و کشتار غیرنظامیان را افزایش داده است.

مسئول بیش‌تر کشتار‌ها و تلفات، تروریستان و مخالفان مسلح دولت شناخته شده‌اند. در تمامی‌گزارش‌ها و تحقیقاتی که در زمینه‌ی کشتار غیرنظامیان هر‌از‌چندگاهی صورت گرفته، مسئولیت بیش‌تر کشتار و تلفات به عهده‌ی طالبان و‍‍‍ پس از آن نیروهای خارجی بوده است. این گزارش‌ها نشان می‌دهند که نیروهای امنیتی افغانستان برخورد و رویه‌ی بهتری در جنگ داشته و هنجار‌ها و مقررات حقوق بشری را در شرایط جنگی احترام کرده‌اند.

در گیرو‌دار جنگ و مصالحه طی سال‌های گذشته، اساسا مسأله‌ی کشتار غیرنظامیان یک امر عادی تلقی شده و حکومت مسئولیت حفاظت از جان شهروندان خویش را فراموش کرده است. تأمین امنیت و حفاظت از جان شهروندان، وظیفه‌ی اولی حکومت بوده و باید این موضوع را در صدر تمام برنامه‌ها و سیاست‌های خود قرار دهد. تراژدی کشتار غیرنظامیان یک واقعیت کلی افغانستان است که اکنون مردم با آن عادت کرده؛ اما چیزی که تکان‌دهنده است، تداوم این روند منحوس و نبود امیدی برای کاهش این امر می‌باشد. هم‌اکنون هیچ‌برنامه‌ی عملی و مؤثر برای جلوگیری از تلفات غیرنظامیان در کشور وجود ندارد و این امر نگران کننده‌تر از هر‌چیز دیگر می‌باشد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *