صبح روز ۱۵ اسد، سید مهدی موسوی، کودک ۱۶ سالهی ناشنوا و کمتوان ذهنی، هنگامی که برای یافتن کار به میدان محلهای در دماوند مازندان رفت، در چنگ نیروهای انتظامی ایران افتاد. او برگهی سرشماری، مدرک قانونی برای اقامت در ایران را داشت. مادرش هم همراه او بود. این نیروها بدون اینکه از مهدی درخواست ارائهی مدرک کنند، او را به سمت موتر گشت کشاندند و گفتند که سوار آن شود. مهدی به علت سنگینبودن گوشهایش متوجه این دستور نشد و نظامیان ایرانی او را بر خاک افکندند. سپس مأموری با لباس شخصی دستان او را از پشت محکم گرفت و یک نظامی دیگر با زانو بر گردن او نشست. در این جریان، یکی از سمعکها (آلهی شنوایی) از گوش مهدی بر زمین افتاد و زیر پای این نیروها له شد. مهدی از زیر زانوی این مرد که او را روی سرک اسفالت محکم میفشرد، مادرش را صدا میزد. همچنین التماس میکرد: «نکن!» مادر هم شیون میزد و کمک میخواست. مأمور دیگر او را با خشونت دور کرد. بهدنبال آن، کاربران شبکههای اجتماعی هشتک «#پایت_را_از_گلویم_بردار» راهاندازی و آن را به حادثهی بازداشت خشونتآمیز جورج فلوید، مرد سیاهپوست امریکایی تشبیه کردند. یک مأمور پولیس امریکا در ماه می ۲۰۲۰ زانوی خود را بر گردن جورج فلوید گذاشت و او را کشت. این رویداد اعتراضات گستردهای را بهدنبال داشت.
در فاصلهی حدود یک ماه از این رویداد (در ماه سنبله) نیز ویدیویی از بازداشت خشونتآمیز یک مهاجر افغانستانی در ورامین تهران منتشر شد. در این ویدیو دیده میشود که دو مأمور امنیتی یک مرد را با زور به داخل موتر «وان» میکشند. او اما مقاومت میکند. یکی از مأموران امنیتی از موهای مرد و دیگری از لباس او میکشد. به نظر میرسد که یکی از مأموران بعدتر زانویش را بر سینه و گلوی او میگذارد. پناهجویان و مهاجران افغانستان در کشورهای همسایه و بهویژه ایران با این صحنه بسیار روبهرو شدهاند.
ماجرای سید مهدی تصویری روشن و فردی از یک تجربهی تلخ آوارگی در میان شهروندان افغانستانی در ایران میداد. اما شهروندان افغانستان به سراسر جهان آواره شدهاند. افغانستان رکورد طولانیترین مهاجرت در سطح جهان را دارد و شهروندان این کشور از بزرگترین جمعیتهای مهاجر و پناهجو در سراسر دنیا هستند. براساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، تنها در جریان چهار سال گذشته، نزدیک به هشت میلیون نفر کشور را ترک کردهاند. هماکنون افغانستان در کنار سوریه و میانمار از کشورهای مبدأ اصلی مهاجرت در دنیا است. ناامنی، خشونت، ترس از آزارواذیت، نقض حقوق بشری، فقر روبهگسترش و بیکاری از عوامل اصلی مهاجرت در افغانستان عنوان میشود. سقوط کشور بهدست گروه طالبان و اقدامات این گروه علیه زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی، فروپاشی و تعطیلی نهادها و انتقامجویی طالبان، موج مهاجرت از افغانستان را بهگونهی بیرویه افزایش داده است. با این همه، شهروندان افغانستان، برخلاف تصور رایج در کشورهای میزبان منطقه، فقط در پی ترک افغانستان نیستند. بازگشت به وطن نیز در میان مهاجران و آوارگان افغانستان یک روند پیوسته بوده است. در این گزارش تصویری از هر دو روند -خروج و بازگشت- ارائه میشود.
نخستین موج مهاجرت
مردم افغانستان از زمان حملهی شوروی بر این کشور در دههی ۱۹۷۰ میلادی به بعد، در صدر فهرست جمعیت مهاجر و پناهجوی جهان قرار دارند. پس از آن و در جریان جنگهای داخلی در افغانستان، میلیونها نفر کشور را برای فرار از جنگ و پیآمدهای آن ترک کردند. سازمان ملل آن را طولانیترین مهاجرت توصیف کرده است. تنها در میان سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲، بیش از یکپنجم (۲۰ درصد) جمعیت افغانستان، کشور را ترک کرده بودند. اکثریت آنان به ایران و پاکستان سرازیر شدند. در آن زمان این دو کشور با جایدادن به بیش از شش میلیون مهاجر، بزرگترین مقصد آوارگان از افغانستان بودند. شمار اندک این آوارگان هم به اروپا پناهنده شدند.
پاکستان و ایران وجوه مشترک فراوانی با افغانستان داشتند که سبب شده بود مقصد اصلی بسیاری از آوارگان باشند. افغانستان طولانیترین مرزها را با پاکستان و ایران دارد. هر دو کشور میزبان فعال گروههای جهادی بودند و در تجهیز، تسلیح، آموزش و حمایت سیاسی از این گروهها در داخل افغانستان، مشارکت فعال داشتند. پاکستان -در چارچوب جنگ سرد- و با حمایت امریکا و کشورهای غربی و عربی، برای تشکیل و آموزش و تجهیز گروههای جهادی، به این گروهها سرپناه، محیط امن و امکانات و تسهیلات سیاسی و نظامی و مالی فراهم میکرد. ایران نیز از مجاهدان در برابر دولت کمونیستی و اتحاد جماهیر شوروی حمایت میکرد و میزبان میلیونها مهاجر افغانستانی بود. در این دوره، بیش از سه میلیون پناهجو در پاکستان و به همین تعداد در ایران زندگی میکردند.
در پاکستان مهاجران اکثرا در مناطق قبایلی در مرز با افغانستان و ایالتهای بلوچستان و خیبرپختونخوا جابهجا شدند. پس از سقوط طالبان، در اثر حملهی نظامی امریکا در سال ۲۰۰۱، رهبران این گروه که اکثرا دانشآموختهی مدارس دیوبندی پاکستان، مدارسی مانند «اکوره ختک» و «دارالعلوم حقانیه» بودند، به مناطق قبایلی پاکستان عقبنشینی کردند. به این ترتیب پاکستان به پناهگاه اصلی جنگجویان و رهبران این گروه تبدیل شد که به نوبهی خود کوشیدند از جمعیت بزرگ مهاجران و آوارگان در اردوگاهها سربازگیری کنند. در بسیاری از مناطق قبایلی و ایالت بلوچستان، طالبان، شبکهی القاعده و متحدان منطقهایشان اقدام به ساخت و گسترش مخفیگاهها، مدارس آموزشی و کمپهای نظامی کردند. آنان با جذب و پرورش هزاران نیرو و بهویژه جنگجویان انتحاری در این مراکز به نبرد علیه امریکا و دولت پیشین افغانستان ادامه دادند. رهبران و اعضای این گروه هم آزادنه مشغول تدریس و آموزش در مدارس دیوبندی شدند. شوراهای کویته، میرانشاه و پشاور که جنگ علیه امریکا، دولت افغانستان و متحدان بینالمللیشان را رهبری میکردند، نیز در همین مناطق پاکستان شکل گرفتند. آنها سه مرکز اصلی سازماندهی طالبان در ۲۰ سال گذشته بودند.
پس از سقوط طالبان و با رویکارآمدن دولت پیشین در دودهه پیش، شمار بازگشتکنندگان افزایش چشمگیر یافت. براساس اعلام کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، ۵.۷ میلیون نفر در جریان سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲، به افغانستان برگشتند. با بازگشت این شمار مهاجران، جمعیت افغانستان ۲۵ درصد افزایش یافت. در جریان سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱، حدود ۵.۱۴ میلیون نفر دیگر نیز به افغانستان بازگشتند.
موج دوم مهاجرت
براساس اطلاعات کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، شمار زیادی از بازگشتکنندگان پس از سال ۲۰۰۱، بهخاطر ناامنی و وضعیت بد معیشتی دوباره افغانستان را ترک کردند. مهاجران افغانستان همچنان در صدر متقاضیان پناهندگی در کشورهای مهاجرپذیر و بهویژه اروپایی بودند. از سال ۲۰۱۴، با بدترشدن وضعیت امنیتی و افزایش ناامیدی از بهبود وضعیت اقتصادی کشور، مهاجرت مردم و بهویژه جوانان و عمدتا به مقصد کشورهای اروپایی افزایش یافت. این مسأله با افزایش سیل پناهجویان از کشورهای عربی و بهخصوص سوریه که درگیر جنگ بود، همزمان بود. از آن زمان روند مهاجرت در افغانستان سیر صعودی خود را حفظ کرد تا اینکه در آگست ۲۰۲۱ با بهقدرترسیدن گروه طالبان و فروپاشی دولت به اوج خود رسید.
دفتر سازمان ملل متحد برای کمکهای بشردوستانه (اوچا) با بازنشر گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت گفته است که از سال ۲۰۲۰ به بعد نزدیک به هشت میلیون نفر افغانستان را ترک کردهاند. از این میان، ۸۵ درصد به کشورهای همسایه و عمدتا ایران و نزدیک به یک میلیون نفر دیگر هم به کشورهای اروپایی مهاجر شدهاند. سازمان بینالمللی مهاجرت در این گزارش خود که در تاریخ ۳۱ جولای سال جاری منتشر شده، گفته از هنگام تسلط طالبان تا اکنون ۳.۴ میلیون نفر به کشورهای همسایهی افغانستان و ممالک اروپایی مهاجرت کردهاند؛ ۸۴ درصد آنان به کشورهای همسایهی افغانستان و بیشتر در ایران و ۲۵۰ هزار نفر هم به اروپا و ترکیه رفتهاند. تنها در جریان سال ۲۰۲۱، ۱.۳۶ میلیون نفر افغانستان را ترک کردهاند. از جمع آنان، ۳۰۴.۸۹ هزار نفر (۵۳ درصد) به ایران، ۲۵۹.۲۷ هزار نفر (۱۹ درصد) به پاکستان و ۶۳.۳۶ هزار نفر (۱۱ درصد) به ترکیه و اروپا رفتهاند. اما در این سال، ۳۰۴.۸۹ هزار نفر از ایران، ۱۹۱.۸۱ هزار نفر از پاکستان (۳۳ درصد) و ۶۳ هزار و ۳۶۰ نفر از ترکیه و اروپا (۱۱ درصد) به افغانستان بازگشتهاند.
قبل از آن در جریان سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱، ۴.۵۲ میلیون نفر نیز افغانستان را ترک کردهاند. در این مدت، ۵.۱۵ میلیون نفر به افغانستان بازگشتهاند.
تسلط طالبان و تشدید مهاجرت
با برگشت طالبان به قدرت و فروپاشی جمهوریت، موج دوم مهاجرت از افغانستان به اوج خود رسیده است. با بدترشدن شرایط امنیتی و اقتصادی و در نتیجه سقوط کشور بهدست طالبان، دستکم ۱۳ میلیون و ۳۲۰.۷۸ هزار نفر از آغاز سال ۲۰۲۱ تا آخر آگست امسال (۲۰۲۴)، از افغانستان به پاکستان و ایران رفتهاند. این رقم شامل بازهی زمانی سپتامبر ۲۰۲۳ تا دهم جنوری ۲۰۲۴ نمیشود. شمار عبورومرور مرزی از افغانستان به ایران و پاکستان و برعکس آن در این مدت، توسط سازمان بینالمللی مهاجرت ثبت نشده است. همچنین در جریان چهار سال گذشته، حدود ۱۲ میلیون و ۷۲۳ هزار نفر نیز از این دو کشور به افغانستان برگشته و یا اخراج شدهاند. آمار رفتوآمد از افغانستان به سایر کشورهای همسایه در این مدت، ثبت نشده است. ضمنا افرادی که بهصورت هوایی افغانستان را ترک میکنند و یا به این کشور بر میگردند، شامل این رقم نمیشوند.
از مجموع افرادی که پس از شروع سال ۲۰۲۱ افغانستان را بهصورت زمینی ترک کرده، دستکم ۱۰ میلیون و ۲۰۰.۶۱ هزار نفر در پی تسلط طالبان (از نیمهی آگست ۲۰۲۱) به ایران و پاکستان رفتهاند. مطابق این آمار سازمان بینالمللی مهاجرت، هفت میلیون و ۵۷۹.۳۲ هزار نفر آنان به پاکستان و دو میلیون و ۶۲۱.۲۸ هزار نفر دیگر به ایران رفته که ۷۳.۷۰ درصد آنان مرد هستند.
سازمان بینالمللی مهاجرت در گذرگاههای مرزی ایران، تنها شمار خروج شهروندان افغانستان را ثبت کرده است. همچنین پس از تسلط طالبان، دستکم ده میلیون و ۳۷۰.۴۵ هزار نفر از ایران و پاکستان (هفت میلیون و ۱۲۹.۲۷هزار نفر از پاکستان و سه میلیون و ۲۴۱.۱۷ هزار نفر از ایران) به افغانستان برگشته و یا اخراج شدهاند. این ارقام نشان میدهد که شمار اخراج شهروندان افغانستان از ایران نسبت به ورود آنان به ایران پس از تسلط طالبان افزایش یافته است. از جمع افرادی که از این دو کشور برگشته و یا اخراج شدهاند، ۷۰.۱۶ درصد مرد و متباقی حدود ۳۰ درصد دیگر زن هستند. در میان کسانی که از پاکستان به افغانستان برگشته، شهروندان پاکستانی و افرادی با پاسپورت کشور سومی نیز شامل اند.
از آغاز سال ۲۰۲۱ تا آخر آگست امسال -به استثنای سپتامبر ۲۰۲۳ تا دهم جنوری ۲۰۲۴- نیز دستکم ۱۳ میلیون و ۶۶۲.۶۴ هزار نفر از ایران و پاکستان به افغانستان بازگشته و یا اخراج شدهاند. از این میان، نُه میلیون و ۷۴۰.۲۲ هزار نفر از پاکستان و متباقی سه میلیون و ۹۲۲.۴۲ هزار نفر از ایران به افغانستان برگشتهاند.
همسایگان خسته، آوارگان آزرده: مورد ایران
مهران (اسم مستعار) تا قبل از تسلط طالبان بر افغانستان در دانشکدهی هنرهای زیبا در دانشگاه کابل دانشجو بود و رشتهی موسیقی میخواند. با تغییراتی که طالبان در این رشته آوردند، او و تعدادی دیگر از همصنفانش درس را ترک کردند. اوایل تابستان امسال، مهران همراه با اعضای خانوادهی خود از طریق گذرگاه مرزی «میلک» در نیمروز، به ایران رفت. در شهرستان «رباطکریم» تهران خانهای را به اجاره گرفت و در یک کارخانهی «سیمکشی» در «شهرک صنعتی پرند» برای خود کار پیدا کرد. در هفتهی سوم اقامت در تهران، هنگامی که با مادرش از شفاخانه برمیگشت، توسط مأموران امنیتی ایران توقیف و بازداشت شد؛ «ما داخل اسنپ (تاکسی) بودیم. همین که چشم پولیس به من خورد، پرسید که چه مدرک [اقامتی] دارم. گفتم پاسپورت دارم. سپس پاسپورتم را گرفت و گفت پایین شوم. پایین شدم. توضیح دادم که همراه مادرم هستم. قانونی به ایران آمدهایم و ویزا داریم. پاسپورت مادرم و شناسنامههای الکترونیک از مادرم، همسر و فرزند برادرم پیش من بود. پاسپورت مادرم را گرفت و به خودش داد. گفت کرایهی تاکسی را هم پرداخت کنم و خودم به کلانتری بروم. کرایه را پرداختم تا مادرم را به خانه ببرد.»
در کلانتری، ضمن ضبط شناسنامهها و پاسپورت مهران، نیروهای انتظامی ایران دو سیت موبایل او را نیز ضبط میکنند. یک سیت آن را مهران از ایران خریده و سیت دیگر را از افغانستان با خود آورده، ولی در ایران راجستر نکرده بود. در کلانتری مهران متهم به دزدی موبایل راجسترناشده میشود. کلانتر در مقابل رهایی و بازگرداندن اسناد و موبایلها، از او درخواست رشوه میکند؛ «گفتم [که] چقدر کافی است: دو میلیون تومان؟ سه میلیون؟ پنج میلیون؟ چقدر!؟ پنج میلیون همراهم است. همهاش را میدهم، آزادم کنید و مدارکم را بدهید. کلانتر گفت [که] این مبلغ کافی نیست. گفتم چه مبلغی کفایت میکند. گفت حداقل ۱۵ میلیون. گفتم ندارم. گفت که نداری، برمیگردی [به] افغانستان.» براساس گفتههای مهران، این مبلغ حقوق دو ماه کارگری مهاجران و پناهجویان در تهران است.
در کلانتری بحث او با مسئولان بالا میکشد و آنان او را به مأموران اطلاعات ایران معرفی میکنند. مسئولان کلانتری به نیروهای اطلاعات میگویند که مهران برای آنان «شاخوشانه» کشیده است. بهخاطر این مورد، مأموران اطلاعات او را زیر لگد و مشت میگیرند، شکنجه میکنند و شوک برقی میدهند؛ «مرا میگفت که بگویم بد کردهام. [تحت شکنجه] گفتم بد کردهام. وحشتناک بود. چند جملهی زشت دیگر را هم سرم تکرار کردند.» پردهی گوش چپ مهران براثر لتوکوب این مأموران پاره شده بود. او هنوز تحت تداوی قرار دارد و شنوایی خود را هنوز بهصورت کامل بازنیافته است. سپس مهران با جمع دیگر از بازداشتشدگان به اردوگاه «ورامین» تهران منتقل میشوند. کلانتری و اطلاعات در هنگام انتقال به آنجا، تنها یک سیت موبایل و پول او را باز میگردانند. متباقی اسناد و یک سیت موبایل دیگر را ضبط میکنند. در اردوگاه ورامین، او در هنگام بیومتریک، به فرد مسئول توضیح میدهد که حضورش در ایران قانونی است و پاسپورت و ویزای معتبر دارد. اعتراض او آنجا، نیز به جایی نمیرسد. پس از سه شبانهروز به اردوگاه «سنگ سفید» منتقل و سپس با پرداخت کرایهی راه و عوارض شهرداری از ایران به هرات اخراج میشود. براساس گفتههای مهران، دولت ایران بهصورت مجموع از هر نفر نزدیک به دو میلیون تومان برای این موارد اخذ میکند.
مهران برای درج شکایت در مورد چگونگی اخراج و ضبط موبایل و مدارک همراهش به نمایندگی سازمان بینالمللی مهاجرت در مرز با افغانستان میرود. مسئولان این سازمان او را به داخل راه نمیدهند و در پاسخ درخواست او، میگویند که «رد (دنبال) کار خود برود» و روزانه دهها مورد مشابه اتفاق میافتد. او از هرات به کابل میرود و برای گرفتن نسخههای دیگر شناسنامهها و پاسپورت اقدام میکند. پس از حدود سه ماه، موفق میشود که آنها را بگیرد. اوایل ماه گذشته هم دوباره به ایران برگشته است. در ایران وقتی برای دریافت موبایل خود به کلانتریای که ضبط کرده بود، مراجعه میکند، از او تضمین گرفته میشود تا موبایلش ضبط شود؛ «یک برگه داد و گفت که آن را امضا کنم. در برگه واضح گفته شده بود پولیس حق ضبط موبایلهایی که در مرز راجستر نمیشود را دارد. موبایلم را آورد و گفت رمزش را وارد کنم. من قفل آن را باز کردم و پولیس دوباره از من گرفت و مرا از دفتر بیرون کرد.» مهران هماکنون در یک ساختمان نیمهکاره کار میکند. میگوید بهخاطر ترس از بازداشت توسط نظامیان ایرانی، شب را هم در همین ساختمان زندگی میکند و تنها آخر هفته را به خانه برمیگردد.
اخراجشدگان از ایران، همگی تجربهی مشابه از بدرفتاری و آزارواذیت در این کشور دارند. مهران میگوید که در ایران برای پناهجویان و مهاجران هیچ «حق و حقوقی» قایل نمیشود و نهادی نیز برای رسیدگی به شکایات آنان کار نمیکند. براساس گفتههای مهران، در میان افرادی که با او یکجا از ایران اخراج شدهاند، افراد دیگر نیز با مدارک اقامتی در ایران بودهاند. مطابق گفتههای مسئولان طالبان در گذرگاه اسلامقلعه، روزانه ۲۰ تا ۳۰ نفر با پاسپورت و ویزای معتبر از طریق این گذرگاه به افغانستان برگردانده میشوند.
ایران بزرگترین میزبان جمعیت پناهندگان در جهان است. این کشور بزرگترین میزبان پناهندگان افغانستان که از بزرگترین جمعیت مهاجر و پناهجو در سراسر جهان اند، نیز است. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد گفته است که بسیاری از پناهندگان افغانستان در ایران نسل سوم و نسل چهارم پناهندگان هستند. براساس اعلام این سازمان، پناهندگان افغانستانی از آسیبپذیرترین گروههای جمعیتی در این کشور بهحساب میآیند و هماکنون برای تأمین هزینههای معیشتی، خدماتی و اقامتی با چالشهای فراوانی در ایران مواجه اند. بهگفتهی کمیساریای پناهندگان، آنان برای تأمین مخارج خود، مجبور اند که گزینههای دشوار و حتا «روشهای آسیبزا» را انتخاب کنند. بلندرفتن نرخ تورم و تشدید تحریمها و در نتیجه افزایش فقر در این کشور، وضعیت پناهندگان را بدتر میکند. دولت ایران هم در ماههای اخیر فشار بر مهاجران و پناهندگان را تشدید کرده است. براساس اعلام شورای پناهندگان ناروی، ۹۰۰ هزار کودک مهاجر اهل افغانستان به آموزش دسترسی ندارند. در این کشور ۱.۵ میلیون کودک مهاجر افغانستان بهسر میبرند که تنها ۶۰۰ هزار نفر آنان در مکاتب دولتی ایران امکان ثبتنام داشتهاند. همچنین اوایل ماه جاری میلادی در یک مورد دستور قضایی برای ممنوعیت فروش نان به مهاجران در شهر «بردسیر» ولایت کرمان صادر شد. در پی آن، دادستانی این شهر توضیح داد که این ممنوعیت تنها برای خرید نان یارانهای وضع شده است.
دولت ایران در آغاز سال جاری میلادی طرح جذب و مدیریت منابع مالی و سپردهگذاری «اتباع و مهاجرین» را اعلام کرد. مطابق آن، مهاجران میتوانند منابع مالی و درآمدهای خود را در بانک ذخیره کنند تا این سرمایهها در چرخهی تولید و فعالیتهای اقتصادی کشور استفاده شود. اندازهی کل سپردهگذاری برای این طرح در تهران ۱۵۰ میلیون و در متباقی نقاط، ۱۰۰ میلیون تومان برای هر فرد مرد بالای ۱۸ سال سن در هر خانواده مدنظر گرفته شده است؛ یعنی اگر در خانوادهای پدر سرپرست باشد و دو پسر بالای ۱۸ سال سن هم داشته باشد، اندازهی سپردهگذاری برای این خانواده، سهچند (در تهران ۴۵۰ میلیون تومان) است. در مسودهی طرح آمده همهی کسانی که مدارک قانونی، از جمله گذرنامه با پروانهی اقامت، دفترچهی اقامت، کارت هویت، دفترچهی پناهندگی، کارت آمایش و دفترچهی اقامت ویژه دارند و مشمولان سرشماری و بازشماری اند، شامل طرح میشوند. تمدید سکونت و مجوز آن از امتیازات شرکت در این طرح خوانده شده است. با اینحال، ایران مهاجرانی را که در این طرح شرکت کرده نیز اخراج کرده است. ضمنا این در حالی است که براساس اعلام انجمن سرمایهگذاری خارجی ایران، مهاجران افغانستانی در صدر فهرست سرمایهگذاران خارجی در این کشور قرار گرفتهاند. سرمایهگذاران افغانستان در اوایل سال جاری گفته بودند سرمایهگذاری آنان در ایران به بیش از یک میلیارد دالر میرسد. پس از افغانستان، چین در ردهی دوم سرمایهگذاران خارجی در ایران قرار دارد.
اخراج مهاجران؛ ۹۵ درصد تصمیم مشخصی در مورد ماندن ندارند
براساس آمار سازمان بینالمللی مهاجرت، پس از تسلط طالبان تا آخر آگست سال جاری، دستکم سه میلیون و ۲۴۱.۱۸ هزار نفر از ایران به افغانستان برگشته و یا اخراج شدهاند. این رقم شامل فاصلهی زمانی سپتامبر ۲۰۲۳ تا دهم جنوری ۲۰۲۴ نمیشود. همچنین سازمان بینالمللی مهاجرت در بازهی زمانی آگست ۲۰۲۱ تا اپریل ۲۰۲۲، شمار برگشتکنندگان را به تفکیک برگشت اختیاری و یا اجباری مشخص نکرده است. با این هم، شمار اخراجشدگان شهروندان افغانستان از ایران در این مدت، به یک میلیون و ۴۳۹.۴۳ هزار نفر میرسد. از مجموع این افراد، ۷۵.۵۵ درصد آنان مرد اند. با این هم، احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی ایران در ماه سپتامبر گفت که این کشور تصمیم دارد تا آخر سال جاری خورشیدی، دو میلیون «اتباع خارجی» را اخراج کنند. گودرزی، فرمانده مرزبانی ایران هم گفت که از اول سال جاری میلادی، این کشور حدود ۷۰۰ هزار «اتباع خارجی» را اخراج کرده است. همزمان با آن، مجلس ایران نیز طرحی را تصویب کرده که براساس آن جمعیت اتباع خارجی سالانه باید ۱۰ درصد کاهش یابد. در هیچ کدام از این موارد، مشخصا از شهروندان افغانستان نام برده نشده است، اما سکندر مؤمنی، وزیر داخلهی ایران در آن زمان در یک گفتوگو با شبکهی صدا و سیمای ایران، گفت که حجم ورود مهاجران افغانستان به آن کشور قابل تحمل نیست.
سازمان بینالمللی مهاجرت همچنین در سال جاری میلادی (از اول جنوری تا آخر آگست ۲۰۲۴)، فیصدی اخراجشدگان را هم ارائه کردهاند. مطابق آن، ردمرزشدگان ۶۱.۰۵ درصد کل برگشتکنندگان از ایران را تشکیل میدهند. ۳۵.۰۵ درصد دیگر هم بهگونهی داوطلبانه از این کشور به افغانستان برگشتهاند.
براساس آمار سازمان بینالمللی مهاجرت، از مجموع کل برگشتکنندگان و اخراجشدگان در سال ۲۰۲۴، ۶۵.۰۳ درصد آنان گفتهاند که نمیدانند تا چه زمانی میتوانند در افغانستان بمانند. ۲۹.۸۰ درصد دیگر هم گفتهاند که قصد ماندن در کشور را ندارند. تنها ۴.۷۱ درصد برگشتکنندگان و اخراجشدگان گفتهاند که برای مدت کوتاه (کمتر از سه ماه) در افغانستان میمانند. ضمنا ۵۹.۶۳ درصد برگشتکنندگان و اخراجشدگان از ایران در سال ۲۰۲۴ گفتهاند که مدت طولانی (بیش از یک سال) را در ایران اقامت داشتند. ۲۰.۸۸ درصد بیشتر از سه ماه تا یک سال و ۱۹.۵۲ درصد دیگر آنان نیز کمتر از سه ماه در ایران اقامت داشتهاند. براساس آمار سازمان بینالمللی مهاجرت، از هر پنج نفری که به ایران میروند، یکی از آنان قبلا به ایران سفر داشته است.
همچنین در جریان سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ -به استثنای سپتامبر ۲۰۲۳ تا دهم جنوری ۲۰۲۴- حدود هزار و ۵۷۰ جسد از پناهجویان افغانستانی از ایران به افغانستان منتقل شده است.
دلایل مهاجرت به ایران
سازمان بینالمللی مهاجرت خروج ۷۸۳.۸۹ هزار نفر را از گذرگاههای مرزی رسمی به ایران، از دهم جنوری تا آخر آگست سال ۲۰۲۴ بررسی کرده و دلیل سفر آنان را پرسیده است. مشکلات اقتصادی ۵۸.۱۸ درصد، انجام مراسم مذهبی/اجتماعی و گردشگری ۱۹.۵۳ درصد و دیدار خانواده ۳۰.۷۳ درصد دلیل سفر خوانده شده است. بررسیهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد اما نشان میدهد که مهمترین دلیل مهاجرت شهروندان افغانستان ترس از آزارواذیت است. پس از آن به ترتیب دلایل اقتصادی، خشونت و آسیب گسترده و ترس عمومی از طالبان عنوان شده است. افراد متعلق به قوم هزاره بیشترین فیصدی مهاجرانی را تشکیل میدهند که پس از تسلط طالبان مجبور به مهاجرت به ایران شدهاند. اقدامات این گروه علیه زنان و گروههای قومی و مذهبی عمدتا غیرپشتون و بهویژه هزارهها و شیعهها که در معرض خطر کشتار، نسلکشی و پاکسازی قومی، شکنجه و آزارواذیت جمعی، کوچ اجباری و طرد اجتماعی قرار دارند، دلیل اصلی آن است. مطابق آمار کمیساریای عالی پناهندگان، مهاجرانی که از سال ۲۰۲۱ تا آخر مارچ ۲۰۲۴ به ایران رفتهاند، از نظر قومیت ۳۴ درصد هزاره اند. پس از آن، ۳۳ درصد تاجیک، ۲۳ درصد پشتون، پنج درصد سید و ۱۱ درصد از متباقی گروههای قومی افغانستان اند.
ضمنا از مجموع کسانی که در جریان سال جاری میلادی به ایران رفتهاند، ۵۱.۳۳ درصد آنان گفتهاند قبلا به بیرون از افغانستان سفر نکردهاند. ۲۰.۶۷ درصد دیگر هم گفتهاند که به مدت بیشتر از یک سال در افغانستان بودهاند. ۲۸ درصد این افراد هم کمتر از یک سال را در افغانستان سپری کرده و دوباره مجبور به مسافرت شدهاند. مهاجرت شهروندان افغانستان به بیرون و بهخصوص کشورهای همسایه سابقهی طولانی دارد.
محدودیت شغلی مهاجران در ایران و نیروی کار فعال مهاجران
در ایران، مهاجران و پناهجویان افغانستانی به انجام کارهای شاقه و بهویژه کارگری در بخش ساختمانی، نظافت، کشاورزی، کورههای گچپزی، سنگبری و… میپردازند. از سویی هم، براساس دادههای سازمان آمار ایران، بیش از سه-چهارم جمعیت مهاجر افغانستانی بین ۱۰ تا ۶۴ سال سن دارند که اکثر آنان مشغول کار اند و کودکانی که در این گروه سنی کار نمیکنند، هم در چند سال آینده وارد بازار کار خواهند شد. براساس این آمار، ۴۱.۷ درصد جمعیت مهاجر افغانستانی در ایران دارای سنین ۲۵ تا ۶۴ سال (سن کاری) است. پس از آن، گروه سنی جمعیت پایینتر از نُه سال سن با درصدی ۲۳.۹ درصد و در پی آن، گروههای سنی ۱۵ تا ۲۴ سال سن با درصدی ۱۹.۹۵ درصد و ۱۰ تا ۱۴ سال با درصدی ۱۱.۴ درصد قرار دارند. تنها ۲.۳۵ درصد جمعیت مهاجر افغانستانی در ایران بالاتر از ۶۵ سال سن دارند.
دولت ایران برای مهاجران و پناهجویان خارجی و بهویژه شهروندان افغانستان فعالیت در مشاغل مشخص را اجازه داده است. این مشاغل به چهار گروه تقسیم شده است که شامل «کورهپزخانهها»، «کارهای ساختمانی»، «کارگاههای کشاورزی» و «سایر گروههای شغلی» میشوند. در تمامی این بخشها، کارهای شاقه و پرخطر به آنان واگذار شده است. در گروههای شغلی دیگر هم توضیح داده شده است که این گروه شامل، کارگری امحای زباله، کارگری بازیافت مواد شیمیایی، کارگری تخلیه و بارگیری، کارگری کورهی ریختهگری، حناسایی، کمپوتسازی، سریشمپزی، تولید کود شیمیایی و تولید غذای دم و طیور میشوند. همچنین کارگری تخلیه و نظافت مخازن فاضلاب، کارگری جوشکاری و تعمیرکاری کفش، خیاطی، کارگری بافندگی و کارگری نجاری نیز ذیل این گروه آمده است. با اینحال، کمیساریای عالی پناهندگان گفته است که ۵۵ درصد از مهاجران افغانستان کارگری ساختمانی را میکنند. ۱۴ درصد هم در خیاطی و نساجی، ۱۲ درصد در معدن و ۱۱ درصد در مشاغل نیروهای مسلح کارگری میکنند.
همسایگان خسته، آوارگان آزرده: مورد پاکستان
پاکستان پس از ایران، ترکیه، آلمان و کلمبیا، بزرگترین میزبان پناهجویان در جهان و پس از ایران، دومین میزبان بزرگ جمعیت پناهندگان و پناهجویان افغانستانی است. مطابق آمار کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، هماکنون حدود ۳.۱ میلیون پناهندهی افغانستانی در پاکستان اقامت دارند. ۷۶ درصد این افراد زنان و کودکان اند. از مجموع آنان، یک میلیون و ۳۵۶ هزار نفر آنان بهعنوان پناهجو تا آخر جون امسال (۲۰۲۴) در آن کشور ثبت شدهاند. از جمع این افراد، ۷۱۶ هزار نفر در خیبرپختونخوا، ۳۱۹ هزار و ۸۳۳ نفر در بلوچستان، ۱۹۸ هزار و ۵۸۶ نفر در پنجاب، ۷۴ هزار و ۷۸۰ نفر در سند، ۴۲ هزار و ۸۵۷ نفر در اسلامآباد و چهار هزار و ۴۸۵ نفر در جامو و کشمیر زندگی میکنند. همچنین ۸۰۳ هزار و ۲۰۰ شهروند کارت شهروندی افغانستان (ایسیسی) دریافت کرده و ۸۲۲ هزار و ۴۰۰ پناهندهی دیگر بدون هیچگونه سند اقامتی در پاکستان بهسر میبرند. براساس آمار سازمان ملل، ۱۴۳ هزار و ۹۰۰ نفر دیگر نیز از اعضای خانوادههای پناهجویان ثبتنامشده در پاکستان اند. ۶۰۰ هزار پناهجوی دیگر که پس از تسلط طالبان تا اوایل ۲۰۲۳ به پاکستان پناه بردهاند، مدارک اقامتی ندارند. حکومت پاکستان نیز شمار کلی مهاجران افغانستانی در پاکستان را کمتر از چهار میلیون برشمرده است. این کشور در ماه جولای امسال تصمیم گرفت تا اقامت حدود یکونیممیلیون پناهجوی ثبتنامشدهی افغانستانی را برای یک سال تمدید کند.
یک سال پیش (سوم اکتبر) دولت پاکستان تصمیم اخراج پناهجویانی را گرفت که اسناد اقامت قانونی در این کشور را ندارند. در آن هنگام شمار مهاجران «غیرقانونی» از افغانستان یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر اعلام شد. دولت پاکستان در آن هنگام گفت که این افراد را اخراج میکند. براساس آمار کمیساریای عالی پناهندگان، از سپتامبر ۲۰۲۳ تا اواخر سپتامبر امسال، حدود ۷۳۳ هزار و ۳۰۰ مهاجر افغانستانی از پاکستان برگشته و یا هم اخراج شدهاند. حکومت پاکستان مدیریت بحران اقتصادی و مهار تهدیدهای امنیتی در آن کشور را انگیزهی اصلی این اقدام اعلام کرد.
پاکستان در سالهای اخیر با بحران اقتصادی و ناامنیهای فزاینده مواجه است. بحران جهانی انرژی و سیلهای ویرانگر دو سال پیش که یک-سوم خاک پاکستان را زیر آب برد، این کشور را با بدترین بحران اقتصادی از زمان استقلال از بریتانیا در سال ۱۹۴۷، روربهرو کرده است. با تشدید بحران اقتصادی، نرخ کالا و خدمات اساسی و هزینهی اجارهی خانه در پاکستان نیز افزایش یافته که تأثیر منفی بر وضعیت پناهجویان و میزبانان آنان گذاشته است. افزایش بیپیشینهی حملات تروریستی علیه نظامیان و اهداف دولتی در پاکستان، قدرت یافتن روزافزون تحریک طالبان پاکستانی، ارتش آزادیبخش بلوچستان، داعش خراسان شاخهی پاکستان و تحریک جهاد پاکستان در پی قدرتگیری و تسلط طالبان بر افغانستان، نگرانیهای امنیتی آن کشور را بهصورت جدی افزایش داده است.
افزون بر این موارد، اختلاف حکومت پاکستان با طالبان و توجه به افکار عمومی در این کشور که نسبت به پناهجویان افغانستانی بدگمان هستند و آنان را به دزدیدن فرصتهای شغلی و کار متهم میکنند، در اتخاذ تصمیم برای اخراج پناهجویان نقش داشته است. انوارالحق کاکر، نخستوزیر پیشین پاکستان در نوامبر سال گذشته گفت اخراج پناهجویان بدون مدرک قانونی به افغانستان، واکنشی به عدم تمایل طالبان برای اقدام علیه «تروریستانی» است که از خاک افغانستان برای انجام حملات تروریستی در پاکستان استفاده میکنند. بهگفتهی او، در پی تسلط طالبان بر افغانستان، حملات تروریستی در پاکستان بهصورت کلی ۶۰ درصد و «حملات انتحاری ۵۰۰ درصد» افزایش یافته است.
برگشت مهاجران از پاکستان
دادههای سازمان بینالمللی مهاجرت نشان میدهد که پس از تسلط طالبان تا آخر آگست سال جاری، دستکم هفت میلیون و ۱۲۹.۲۷ هزار نفر از پاکستان به افغانستان برگشته و یا اخراج شدهاند. افرادی که در بازهی زمانی سپتامبر ۲۰۲۳ تا دهم جنوری ۲۰۲۴ از پاکستان وارد افغانستان شدهاند، شامل آنان نمیشوند. سازمان بینالمللی مهاجرت در بازهی زمانی مارچ ۲۰۲۲ تا آگست ۲۰۲۳، و دهم جنوری تا پایان آگست ۲۰۲۴، ۵۸ هزار و ۲۶۰ مورد اخراج اجباری شهروندان افغانستان از پاکستان را ثبت کرده است. بیشترین آن مربوط به سال ۲۰۲۴ میشود. در این سال به تنهایی ۵۲ هزار نفر بهگونهی اجباری از پاکستان اخراج شده و هیچگونه مدرک اقامتی نداشتهاند. این رقم بیش از هشت برابر کل اخراجشدگان در جریان سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ بوده است. با اینحال، ۶۹.۷۹ درصد کسانی که در سال ۲۰۲۴ از پاکستان برگشته و یا اخراج شده، گفتهاند بهگونهی داوطلبانه به افغانستان برگشتهاند. احساس ناامنی در پاکستان و دیدار خانواده در افغانستان، در کنار برگشت داوطلبانه، از دلایل اصلی برگشت به افغانستان خوانده شدهاند. ۴۴.۸ درصد آنان گفتهاند که برای مدت طولانی (بیش از یک سال) در پاکستان زندگی کردهاند. ۵۵.۹۸ درصد آنان هم گفتهاند نمیداند تا چه وقت در افغانستان میمانند. اما ۱۸.۹۱ درصد اخراجشدگان پلان ماندن در افغانستان را ندارند و ۱۳.۵ درصد دیگر هم گفتهاند که برای مدت کمتر از یک ماه در کشور خواهند ماند.
حدود ۲۰ درصد از هفت میلیون و ۱۲۹.۲۷ هزار شهروند افغانستان که پس از تسلط طالبان از پاکستان برگشته و یا اخراج شده، از طریق گذرگاه مرزی تورخم به کشور آمدهاند. سازمان بینالمللی مهاجرت از اپریل ۲۰۲۲ تا آگست ۲۰۲۳، ورود ۹۹۸.۱۳ هزار نفر در این گذرگاه را ثبت کرده است. از مجموع این افراد، ۲۵۷.۵۵ هزار نفر (۲۵.۸۰ درصد) شهروندان پاکستانی و متباقی شهروندان افغانستان بودهاند. در میان شهروندان کشور، ۵۶۳.۰۳ هزار نفر (۵۶.۴۱ درصد) با ویزای پاکستان، ۱۳۹.۹۱ هزار نفر (۱۴.۰۱ درصد) با شناسنامهی افغانستان و ۳۶.۰۴ هزار نفر (۳.۱۶ درصد) بدون هیچگونه مدرک، وارد افغانستان شدهاند.
مهاجرت به پاکستان و دلایل آن
پس از تسلط طالبان بر افغانستان و افزایش سیل مهاجران از کشور، بیشترین کسانی که افغانستان را ترک کرده، به پاکستان رفتهاند. سازمان بینالمللی مهاجرت از نیمهی ماه آگست ۲۰۲۱ تا آخر آگست ۲۰۲۴ -بهاستثنای سپتامبر ۲۰۲۲ تا دهم جنوری ۲۰۲۳-، خروج دستکم هفت میلیون و ۵۷۹.۳۲ هزار نفر شهروندان کشور را به پاکستان ثبت کرده است. این افراد با اسناد قانونی از طریق گذرگاههای تورخم در ننگرهار، اسپینبولدک در قندهار، غلامخان در خوست، انگور اده در پکتیکا، پتان در پکتیا، نظرپوسته در قندهار و بهرامچه در هلمند، به پاکستان رفتهاند. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در گزارش سالانهی سال گذشتهی خود (۲۰۲۳) گفته است که هشت درصد دیگر از ترددهای شهروندان افغانستان به پاکستان بهصورت غیرقانونی و از گذرگاههای غیررسمی انجام میشود.
در میان گذرگاههای رسمی، تورخم، معبر حدود ۲۰ درصد کسانی که پس از تسلط طالبان به پاکستان رفته، بوده است. سازمان بینالمللی مهاجرت از اپریل ۲۰۲۲ تا آگست ۲۰۲۳، عبور ۹۷۱.۴۶ هزار نفر را از این گذرگاه ثبت کرده است. از جمع این افراد، ۱۸۸.۱۵ هزار نفر (۱۹.۳۶ درصد) آنان شهروندان پاکستان، ۳۸۴ نفر (۰.۰۴ درصد) با پاسپورت کشور سومی و متباقی شهروندان افغانستان بودهاند. از میان شهروندان کشور، ۶۹۵.۳۵ هزار نفر (۷۱.۵۷ درصد) با ویزای پاکستان و ۸۷.۵۰ هزار نفر (نه درصد) با اسناد بیماری به پاکستان رفتهاند.
سازمان بینالمللی مهاجرت از کسانی که از طریق گذرگاههای مرزی رسمی از دهم جنوری تا آخر آگست ۲۰۲۴ به پاکستان رفته، دلیل سفر آنان را نیز پرسیده است. در این مدت، ۷۰۲.۰۳ هزار نفر از شهروندان کشور از طریق هفت گذرگاه مرزی وارد پاکستان شده که ۴۳.۸۱ درصد سفر درمانی، ۴۵.۵۲ درصد دیدار خانواده و ۱۶.۹۷ درصد گردشگری را دلیل سفر خود عنوان کردهاند. از جمع این افراد ۴۱ درصد آنان گفتهاند که برای نخستینبار به خارج از افغانستان سفر میکنند.
در این سروی افراد میتوانستهاند بیش از یک دلیل را بهعنوان دلیل مهاجرت خود بیان کنند و به همین خاطر درصدها این همپوشانی را بازتاب میدهند و درصد مجموعی بالاتر از ۱۰۰ را نشان میدهد.
فراسوی مرزهای همسایگان
فرزاد (اسم مستعار) ۱۷ سال سن دارد و حدود یکونیم سال پیش در سوئیس پناهنده شده است. او اکنون در شهر «بازل» زندگی میکند. در هنگامی که افغانستان بهدست طالبان سقوط کرد، صنف نهم مکتب بود. با ختم درسهایش در صنف نهم، قاچاقی به ایران، ترکیه و سپس اروپا رفت. یکونیم سال زمان برد تا او به اروپا برسد. دو ماه پیش دورهی کارآموزی را در رشتهی پرستاری آغاز کرده است. همزمان پرستاری را در هفتهی دو روز آموزش میبیند. مادر، برادر و دو خواهرش در افغانستان ماندهاند. پدرش نیز در ایران کارگری میکند تا بخشی از مخارج آنان را تأمین کند. فرزاد در سویس حدود هزار فرانک را بهعنوان کمکهزینه دریافت میکند. او از مجموع این مبلغ، حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ فرانک را در ماه به خانوادهاش در افغانستان میفرستد. میگوید که با مبلغ باقیماندهی آن به سختی ماهش را میگذراند؛ «۵۵۰ فرانک را کرایهی خانه میدهم. متباقی آن هم پول آب، برق، خوراک و پوشاک و سایر نیازمندیها میشود. خرج بلند است. از آن طرف، خانوادهام هم به من وابسته اند. در ایران پدرم درآمد خوب ندارد. خرج خانواده [در افغانستان] را نمیتواند بدهد.» فرزاد میگوید در مدتی که در سوئیس بوده، بارها از خرج خود باقی آمده است.
هنگامی که هم از افغانستان راهی ایران و سپس اروپا شده، بخش زیادی از هزینهی سفر او را پدرش قرض گرفته است. میگوید در مدتی که در اروپا آمده، تلاش کرده آن را پسانداز و پرداخت کند، اما هنوز موفق به تأمین «حتا نیمسنت» آن نشده است. پیمان (اسم مستعار) با فرزاد در یک خانه زندگی میکند. او در سال ۲۰۱۶ به سوئیس آمده است. هماکنون با قرارداد کامل، در یک فروشگاه کار میکند و حدود چهار هزار و ۳۰۰ فرانک حقوق دارد. میگوید که از مجموع این مبلغ، دستکم هزار فرانک آن سهم بیمهی تأمین اجتماعی و مالیات کسر میشود. بالاتر از ۸۰۰ فرانک دیگر را هم هزینهی بیمهی سلامتی، بیمهی خانه، پیشپرداخت اجارهی خانه، صندوق بازنشستگی، اینترنت و رادیو و تلویزیون میپردازد؛ «نزدیک به ۶۰۰ فرانک را اجارهی خانه میدهم. حدود ۵۰۰ فرانک دیگر را هم خرج خوراک و خرید لوازم بهداشتی و وسایل نظافت خانه میکنم. تکت برای دو زون (منطقه) حدود ۸۰ فرانک در ماه میخرم و ۳۵۰ فرانک دیگر را هم برای خرج جیبی و پوشاکم مدنظر میگیرم.» ضمنا پیمان حدود ۳۰۰ فرانک در سال (۲۵ فرانک در ماه) را برای بیماری و ۱۰۴ فرانک در سال (۸.۶ فرانک در ماه) را نیز برای تبدیل مدارک اقامتی خود میپردازد. رویهمرفته، از مجموع چهار هزار و ۳۰۰ فرانک حقوق ماهانهی پیمان، حدود ۹۴۰ فرانک میماند. او میگوید که از جمع مبلغ باقیمانده، حدود ۳۵۰ فرانک دیگر را در ماه برای خانوادهاش در افغانستان میفرستد. پنج یا شش سال میشود که روزگارش را به همین منوال میگذراند. میگوید از سال ۲۰۱۶ تاهنوز نتوانسته به دیدار پدر، مادر و خواهرانش برود؛ «دوران نوجوانی را در ایران و مسیر راه اروپا بودم. سختیهای زیادی کشیدم. هنوز به آرزوهایم نرسیدهام. حتا طی این سالها، نتوانستهام یک سفر دوهفتهای را به خانه بروم. بار دوشم (مسئولیتهایم) سنگین است. من سالها به این آرزو نرسیدهام. مادر و پدرم دیگر خیلی پیر شدهاند. آرزو دارم کنارشان باشم، اما شرایط سخت نمیگذارد.»
رخ روشن دوری از وطن
شهروندان افغانستانیای که بهعنوان مهاجر در خارج از کشور بهسر میبرند، با حمایت از خانوادههای خود و سهمگیری در برنامههای یاریرسانی جمعی برای شهروندان داخل کشور در بهبود اقتصاد ملی سهم مهمی دارند. آمار مشخصی در مورد مبالغ کمکی این مهاجران به افغانستان وجود ندارد. اما بانک جهانی در سال ۲۰۱۸، اعلام کرد که سقف مبالغ ارسالی توسط کارگران مهاجر افغانستان به خانوادههایشان حدود ۱.۷ درصد تولید ناخالص ملی در یک سال است. با توجه به استفاده از روشهای غیررسمی، از جمله سیستم حواله در ارسال وجوه نقدی، ممکن این رقم پایینتر محاسبه شده باشد. ضمنا در آن هنگام، رشد ناخالص ملی، بهشمول کوکنار ۲۰.۵ میلیارد دالر امریکایی بود و از حدود ۱۶ درصد خانوار در افغانستان، یک عضو شان در خارج از کشور زندگی میکرد. با توجه به مهاجرت گسترده در پی تسلط طالبان بر افغانستان و وضع محدودیت علیه زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی و بدترشدن شرایط اقتصادی، این رقم افزایش شدید یافته است. فهیم زیرک، سخنگوی اتحادیه صرافان سرای شهزاده، بزرگترین مرکز تبادل ارز کشور میگوید که سالانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دالر از طریق مهاجران افغانستانی به داخل کشور فرستاده میشود.