کشاورزان لعل‌وسرجنگل حق ندارند گندم خود را بفروشند

کشاورزان ولسوالی لعل‌وسرجنگل ولایت غور می‌گویند که طالبان به‌طور شفاهی اعلام کرده‌اند که آنان دیگر حق ندارند گندم‌های خود را خارج از این ولسوالی به فروش برسانند. مسئولان طالبان در این ولسوالی به مردم گفته‌اند که این تصمیم در راستای حمایت از بازارهای داخلی، جلوگیری از احتکار و تأمین نیازهای اولیه مردم گرفته شده است. اما کشاورزان می‌گویند که این تصمیم نه ‌تنها وضعیت اقتصادی مردم را بهبود نداده، بل‌که فشارهای اقتصادی بیشتری بر دوش آنان گذاشته و درآمدشان را کاهش داده است.

گزمه و بازداشت

کشاورزان و باشندگان این ولسوالی می‌گویند که نیروهای طالبان با بازداشت و تهدید، مردم را از فروش گندم، به‌ویژه به غیر از مردم محلی مجبور می‌کنند. این روند باعث ایجاد فضای خوف و هراس در میان مردم شده است.

اصغر، یکی از کشاورزان این ولسوالی است که تجربه‌ی تلخی از برخورد با طالبان به‌خاطر فروش گندم دارد. او چندی پیش به‌خاطر فروش گندم به یک مرد از دایکندی توسط طالبان بازداشت و زندانی شده است:

«طالبان خبر شدند که من گندم خود را به یک مرد از دایکندی فروخته‌ام. دو نفر مسلح به دکانم آمدند و بدون هیچ مقدمه‌ای مرا با خود به پوسته بردند. سپس دو فرد مسلح دیگر را به دره جنگل فرستادند تا خریدار و بار گندم را از راه دور شناسایی کنند. هردوی ما را در پوسته بیش از یک ساعت زندانی کردند و بعد از آمدن بزرگان، آزاد شدیم. معامله‌ام فسخ شد و طالبان به من هشدار دادند که اگر بار دیگر به کسی غیر از مردم محلی گندم بفروشم، مرا زندانی خواهند کرد. آنان به خریدار هم هشدار دادند که دیگر به این ولسوالی نیاید و گندم نخرد.»

اصغر به‌خاطر این تهدیدها و برخوردها، از آن زمان دیگر جرأت نکرده است گندم‌های خود را به کسی غیر از اهالی محلی بفروشد. اما داستان او تنها یکی از ده‌ها قصه‌ای است که در لعل‌وسرجنگل جریان دارد.

او در ادامه می‌گوید: «طالبان بسیاری وقت‌ها در مسیرهایی که ولسوالی دولت‌یار و ولایت دایکندی را به این ولسوالی وصل می‌کند، گزمه‌های سیار برقرار می‌کنند. یک شب، ساعت یازده شب بود که چهار موتورسایکل‌سوار مسلح به روستای ما آمدند و از آن‌جا به دره جنگل رفتند. تا صبح آن‌جا گزمه داشتند. صبح که برگشتند، گفتند که گزارش رسیده که کسی از روستای ما به فردی از دایکندی گندم فروخته. آنان دنبال فروشنده و خریدار گندم بودند تا هر دو را شناسایی و بازداشت کنند.»

در بیشتر مواقع، کشاورزان مجبور هستند تا شب‌هنگام گندم‌های خود را به فروش برسانند و حتا در تاریکی شب از گزمه‌های طالبان بگریزند. اما به‌گفته‌ی آنان، اگر طالبان از معامله‌ای آگاه شوند، چه فروشنده و چه خریدار، هر دو را بازداشت و زندانی می‌کنند.

باشندگان لعل‌وسرجنگل از طالبان می‌خواهند که ممنوعیت فروش گندم را لغو کنند/ اطلاعات روز

قصه‌های تلخ کشاورزان

یکی از کسانی که این محدودیت‌ها را با سختی‌های زیادی تجربه کرده، ابراهیم، کشاورز ۵۰ ساله‌ای است که زندگی‌اش به‌طور کامل وابسته به کشاورزی است. او با اشاره به انباری که در کنار خانه‌اش ساخته، می‌گوید: «از اول سال تا تیرماه (خزان) زحمت می‌کشی، گندم‌ خود را در انباری ذخیره می‌کنی، به امید این‌که روزی بتوانی آن‌ را بفروشی، اما حالا گندم‌ داخل انباری فروش نمی‌رود. این گندم‌ در این‌جا در حال خراب شدن است و من هیچ سودی از آن نخواهم برد.»

ابراهیم ادامه می‌دهد: «می‌دانستم که طالبان فروش گندم را منع کرده‌اند. روزی که گندم‌ خود را به یک مرد از ولسوالی بندر فروخته بودم، دو طالب مسلح به خانه‌ام آمدند و گفتند که من حق فروش گندم را ندارم. معامله‌ام فسخ شد و مشتری من دست خالی از این‌جا رفت.»

طالبان در مسیرهایی که به ولسوالی‌ها و ولایت‌های دیگر منتهی می‌شود، ایست‌های بازرسی ایجاد می‌کنند و بار موترها را بازرسی می‌کنند تا از فروش گندم به خارج از لعل‌وسرجنگل جلوگیری کنند.

رحمان، راننده‌ی موتر باربری که در غرب لعل‌وسرجنگل زندگی می‌کند، از فشارهای بیشتری که بر دوش او نیز هست، می‌گوید: «چند وقت پیش، مقداری سودا به روستای سنگر جنگل می‌بردم. وقتی که به دره رسیدم، چهار طالب مسلح موترم را ایستاد کردند و از من پرسیدند که بار موتر چیست. بار را بررسی کردند و از من خواستند که اسم کسانی را که به مردم غیرمحلی گندم می‌فروشند، بگویم.»

رحمان از پاسخ دادن به این سؤالات خودداری کرده و مسیر خود را با احتیاط ادامه داده است؛ «چندین بار دیگر هم که از این مسیر رفت‌و‌آمد کردیم، گزمه‌ی طالبان را دیدیم که بار موترها را بررسی می‌کردند.»

ولسوالی لعل‌وسرجنگل با ولسوالی‌های ورس و پنجاب ولایت بامیان، سنگ‌تخت‌وبندر ولایت دایکندی و با ولسوالی دولت‌یار غور هم‌سرحد است. قبل از وضع محدودیت‌های طالبان بر فروش گندم، بازارهای ولسوالی‌های سنگ‌تخت‌وبندر دایکندی و دولت‌یار غور بازارهای خوبی برای فروش گندم لعل‌وسرجنگل بودند. اما اکنون، به‌دلیل محدودیت‌های جدید طالبان، این بازارها به‌روی کشاورزان بسته شده‌اند و آنان مجبور اند گندم‌های خود را در همان منطقه نگه‌داری کنند، درحالی‌که بسیاری از آنان برای تأمین هزینه‌های زندگی، ناچار هستند که گندم‌های خود را بفروشند.

یکی از خرمن‌جای گندم در لعل‌وسرجنگل/ اطلاعات روز

قانونی که در هیچ ‌جا نیست

پس از بازگشت طالبان به قدرت، یکی از نخستین محدودیت‌هایی که بر مردم لعل‌وسرجنگل اعمال شد، منع فروش گندم به خارج از این ولسوالی بود. باشندگان محل می‌گویند که امسال طالبان محدودیت‌های خود را بیشتر کرده‌اند؛ آنان پوسته‌های امنیتی جدیدی در مسیرهای اصلی این ولسوالی ایجاد کرده‌اند و در برخی از روستاهای هم‌سرحد با دیگر ولسوالی‌ها و ولایت‌ها، گزمه‌های سیار به راه انداخته‌اند و به بررسی بار موترها می‌پردازند. این اقدامات به‌شدت وضعیت اقتصادی کشاورزان را تحت فشار قرار داده است.

به‌باور مردم لعل‌وسرجنگل، این تصمیمات به‌ویژه به‌دلیل این‌که مسئولان محلی طالبان از قوم‌های ایماق و پشتون هستند و نه از بومیان هزاره، گرفته شده است. حسن ۴۵ ساله، یکی از کشاورزان لعل‌وسرجنگل با اشاره به این‌که بسیاری از گندم‌هایش اکنون در انباری خانه‌اش مانده، می‌گوید: «نمی‌دانم چه‌کسی به طالبان خبر داده بود که من گندم می‌فروشم. وقتی که تصمیم داشتیم گندم‌ها را به موتر بار کنیم، دو نفر از طالبان آمدند و از فروش گندم جلوگیری کردند. آنان حتا موتر را خالی کردند و تهدید کردند که اگر دوباره گندم بفروشم، مرا زندانی خواهند کرد.»    

او با حسرت ادامه می‌دهد: «دل آدم به درد می‌آید وقتی می‌بیند که حاصل یک‌ساله‌اش هیچ می‌شود. چرا این محدودیت‌ها فقط برای ما است؟ چرا در هیچ نقطه‌ای از کشور چنین محدودیت‌هایی برای فروش محصولات زراعتی وجود ندارد؟ طالبان باید توضیح دهند که چرا ما هزاره‌ها نمی‌توانیم گندم خود را بفروشیم، درحالی‌که مسئولان ما از اقوام ایماق و پشتون هستند.»

در بسیاری از روستاهای لعل‌وسرجنگل، به‌دلیل کمبود آب، گندم‌ها به‌صورت للمی و با استفاده از تراکتور کشت می‌شوند. کشت گندم با تراکتور هزینه‌بر است و کشاورزان مجبور هستند بخش زیادی از برداشت خود را به فروش برسانند تا هزینه‌های کشت و برداشت را جبران کنند.

محمدرضا، یکی از کشاورزان این منطقه، درحالی‌که دست به دانه‌های گندم خود می‌زند، می‌گوید: «امسال بیش از ۹۰۰ سیر گندم برداشت کرده‌ام. دو‌صدوپنجاه سیر آن را برای سال آینده نگه می‌دارم، اما بقیه را باید بفروشم تا هزینه‌های زندگی و زمستان را تأمین کنم.»

او از طالبان می‌خواهد که اگر مانع فروش گندم می‌شوند، خودشان گندم‌ها را خریداری کنند؛ «اگر شما واقعا دولت هستید، باید دست مردم را بگیرید نه این‌که برای‌شان سنگ‌اندازی کنید. این‌طوری نه خودتان گندم را می‌خرید و نه اجازه می‌دهید دیگران خریداری کنند. این همه گندم را مردم کجا ببرند؟ نمی‌شود با داشتن گندم همه‌ چیز را حل کرد.»

یکی از انبارهای گندم در ولسوالی لعل‌وسرجنگل/ اطلاعات روز

«دست‌رنج ما نصیب موش‌ها می‌شود»

 یاسین، یکی دیگر از کشاورزان این منطقه که امسال بیش از دو هزار سیر گندم برداشت کرده است، حالا تمام گندم‌های اضافی‌اش را در انباری خانه نگه‌داری می‌کند. او می‌گوید: «نرخ هر سیر گندم در بازار فقط ۱۲۰ افغانی است، و حتا با این نرخ هم نمی‌توان خریدار پیدا کرد. اگر این گندم‌ها در انباری بمانند، یا تا بهار سال آینده نم می‌زنند، یا موش‌ها آن را می‌خورند.»

یاسین با چهره‌ی غمگین ادامه می‌دهد: «ما که نمی‌توانیم گندم خود را بفروشیم، حالا این دست‌رنج ما تبدیل به غذای موش‌ها می‌شود. درحالی‌که در دیگر نقاط کشور کشاورزان به راحتی می‌توانند محصولات خود را بفروشند، این‌جا شرایط ما به مراتب بدتر شده است.»

یاسین با دل پریشان به بوری‌های پر از گندم که در انباری خانه‌اش انباشته شده‌ نگاه می‌کند. در چهره‌اش نگرانی عمیقی موج می‌زند، انگار بار سنگینی بر دوش دارد. با صدای خسته‌ای می‌گوید: «مردم ولسوالی سنگ‌تخت‌وبندر دایکندی هر ساله هزاران سیر سیب برداشت می‌کنند. اگر آنان اجازه نداشته باشند سیب‌های خود را به سایر ولسوالی‌ها و ولایت‌ها بفروشند، آن همه سیب را کجا ببرند؟ آیا باید همه‌ی آن‌ها خراب شوند؟ گندم محصول اصلی ما است، چیزی که در این منطقه می‌روید و به‌عنوان محصول زراعتی مهم ما شناخته می‌شود. دیگر هیچ محصولی به اندازه‌ی گندم در این‌جا به‌دست نمی‌آید، اما طالبان فروش آن را منع کرده‌اند.»

یاسین که هنوز درگیر فروش نرسیدن گندم‌های خود است، ادامه می‌دهد: «این تصمیم طالبان نادرست است. سؤال من از آنان این است که اگر ما نتوانیم گندم خود را بفروشیم، چگونه از پس مخارج زندگی خود برآییم؟ چرا وقتی خود طالبان امسال عُشر جمع‌آوری کردند، به‌جای پول نقد از مردم گندم نگرفتند؟ این درست نیست.»

او در جست‌وجوی راهی است که بتواند گندم‌های خود را بفروشد و از پس مشکلات اقتصادی روزمره‌اش برآید. این محدودیت طالبان کشاورزان این ولسوالی را در معرض فشارهای اقتصادی قرار داده است.

یادداشت: نام مصاحبه‌شوندگان مستعار است.