فایق هنردوست
ماههاست که بازار زمزمههای انتخاباتی داغ است. بازار داغ این بگومگوها، تعدادی را سوختانده است. مهرههایی را حذف کرده است و عدهای را وارد بازار کرده است. اما داغی و پرشوری این بازار مرغوب، هنوز جنس سرهای عرضه نکرده است. شایعه اندر شایعه رد و بدل میشود و حرف قطعی و جبههی جدی و حتا نامزد قطعی مشخص نیست.
پس از شبها وهفتهها جلسه و گفتوگو، هنوز شهروندان سردرگُماند که چه کسی نامزد نهایی است. همچنان که مردم سرگردان و پریشان است، ائتلافها، احزاب، شخصیتهای سیاسی و مدعیان نامزد انتخابات، نیز سرگردانند. آدم واقعاً فکر میکند که کسانی که در این انتخابات از لحاظ سیاسی سرنوشت سازاند، خودشان بیسرنوشتاند. دهها چهرهی سیاسی و قومی چنان برای معامله و قدرت پرسه میزنند که گاهی ناگزیریم فکر کنیم عطش قدرت و ثروت زمامداران قومی ما را میخورد. یا اگر این طرز فکر درست نباشد، در آن صورت بدون شک رهبران قومی و سیاسی ما، نفس این آشوب و سرگردانی است، نه عامل آنها.
جلسههای پرشتاب و بدون توقف رهبران تاکنون به چیزی جز اتحاد انتخاباتی افغانستان منجر نشده است. این همه تلاش و این بینتیجه بودن در روزهایی که ثبت نام تقریباً شروع میشود، گاهی این فکر را تقویت میکند که از خود بپرسیم آیا واقعاً رهبران قومی و سیاسی ما چنان براساس مو محاسبه و گفتوگو میکنند که نمیتوانند به نتیجه برسند؟ البته که شکی نیست که «آزموده را آزمودن خطاست»، پس تیزهوشی و باریکبینی در امور سیاسی و انتخاباتی، برای رهبران ما از محالات افغانی است. اما گاهی از این که دلیلی برای این همه شتاب و تداوم دیده نمیشود، ناگزیزیم چنین بپنداریم که رهبران ما آن قدر در طرح برنامههای انتخاباتی و چگونگی آیندهی نظام دقیقاند که ماهها جلسه برای توافق کافی نیست. اگر این طور نباشد، در آن صورت قطعاً توافق کردن و به وحدت رسیدن در سرشت این رهبران نیست.
بررسی موضوعات و گفتوگوهای طرفین این ائتلافها و نشستها بر سر انتخابات نشان میدهد که برنامههای کلان سیاسی و اقتصادی برای بهبود وضعیت کشور، در گفتوگوهای این جریانها نقشی ندارند و آنچه که بر سر آن چانهزنی است، کسب قدرت، حفظ قدرت و تقسیم قدرت و امتیازات است. از جریانها و ائتلافهای بزرگ تا ائتلافها و احزاب کوچک، همه به نحوی برای این چانهزنی و گفتوگو میکنند که بخشی از قدرت را بگیرند یا به امتیازهایی چون معاونت، وزارت و… برسند.
با این وصف، انتظار میرود چانهزنیها تا آخرین دقایق باقی مانده به برگزاری انتخابات به صورت فشرده بر سر امتیازها دوام بیابند. هرچند که تا پایان مهلت ثبت نام نامزدان انتخابات، نامزدان جدی مشخص خواهد شد و صفهای کلان نیز روشن؛ اما تحولات سیاسی در کشور ما چنان شتاب دارند که نمیشود صفآراییهای روزهای پایان ثبت نام نامزدان را صفهای نهایی دانست. صفشکنی و صفآرایی خاصیت سیاست و ویژگی سیاستمداران جامعهی ماست. از این رو انتظار میرود با شکلگیری ائتلافهای اولیه هنوزهم دغدغه و انگیزهی صفشکنی و امتیازگیری در درون سیاستمداران و رهبران احزاب به قوت خود باقی بماند و آخرین روزهای کمپاین انتخابات صفهای نهایی را مشخص خواهد کرد.
پس احتمال این که دوئل انتخاباتی به این زودی شکل بگیرد، اندک است. بازیگران این دور انتخابات تا آنجا بر سر امتیازهای بیشتر بازی خواهند کرد که اعتمادهای اندک بر سر احزاب و رهبران سیاسی و قومی کاملاً از بین برود و منافع بازیگران کاملاً روشن شود. هرچند که تصور غالب این است که در نهایت دوئل میان اتحاد انتخاباتی افغانستان و تیم حکومت با توافق بر سر یک نامزد که احتمالاً زلمی رسول خواهد بود، شکل خواهد گرفت. اما هنوز زود است که بتوان قبول کرد که اتحاد انتخاباتی درحد و حدود فعلی باقی خواهد ماند و هیچیکی از مهرهها از این جمع جدا نخواهد شد. این اتحاد با چالشهای بزرگی مواجه است. شما واقعاً میتوانید شخصی را پیدا کنید که از این جمع برای نامزدی در ریاست جمهوری آماده باشد و این شخص قابل قبول برای مردم و اعضای این اتحاد باشد؟ آیا اتحاد انتخاباتی در برابر جبههگیریهایی که تلاش دارند این اتحاد را همان اتحاد شمال معرفی کنند، دوام خواهد آورد؟
از جانب دیگر، بحث تیم حکومت نیز بیش از آن که ناشی از علایق و منافع مشترک باشد، ناگزیری است که از نبودن کرزی شکل گرفته است. همین اکنون تردید فراوان در مورد این که چه کسی در نهایت به نمایندگی از این جبهه وارد میدان خواهد شد، وجود دارد. اگر تیم حکومت نتواند بیرون از حلقهای که فعلاً وارد کارزار شده است، افراد و چهرههای مطرح دیگر را به جمع خود بیارد، آیا میتواند یکی از جریانهای مدعی در انتخابات باشد؟
از این رو، دوئل هنوز شگل نگرفته و به این زودی شکل نخواهد گرفت. دوئل زمانی شروع خواهد شد که در آستانهی برگزاری انتخابات باشیم.