دولتهای غربی جمع شدند و با تحریم و تهدید و مذاکره ایران را وادار کردند که از برنامهی هستهیی خود دست بکشد. اما همین دولتها در برابر مجموعهیی بسیار خطرناک از افغانها، که مشهور به «آگاهان» اند، هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهند.
این آگاهان نوعی آگاهی ویژه دارند و اگر بر شدت این آگاهی افزوده شود، نظم عادی زندگی در سطح جهان با خطر رو به رو خواهد شد. مثالی بدهم:
دولت پاکستان از مرگ ملاعمر خبر داده. دولت افغانستان آن را تأیید کرده. دولت امریکا بر درستی این خبر صحه گذاشته. اما آگاهان افغان معتقد اند که ملاعمر اساسا به دنیا نیامده بود که حالا مرده باشد. میگویند لطفاً احمق نشوید و فریب تبلیغات را نخورید. اگر بپرسید که شما از کجا میدانید ملاعمری وجود نداشته، این آگاهان میگویند:
«همه میدانند که در سال ۱۹۸۹ میلادی چهار نفر از جاسوسان انگلیسی و امریکایی با نماینده گان آی اس آی نشستند و در جلسهیی صد در صد سرّی فیصله کردند که یک چهرهی تخیلی را به نام ملاعمر بسازند و به «خورد» افغانها بدهند. این کار را کردند و تا امروز هیچ کس از آنچه در آن جلسهی سری گذشت کمترین اطلاعی ندارد.»
به نظر من، وقتی که این آگاهان تفصیل همهی جلسات مخفیانه در جهان را میدانند، باید قبول کرد که نظم موجود جهان با خطر رو به رو است. علتاش هم این است که اگر مثلا کل جهان معتقد باشد که ملاعمر وجود داشته اما واقعیت چیز دیگری بوده باشد و تنها آگاهان افغان از این واقعیت باخبر باشند، توازن اطلاعاتی در سطح جهان به شدت به هم میخورد. کی میداند، شاید همین آدم تیره رنگ قد بلندی که به نام اوباما میشناسیم، هم یک تکه کارتن باشد که سازمان جاسوسی امریکا بر جهان تحمیل کرده.
من گفتم، اما معمولا به گفتههای من وقتی توجه میشود که کار از کار گذشته باشد.