چهار گام تا مصالحه در افغانستان

منبع: واشنگتن پست

نویسندگان: استیفن هدلی و اندرو والدر

برگردان: حمید مهدوی

بمب گذاری‌های وحشتناک هفته گذشته در کابل که منجر به کشته و زخمی شدن صدها غیرنظامی شد، یک یادآوری جدی است که افغانستان با چالش‌های بی شماری مواجه است. اما سفر ده روزه اخیر در منطقه، مارا متقاعد ساخت که یک احتمال واقعی رسیدن به صلح نیز وجود دارد.

احتمالا نکته‌ی نگران کننده‌ای که در جریان دیدار مان از مقام‌های ارشد افغانستان و پاکستان از آن باخبر شدیم این است که افغانستان یک بار دیگر به پناه‌گاه گروه‌های تروریستی فراملی، از جمله گروه وحشی داعش، تبدیل می‌شود. در حالی بخش زیادی از منطقه در هرج و مرج فرو رفته است، که تعداد معدوی از هم پیمانان آمریکا اراده سیاسی، حمایت مردمی و نیروهای زمینی برای جنگ با تروریستان را دارند. افغانستان یک استثنا است.

انتقال سیاسی و امنیتی سال گذشته، یک حکومت وحدت ملی اصلاح طلب به رهبری رییس جمهور اشرف غنی و عبدالله عبدالله، رییس اجراییه، و انتقال موفقانه مسئولیت‌های امنیتی به نیروهای امنیتی افغانستان را به دنبال داشت. اما خروج هم‌زمان بیش از 120 هزار تن از نیروهای ائتلاف [از افغانستان] و کاهش شدید در کمک‌های نظامی و ملکی بین المللی، بحران شدید اقتصادی را خلق کرد. عملیات ارتش پاکسان در وزیرستان شمالی، که درست پس از انتقال امنیتی در افغانستان واقع شد، هزاران تن ملیشه‌ها را در زمانی از طریق مرز به افغانستان فراری داد که نیروهای افغانستان برای رویارویی با آن‌ها کم‌ترین قابلیت را داشتند. بسیاری از جنگ‌جویان به شمال رفتند؛ جایی که از دیرزمان بدین‌سو یک منطقه نسبتا آرام بود.

افغان‌ها که هنوز با شورش دیرینه‌ی به رهبری طالبان دست و پنجه نرم می‌کنند، اکنون با ملیشه‌هایی می‌جنگند که از سراسر آسیای مرکزی، پاکستان، قفقاز و آسیای میانه به افغانستان کشیده شده‌اند – چیزی که در برنامه ریزی‌ها برای انتقال امنیتی پیش بینی نشده بود. نیروهای امنیتی افغانستان شجاعانه می‌جنگند؛ اما تلفات سنگینی را متحمل می‌شوند.

دوستی شجاعانه غنی با پاکستان، روابط میان این دو کشور را، حد اقل تا حملات هفته‌ی گذشته، به طور قابل توجهی بهبود داد. این ابتکار عمل زمانی روی دست گرفته شد که پاکستان هنوز گیج حمله ویران‌گر ماه دسامبر تحریک طالبان پاکستان بر مکتب دولتی ارتش در پیشاور بود؛ حمله‌ای که بیش از 130 کودک را کشت. به نظر می‌رسد که این حمله و دوستی غنی، پاکستان را متقاعد ساخته باشد که از مصالحه در افغانستان و مذاکره مستقیم نمایندگان طالبان و حکومت افغانستان حمایت کند. آخرین نشستی که در هفتم ماه جولای در “موری” پاکستان برگزار شد و چین و ایالات متحده برآن نظارت داشتند، می‌تواند به یک روند مصالحه کامل تبدیل شود. ما معتقدیم که جنگ داخلی طالبان بر سر قدرت و حملات هفته گذشته امور را به تاخیر خواهد انداخت؛ اما شانس مذاکرات را از بین نبرده است.

در حال حاضر به نظر می‌رسد که پاکستان پذیرفته باشد که به یک افغانستان با ثبات نیاز دارد؛ افغانستانی که پناه‌گاه امن تروریستان نباشد. یک مقام ارشد افغان به ما گفت: «تحریک طالبان پاکستان اوضاع را در این کشور تغییر می‌دهد. به هر اندازه‌ای که پاکستانی‌ها از شبکه حقانی و طالبان برای تضعیف دولت افغانستان بیشتر حمایت کنند، به همان اندازه تحریک طالبان پاکستان در افغانستان پناه‌گاه بیشتر خواهد داشت تا بر پاکستان حمله کند».

اما پاکستان به وضوح می‌خواهد بر روند مصالحه کنترول داشته باشد تا نفوذش بر طالبان را حفظ کند. افغان‌ها، با برخی توجیه‌ها، باور دارند که پاکستان حمایت مادی‌اش از طالبان را در جریان فصل جاری جنگ دو برابر کاهش داده است تا هم شرطش در زمینه مصالحه را حفظ کند و هم موضع‌اش در مذاکره را تقویت کند.

ظاهرا طالبان تحت فشار قرار دارند. به نظر می‌رسد که پاکستان بر آن‌ها اعمال فشار می‌کنند تا مصالحه کنند و آن‌گونه که برخی‌ها انتظار داشتند، نیروهای امنیتی افغانستان پس از خروج نیروهای ائتلاف فرو نپاشیده است. اعلان مرگ ملا عمر، رهبر طالبان، نه تنها اختلافات فزاینده‌ی داخلی را بیشتر می‌کند؛ بلکه مشروعیت این جنبش را با مطرح کردن پرسش‌هایی در مورد این که آیا این گروه یک عامل پاکستان است، نیز از بین می‌برد. ورود دولت اسلامی یک رقیب بالقوه خطرناک را معرفی می‌کند.

حکومت افغانستان باید با مطرح کردن دوباره درخواستش از طالبان برای ترک شورش‌گری و پیوستن به روند مصالحه، از این تحولات بهره ببرد. پاکستانی‌ها و افغان‌هایی که ما با آن‌ها صحبت کردیم، همه باور دارند که روند مصالحه باید دنبال شود؛ هرچند شک و تردیدهای قابل ملاحظه‌ای در مورد موفقیت آن وجود دارد.

موفقیت [روند مصالحه] تاحد زیادی به این وابسته خواهد بود که حکومت وحدت ملی افغانستان بتواند عملکردش را به طور چشم‌گیری بهبود ببخشد، با مردمش به شکل موثر ارتباط برقرار کند و میزانی از رشد اقتصادی، امنیت بهتر و موثریت نظامی را تامین کند. اما ایالات متحده و دیگر دوستان افغانستان می‌توانند با برداشتن چهار گام برای افغانستان زمان بخرند و بر طالبان اعمال فشار کنند.

نخست:  این که ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان بر پاکستان فشار دیپلماتیک اعمال کنند تا [این کشور] عناصر طالبان را به میز مذاکره بکشاند و با افغانستان مصالحه کند.

دوم:  این که محرک‌های اقتصادی کوتاه مدت و متمرکز بر اشتغال‌زایی را ارائه داده و در حکومت اصلاحات بیاورند. حتا پس از آن، بهبود اعتماد عمومی و اقتصاد به بهبود حکومت داری و امنیت وابسته خواهد بود.

سوم:  این که به حمایت مالی از نیروهای امنیتی افغانستان با میزان فعلی ادامه بدهند و ماموریت آموزش، مشاوره و کمک این نیروها توسط ایالات متحده نیز ادامه یابد. این اقدامات برای حفظ روحیه نیروهای افغانستان و فشار نظامی برای کمک به آوردن طالبان به میز مذاکره ضروری اند.

چهارم:  این که زمینه مبارزه با تروریزم توسط افغان‌ها در این کشور ایجاد شود؛ مبارزه‌ای که حمایت کافی استخباراتی، نظارتی و پشتیبانی هوایی نزدیک ایالات متحده را با خود داشته باشد تا از موجودیت پناه‌گاه‌های امن گروه‌های تروریستی در افغانستان و منطقه جلوگیری شود و روند مصالحه تشویق شود.

ما از راه اندازی دوباره عملیات جنگی ایالات متحده حمایت نمی‌کنیم؛ اما بدون شک پیشنهادات ما مستلزم حضور نظامی امریکا در حد میزان کنونی است. تعداد دقیق این نیروها باید وابسته به ماموریت باشد و فرمانده ناظر باید انعطاف پذیری تعیین ترکیب، اعزام و استفاده از آن را داشته باشد. ما باور داریم که باوجود تمام این چالش‌ها، صلح می‌تواند در افغانستان تامین شود. اما افغاسنتان و ایالات متحده، هردو، باید نقش شان را ایفا کنند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *