ایالات متحده نمی‌تواند افغانستان و پاکستان را فراموش کند

واشنگتن پست/ دیوید ایگناتوس ترجمه: معصومه عرفانی

حمله‌ی مرگ‌بار اخیر به یک بیمارستان بین‌المللی در افغانستان، که بیمارستان را درحالی که غیرنظامیان افغان در میان تیراندازی‌ها در آن گرفتار شده بودند با خاک یکسان کرد؛ یادآوری از جنگ وحشتناکی است که جریان دارد.

سازمان پزشکان بدون مرز، گروهی با اعتبار جهانی، گفته‌اند که مرگ 22 بیمار و کارمند در این بیمارستان در قندوز، یک «جنایت جنگی» است. ایالات متحده وعده داده است تحقیقاتی درزمینه‌ی آن‌چه جنرال کمپ‌بیل فرمانده‌ی ناتو در افغانستان، یک اشتباه می‌خواند، انجام بدهد.

بمباران این بیمارستان در زمانی اتفاق می‌افتد که ایالات متحده، مشغول بررسی برخی گزینه‌های دیپلماتیک برای کاهش خشونت در افغانستان –و احتمالا حتا جلوگیری از خطرات همسایه‌ی هسته‌ای‌اش پاکستان- است. این چشم‌اندازها، مانند بیشتر دیپلماسی‌ها در آسیا، احتمالات و جنبه‌های بسیاری دارند. بااین‌حال، پنجره‌ای باز می‌کنند که از آن طریق می‌توان شاهد جریاناتی بود که در این بخش از جهان اتفاق می‌افتند؛ جایی که به‌غیر از زمانی که فجایعی مثل حادثه‌ی قندوز اتفاق می‌افتند، این روزها دیگر توجه زیادی را به خود جلب نمی‌کند.

ایالات متحده، از چهار سال پیش، به این باور رسید که بهترین راه برون‌رفت از جنگ افغانستان، حل‌وفصل دیپلماتیک است. توافقی که طالبان و حامیان مالی آن در پاکستان نیز در آن دخیل باشند. مقامات وزارت خارجه‌ی این کشور، از سال 2011 و به‌شکل پراکنده، مذاکرات صلح محرمانه‌ای را ترتیب داده‌اند. بااین‌حال، هم‌چنان که حملات اخیر طالبان در قندوز نشان می‌دهند، این تلاش‌ها هنوز نتیجه‌ای در پی نداشتند.

اما روند مذاکرات صلح در سال جاری، در اثر همکاری‌های دیلپماتیک ایالات متحده و چین، سرعت گرفته‌اند. یک مقام ارشد دولت گفت که با وجود درگیری‌های شدید در ولایت قندوز و مناطق دیگر، «ما امیدواریم که در بخشی از گروه طالبان، تمایلی برای ازسرگیری این مذاکرات وجود داشته باشد». شامل‌بودن پکن در گفت‌وگوها یک محرک جدید و نشان‌دهنده‌ی نمونه‌ایست از مواردی که «منافع ایالات متحده، با منافع چین، یکسان هستند».

اولین دور مذاکرات، در اواخر ماه می در ارومچی مرکز ولایت سین کیانگگ در غرب چین صورت گرفت. در این گفت‌وگوها میان افغانستان و نمایندگان طالبان، ایالات متحده و پاکستان، ناظران بحث بودند. دور دوم این مذاکرات، در اوایل ماه جولای و در موری شهری در نزدیکی اسلام‌آباد پاکستان برگزار شد. برطبق گزارشی از نیویورک تایمز، «دوطرف برای دنبال‌کردن پایان مسالمت‌آمیز برای این مناقشه‌ها، ازطریق شرکت‌کردن در جلساتی به‌طور منظم، توافق کردند».

دور سوم، برای اوایل اگست در موری برنامه‌ریزی شده بود. اما به‌دلیل درز خبر مرگ رهبر طالبان ملا عمر که در واقع دو سال از آن می‌گذشت، برگزار نشد. پس از مدتی کوتاه، اخترمحمد منصور به‌عنوان رهبر طالبان انتخاب شد. مقامات ایالات متحده معتقدند که او حمله‌ی اخیر در افغانستان را برای تحکیم قدرت و کنترل خود بر گروه انجام داد. بنابراین، آن‌ها تازمانی که خشونت‌ها فروکش کنند، برای ازسرگیری مذاکرات، احتیاط به خرج می‌دهند.

هم‌چنین، کاخ سفید درحال بررسی گزینه‌ی موثر دیپلماتیک دیگری است که می‌تواند موفقیت‌هایی درپی داشته باشد: محدودیت‌های احتمالی جدید و کنترل بر سلاح‌های هسته‌ای پاکستان. ممکن است چنین توافقی، درنهایت مسیری را بگشاید برای رسیدن به نسخه‌ای پاکستانی از توافقات هسته‌ای غیرنظامی که در سال 2005 با هند صورت گرفت.

این گفت‌وگوهای هسته‌ای، به‌ویژه از آن‌جا مهم هستند که می‌توانند آغازی باشند برای برطرف‌ساختن آن‌چه مقامات ایالات متحده برای دو دهه، به‌عنوان یکی از خطرناک‌ترین مشکلات امنیتی جهان می‌بینند. یک منبع آگاه از این مذاکرات گفت که از پاکستان درخواست شده است تا آن‌چه به‌عنوان یک «بَست» توصیف می‌شود را درنظر بگیرد. احتمال دارد پاکستان به محدودکردن برنامه‌های هسته‌ای‌اش تا جایی که این سلاح‌ها برای نیازهای واقعی دفاعی‌اش در مقابل تهدید هسته‌ای پاکستان مناسب باشند، رضایت بدهد. اما برای مثال، ممکن است برای استقرار موشک‌هایی با بُرد محدود موافقت نکند.

این منبع گفت که درازای چنین توافق‌نامه‌ای، ممکن است درنهایت، ایالات متحده برای معاف‌شدن پاکستان توسط 48 کشور عضو گروه تامین‌کنندگان هسته‌ای که ایالات متحده نیز عضو آن است، از این کشور حمایت کند. اصرار آمریکا باعث شد تا این گروه، هند را از قوانین منع تجارت هسته‌ای با کشورهایی که از رعایت پیمان منع گسترش سلاح اتمی طفره رفته‌اند، معاف کند. این به ‌اصطلاح «توافق هسته‌ای غیرنظامی»، به هند اجازه‌ی ورود ناقص به باشگاه قدرت‌های هسته‌ای جهان را داد. درعوض، قرار شد هند قوانین ایمنی آژانس بین‌المللی هسته‌ای را در برنامه‌های غیرنظامی‌اش اعمال کند.

هم‌چنان که این مذاکرات به دشواری و آهستگی پیش می‌روند، پاکستان برنامه‌ی هسته‌ای‌اش را به‌اجرا درمی‌آورد. درواقع اصلا مشخص نیست که اسلام‌آباد تمایلی برای پذیرش محدودیت‌های موردنیاز برای شکل‌گرفتن این توافق داشته باشد. اما این مسئله تا سفر نخست‌وزیر نواز شریف به واشنگتن در 22 اکتبر، به‌سرعت مورد بررسی قرار می‌گیرد. هر پیشرفتی می‌تواند باعث شکستن بن‌بستی شود که از زمان کشف برنامه‌ی هسته‌ای پاکستان در اواسط دهه‌ی 1980 توسط ایالات متحده، و به‌خصوص پس از به‌کارگیری اولین سلاحش در سال 1998، وجود داشته است.

ممکن است ایالات متحده، افغانستان و پاکستان را فراموش کرده باشد؛ اما این کشورهای بی‌ثبات و ناآرام، ایالات متحده را از یاد نبرده‌اند. خطرات، همان‌قدر واقعی هستند که در گذشته بودند و بنابراین به یک دیپلماسی قدرت‌مند برای کاهش این تهدیدات نیاز است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *