همه درد شدم و شیون اما گمان مبر که حال زارم مانع انجام رسالتم می شود!

حضور گسترده‌ی زنان در واپسین راهپیمایی‌ها در افغانستان

بریدن گلوی هفت تن از باشندگان ولسوالی جاغوری ولایت غزنی توسط طالبان در ولایت زابل گسترده‌ترین تظاهرات عدالت‌خواهی تاریخ افغانستان را در پی داشت که یکی از وجوه بارز آن مشارکت گسترده‌ی زنان و بانوان در این تظاهرات بود. در تظاهرات کابل به روز چهار شنبه هفته گذشته، بانوان حضور گسترده‌ی شان را به نمایش گذاشتند. آنان در هوای سرد، جاده‌های خیس و با پای پیاده، پیکرهای قربانیان را از مصلی «بابه مزاری» در دشت ‏برچی تا ارگ ریاست جمهوری در چهارراهی پشتونستان بر شانه‌های شان حمل کردند، در رسانه‌ها ظاهر شدند، مصاحبه کردند، شعار دادند، نقد نمودند، حرف زدند، به یاد قربانیان شمع افروختند و به تظاهرات شان در کنار دیگر مظاهره‌کنندگان تا نیمه‌ی شب ادامه دادند.

زنان افغان هم‌چنین در تظاهرات‌های که در ولایت‌های مختلف افغانستان برگزار گردید، حضور گسترده داشتند. به‌طور نمونه، در تظاهرات‌های ولایت‌های هرات، غور، مزار شریف، دایکندی، ننگرهار و بدخشان بخشی عظیم از مظاهره‌کنندگان، بانوان بودند.

پیشینه‌ي آزادی‌های زنان در افغانستان برای مشارکت سیاسی، به دوره امیر حبیب الله خان بر می‌گردد. در این دوره محمود طرزی با ایجاد ستون «زنان نامور جهان» در جریده سراج الاخبار به اشاعه دیدگاه روشن‌گرایانه‌اش مبنی بر مشارکت زنان در عرصه سیاست پرداخت. پس از این دوره، مشارکت سیاسی و مدنی زنان در دوره امان الله خان به‌گونه جدی‌تری مطرح شد. ملکه ثریا، بانوی اول دربار به همراه همسران وزیر دفاع و وزیر خارجه‌ی کابینه حکومت امانی، نخستین بانوان افغان بودند که در جشن استقلال افغانستان شرکت کردند. در دوره حبیب الله کلکانی، مشارکت زنان سیر نزولی گرفت و به‌گونه‌ی قهقرایی تا زمان صدارت محمد داود خان ادامه یافت. در دوره صدارت داوود خان، نخستین صدای یک بانوی افغان موسوم به میرمن پروین از امواج رادیو منتشر شد. در همین دوره، دو تن از زنان افغان برای نخستین بار به‌عنوان سناتور انتصابی در کابینه حکومت وقت راه یافتند.

اما نخستین حرکت نمادین بانوان افغانستان در دوره حزب دموکراتیک خلق راه اندازی شد. زنان در دوره مجاهدین در چهار دیواری خانه محصور شدند و مبدل به قربانیان اصلی جنگ‌ها گردیدند. در دوره طالبان مشارکت سیاسی زنان در افغانستان تا درجه صفر نزول پیدا کرد.

مشارکت سیاسی زنان پس از آغاز فصل جدید حکومت در افغانستان در سال 2001 میلادی، در کنار همه‌ی خشونت‌های که بر این قشر وارد گردید، سیر صعودی به خود گرفت. صدها هزار نفر از دختر خانم‏ها در مکتب نام نویسی کردند و وارد تحصیلات عالی شدند. در کابینه حکومت حامد کرزی حداقل سه زن حضور داشت. زنان در طی سیزده سال اخیر علاوه بر حضور در کابینه حکومت، به صفوف نیروهای امنیتی اردوی ملی و پولیس پیوستند و برخی در مأموریت‌های رزمی تا عضویت در تیم کماندوی اردوی ملی پیش رفتند.

با این حال، خشونت علیه زنان در این سال‌ها، گاهگاهی مثل گذشته تفرعن کرده است. سه تن از قربانیان جنایت اخیر در زابل، زنان بودند. شکریه، دختر نه ساله یکی از این میان بود. آنان همراه با مردان شان ابتدا سربریده شدند و سپس تیرباران گردیدند. فراموش نکنیم که آن‌ها نخستین قربانیان زن در افغانستان نیستند. زنان افغان در طول تاریخ این کشور با خشونت‏های بسیاری مواجه شدند و رنج‏های زیادی کشیدند. قبل از جنایت زابل، فرخنده در کابل توسط مردان خشمگین آتش زده شد، رخشانه در ولایت غور سنگسار شد، بر چهره‌ی نادیه در هرات اسید پاشیده شد و دردنا‌کتر از آن، صدها بانوی دیگر طی سال‌های متمادی در نقاط مختلف کشور به اجبار ازدواج کردند، شلاق خوردند، محکمه‌ی صحرایی شدند و بسیاری دیگر نیز در معرض انواع مختلف خشونت‌ قرار گرفتند.

اکنون دوران خاموشی نیست. پیوستن افغانستان به «کنوانسیون رفع هر نوع تبعیض علیه زنان» نشان می‌دهد که زنان افغان می‌باید به تمام حقوق شان که در این کنوانسیون درج شده است، نایل آیند. زنان افغانستان با مردان حق مساوی دارند. آنان می‌توانند با داعیه‌ی برابری با مردان که از پشتوانه‌ی قانونی برخوردار اند، به سرنوشت شوم شان نقطه‌ی پایان بگذارند. زنان افغان اکنون دلیرتر از گذشته می‌توانند دموکراسی را به تمرین بگیرند، در عرصه سیاست به مشارکت و رقابت بپردازند، نقد نمایند و تظاهرات مدنی بر پا کنند.

زنان افغانستان در قانون اساسی جدید با حقوق دیگری تعریف شده‌اند. در ماده 22 این قانون اساسی آمده است: «هر نوع تبعيض و امتياز بين اتباع افغانستان، ممنوع است، اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون داراي حقوق و جايب مساوي مي‌باشد.» هم‌چنین در ماده هفتم قانون اساسی تأکید شده است: «دولت، منشور ملل متحد، معاهدات بين‌الدول، ميثاق‌هاي بين‌المللي كه افغانستان به آن ملحق شده است و اعلاميه حقوق بشر را رعايت مي‌كند.»

بانوان افغان با تقویت حضور شان در صحنه‌های سیاست و اثرگذاری بر روندهای سیاسی و مدنی در افغانستان، خواهند توانست به حاکمیت تاریخی مردسالاری در افغانستان خاتمه دهند و با دیدگاه بالا به پایین مردان نسبت به خود شان مبارزه کنند. آنان از طریق مشارکت سیاسی خواهند توانست ذهنیت ضعیف‌انگاری زنان را که عامل بقای ذهنیت مردسالارانه می‌باشد، از محیط اجتماع بزدایند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *