محمد آصف دادگر
افشای نامهای پنج هزار قربانی سازمان اگسا، چهرهی پلید خلقیها را به مردم نشان داد، پرده از روی گرگهای انساننما برداشت و ما را بر عملکرد غیرانسانی آن کتله واقف ساخت. شاید این آخرین افشاسازی لیست قربانیان در کشور نباشد؛ اما این افشاگری، سروصداهای عجیبی را بین مردم ایجاد کرد و هنوزهم این نداها خاموش نشدهاند. برخی از نهادها و جریانهای سیاسی، در تظاهراتی که به یادبود از شهدای سالهای 57 و 58 برگزار شده بود، خواستار به محاکمه کشاندن عاملان این رویداد شده بودند. همچنان برای یادبود از این شهدا، وابستگانشان در تجمعی، در محوطهی قصر دارالامان، شمع افروختند. خیلیهای دیگر در این میان در شبکههای اجتماعی ظاهر شده و خواهان کشانیده شدن عاملان این جنایت به میز محاکمه شدهاند.
افشاگری هشت صبح، اندوهها را تجدید کرد، غمها را مضاعف کرد، امیدها را کشت و انتظار را پایان داد. شاید تا امروز خیلیها امید بازگشت نزدیکانشان را در دل داشتند و آن را در فکر میپروراندند. کودکانی که امروز مرد شدهاند و پدر ندیدهاند، جوانانی که پیر شدهاند و برادر ندیدهاند و پیرانی که مردهاند و آرزوی دیدن دوستان را به خاک گور بردند، همه و همه انتظار عزیزانی را میکشیدند که آرزوهایشان دود شدند و به آسمانها رفتند. این بازماندگان خواسته یا نخواسته، تحت تأثیر عواطفشان قرار گرفته و خواهان به محاکمه کشانیدن قاتلان عزیزانشان هستند و نهادهای حقوق بشری هم همراهیشان میکنند. اما سوال این است که چه کسی قرار است محاکمه شود؟ و چه کسی قرار است محاکمه کند؟
اگر قرار باشد عاملان این قتل عام محاکمه شوند و حساب جنایاتشان را پس دهند، باید از کسی که در صدر هرم قرار داشته، تا کسی که در قعر هرم قرار داشته، همه مورد بازپرسی قرار گیرند و برای هرکدام جزای مناسب عملش در نظر گرفته شود. حسابگیری از این اشخاص، کاری نیک است که برای سردمداران قدرت فعلی در کشور به مثابه زنگ خطر بوده و گوشزد میکند که اگر این روز شما قدرت در دست دارید، توانایی انجام هرگونه اعمال را دارید و به خود جرئت اجرای آن را میدهید، فردایی هم در کار است و کسانی خواهند آمد که از شما حساب پس میگیرند. ولی این که عاملان اصلی یا همان مهرههای صدر جدول اصلا حضور ندارند و ما به یک تعداد اشخاص و افرادی که آن روزها توانایی مخالفت با دولت پوشالی خلقیها را نداشتهاند و قهرا مرتکب انجام این خشونتها شدهاند، چسپیدهایم و میخواهیم با به محاکمه کشانیدن آنها خود را قانع سازیم، جفای بزرگی به اهداف والای قربانیان ما خواهد بود. آنانی که جوانان کشور را چون شاخههای درختان، قطعه قطعه کردند، حفیظالله امین و ببرک کارمل بودند، آن که دستور قتل عام عزیزان ما را داد و از این پروژهی انسانکشی حمایت کرد، شوروی بود، نه آن عسکر بیچاره!
من و تو میخواهیم چه کسی محاکمه شود؟ اگر میخواهیم عاملان بربادی، عاملان عقبماندگی و مزدوران بیگانهپرست به میز محاکمه کشانیده شوند و سزای عمل ناشایستشان را بچشند، باید بدانیم که سیستم قضایی کشور تا خرخره غرق در فساد است و نمیتواند به این مهم بپردازد. همهی ما و شما به کم و کیف سیستم قضایی کشور خود واقف هستیم و نیک میدانیم که این خواستهی ما عملی نیست. من نمیگویم به عاملان کشتار بیرحمانهی سازمان اگسا جزا داده نشود، یا به محکمه معرفی نشوند، بلکه بیمم از آن است که این جنایتکاران، از ضعف مدیریت ارگانهای قضایی به نفعشان سو استفاده نکنند و خود را تبرئه نسازند، خصوصا در این زمان حساس که حرف و حدیث انتخابات ذهن ها را به خود مشغول کرده و همهچیز از زاویهی دید انتخابات مورد بررسی قرار میگیرند. اگر سیستم قضایی ما توانایی صدور احکام را با جدیدت و صراحت میداشت و میتوانست به حیث یک نهاد مستقل عمل کند، بیشک همه میتوانست به خواستههایشان برسند. اما چه سود که حکومت خود در باتلاق نابودی و ناکامی دست و پا میزند و هرروز بدتر از دیروز میشود. اگر امروز پروندهی قربانیان مورد بررسی قرار گیرد، بدون شک از اعتبار برخوردار نیست؛ چون قضا خود مشکل دارد و نیاز به بازسازی (!)، پس بر ماست تا برای به محاکمه کشانیدن مجرمان منتظر فرصت بهتری باشیم.