نتیجهی یک تحقیق در افغانستان نشان میدهد که استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی توسط گروههای افراطی رو به افزایش میباشد.
این تحقیق با پشتیبانی لوجیستیکی مؤسسه مطالعات استراتژیک افغانستان (AISS) و حمایت مالی موسسه ایالات متحده برای صلح (USIP) صورت گرفته است.
در این تحقیق روایتهای افراطی در شبکههای انترنتی مانند فیسبوک، یوتیوب، تویتر، انستاگرام و گوگل پلاس، همچنین پایگاههای ارتباطی مانند بلوتوث و زنگ موبایل تجزیه و تحلیل شده است.
یافتههای این تحقیق در طی ده ماه از تحلیل محتوای مطالب صفحات افراطی، مصاحبه با کاربران فعال شبکههای اجتماعی در چهار ولایت از میان 34 ولایت و نهایتاً گفتوگو با مقامات مسئول حکومتی برآمده است.
بر بنیاد این تحقیق، گروههای شبه نظامی مانند طالبان، حزب اسلامی و دولت اسلامی (داعش) در برابر دولت افغانستان و متحدان آن طی یک استراتژی خشونتبار و ویرانگر وارد نبرد گسترده اطلاعاتی شده و رقابتهای روبهرشد در این عرصه، دال بر تغییر در کانون توجه گروههای مخالف دولت به سمت مراکز شهری، جاییکه اکثریت قریب به اتفاق کاربران شبکههای اجتماعی در آن قرار دارند، میباشد.
پژوهش میافزاید، گروههای رادیکال با مبارزهی اطلاعاتی از طریق شبکههای اجتماعی، بهویژه جنبههایی که ارسال پیامهای فوری و تصاویر را تسهیل میکند، به شکل گستردهای برای تخریب دولت افغانستان فعالیت دارند.
در این پژوهش فعالیتهای «عناصر تندرو» در شبکههای اجتماعی و همچنین مواجهه و واکنش مردم و جامعه مدنی به روایتهای رادیکال و پیامهای افراطی تحلیل و ارزیابی شده و رویکرد ضد افراطگرایی دولت مورد بررسی قرار گرفته است.
در این مطالعه به تصاویری استناد شده است که نشان میدهد گروههای تندرو در مقاطع مختلف زمانی و با حسابهای متعدد در شبکههای اجتماعی به بیان، انتشار و ترویج ایدئولوژیهای سیاسی الهام گرفته از تفکرات افراطی، پرداختهاند.
گوشهای از یافتههای پژوهش بر انزجار عمومی، اعتقاد به عدم مشروعیت و اعتبار دولت، نگاه بدبینانه نسبت به خارجیان، آرزوگرایی و تبلیغات در شبکههای اجتماعی برای برپایی آرمانشهر اسلامی توسط نیروهای جهادی، همچنین موعظهها، توسل به کلیشههای جنسیتی، سرودها و آهنگهای آنلاین طالبان در تأثیرگذاری بر روند جذب جنگجویان مخالف دولت دلالت دارد.
در انتهای تحقیق، به دولت افغانستان پیشنهاد شده است تا با بسیج تمام «طرفهای ذینفع»، ارائه چارچوب نظارتی و قانونی در مورد شبکههای اجتماعی، برقراری همآهنگی با شرکتهای ارائه دهندهی خدمات اینترنتی در افغانستان و بهکارگیری طرحهای فوری و همآهنگ برای مقابله با روایتهای افراطگرایانهی قومی و قطببندیهای سیاسی پسا انتخابات بپردازد.
همچنین این پژوهش به جامعه بینالمللی پیشنهاد داده است تا از دولت افغانستان در تدوین سیاست مقابله با افراطگرایی، تحقیقات آینده پیرامون جنبههای خاصتر افراطگرایی و طرحهای افراد مستقل و جامعه مدنی پشتیبانی کند.