طالبان در بدخشان از سوی حکومت اکمال می‌شود

پاکستان و ضرورت یک پالیسی روشن در امر مواجهه با تروریزم

منبع: فایننشیل تایمز

برگردان: اطلاعات روز

اگر طرف‌های دخیل در سیاست داخلی پاکستان به شمول ارتش، سیاست‌مداران و مولوی‌ها کنش‌های‌شان در امر مبارزه با خشونت‌های ملیشه‌ا‌ی در این کشور را هم‌آهنگ نسازند، این کشور بر کوه آتش‌فشان قرار گرفته و جنگ علیه افراط‌گرایی و تروریزم را خواهد باخت.

در نتیجه‌ی حملات دهشت افگنی در هفته‌ی گذشته در این کشور، بیش از 200 نفر جان خود را از دست داده‌اند که در این جمله یک جنرال ارتش، 85 مسیحی ای که در پیشاور کشته شدند و خانم‌های خانه‌ی که درجریان یک حمله تروریستی در کراچی جان خود را از دست دادند، شامل اند. این حملات باعث شدند تا نواز شریف از درخواستش از طالبان پاکستانی به منظور راه‌اندازی گفت‌وگوها را برگشته و از سیاست‌های متفاوت تری سخن براند. هنوز واضح نیست که وی چه سیاستی را تعقیب خواهد کرد.

این نا باوری‌ها بر تنش‌های موجود میان این کشور و کشورهای همسایه‌اش افزوده است. دو کشور همسایه‌ی پاکستان (افغانستان و هند) این کشور را مرکز اصلی تروریزم منطقوی خوانده‌اند و گفته‌اند که افراط‌گرایی و تروریزم از این کشور به منطقه و حتی جهان سرایت می‌کند.

اساسا پاکستان از سه گونه‌ی متفاوت شورش‌گری به ستوه آمده است. در شمال غرب این کشور طالبان بر ارتش و اقلیت‌های آسیب پذیر شیعه و مسیحی حمله می‌کنند. در جنوب این کشور بلوچ‌های تجزیه‌طلب برای ایجاد یک بلوچستان مستقل مبارزه می‌کنند. کراچی به گرداب ملیشه‌ها، مافیا و یاغی‌ها تبدیل شده و ادامه‌ی شورشگری در این شهر بنادراصلی و مراکز تجاری این کشور را فلج کرده است.

طغیان حملات تروریستی از یک سو و فقدان یک استراتژی جامع مبارزه با تروریزم درزهای عمیق بین ارتش و دولت ملکی را متبارز تر ساخته است.این در حالی است که ارتش پیوسته مورد هدف قرار می‌گیرد. یک جنرال و یک سرهنگ در اواسط ماه سپتامبر توسط طالبان به قتل رسیدند. ارتش پیوسته سیاست دوسو را در مورد ملیشه‌ها تعقیب کرده است. در یک سو ملیشه‌های قرار دارند که دشمن پاکستان دانسته نشده و به آن‌ها اجازه داده شده است تا به صورت آزادانه در افغانستان و کشمیر بجنگند، در سوی دیگر ملیشه‌های هستند که می‌خواهند دولت پاکستان را از پای در آورند. نوع دوم ملیشه‌ها معمولا از سوی ارتش مورد هدف قرار می‌گیرند.

در حال حاضر باوجود درخواست نواز شریف از طالبان به منظور از سرگیری گفت‌وگوها، ارتش این کشور در امر گفت‌وگوهای مستقیم با طالبانی که دشمن پاکستان دانسته می‌شوند، تمایلی ندارد. اما ارتش هم چنان نسبت به راه‌اندازی حملات بر پایگاه‌های طالبان ضد پاکستان در وزیرستان شمالی هم تمایل ندارد. چون این کار بر روابط طالبان افغانی با دولت پاکستان تاثیرمنفی خواهد گذاشت. پاکستان در نظر دارد تا از طالبان افغانی به عنوان ابزاری در گسترش نفوذش در افغانستان استفاده کند.

احزاب بزرگ سیاسی نیز در رابطه به ملیشه‌ها سیاست دوپهلو را تعقیب کرده و شورشی‌ها را تامین کننده‌ی منافع‌شان می‌دانند. این احزاب نمی‌خواهند گروه‌های ملیشه‌ای را تحریک کنند. به گونه‌ی مثال پنجاب که توسط گروه‌های مربوط به حزب مسلم لیگ اداره می‌شود، پناهگاه امن گروه‌های ضد شیعه (به شمول لشکر جنگوی) محسوب می‌شود، گروه‌های که صد‌ها نفر از شیعیان را در سراسر پاکستان به قتل رسانده است. این گروه هم چنان در کشمیر هندی مصروف جنگ هستند.

کراچی شهری که در آن خشونت‌ها روزانه ده‌ها قربانی برجای می‌گذارند، توسط احزاب سیاسی بزرگ اداره می‌شود. آن‌ها با زد وبند‌های با ملیشه‌ها و مافیا این شهر را کنترول می‌کنند. در ماه‌های اخیر کراچی با تهدید جدیدی مواجه است، سرقت‌های بانکی که گفته می‌شود طالبان در آن‌ها دخیل است به‌شدت افزایش یافته و قتل و آدم ربایی بخاطر پول آمار بی سابقه‌ی را نشان می‌دهد.

برای برخی از سیاست مداران گزینه‌ی جاگزین به مراتب ترسناکتر است. رهبری حزب عوامی نشنل پارتی پاکستان که یک حزب ضد طالبان است، اخیرا آماج اصلی حملات انتحاری طالبان بوده است. استراتژی‌ای که سیاست‌مداران، قاضی‌ها و پولیس‌ها را وحشت زده ساخته است.

این درحالی است که سران بسیاری از احزاب سیاسی با گرایش‌های مذهبی در پاکستان موجودیت گروه‌های نظیر القاعده و طالب را سوال برانگیز می‌دانند و حملات تروریستی را دسیسه‌ای می‌خوانند که از سوی آمریکا، هند، سهیونیست‌ها و افغان‌ها راه‌اندازی می‌شوند. افرادی مانند عمران خان نیز دیدگاه‌های مشابهی را بیان کرده است و هدف اصلی راه‌اندازی حملات تروریستی را پریشان سازی اذهان مردم می‌داند.

سیاست‌مداران، ارتش و علما هیچ‌کدام روایت واضحی از دلیل گسترش چنین گروه‌ها درپاکستان به مردم ارائه نداده‌اند. آن‌ها نه حملات خونینی را که توسط این گروه‌ها راه‌اندازی می‌شوند، محکوم می‌کنند و نه استراتژی جامعی برای مبارزه با این تهدید در اختیار دارند.

فقدان یک روایت واضح و صریح که از حمایت ارتشی‌ها و ملکی‌ها برخوردار باشد، سردرگمی کنونی را باعث شده است.این امر ترس و نگرانی مردم را بیشتر ساخته است، مردمی که همین اکنون از مشکلاتی چون رکود اقتصادی، بی کاری و عدم دسترسی به برق رنج می‌برند. این امر هم چنان بر تلاش‌های نواز شریف در راستای رشد و توسعه‌ی اقتصادی در این کشور و بهبود روابط با کشورهای همسایه اثر منفی گذاشته است. کشورهای همسایه‌ای که پاکستان به‌شدت به توسعه‌ی روابط تجاری با آن‌ها ضرورت دارد.

زمانی که نواز شریف در ماه جون به قدرت رسید و گفت‌وگوها به منظور طرح یک استراتژی ضد تروریزم با سران ارتش، سیاست‌مدار‌ها و کارشناس‌های ملکی آغاز کرد، خوش بینی‌ها اوج گرفته بود.وی می‌خواست شورای امنیت ملی را تأسیس کند که این شورا معلومات را بین نهادهای ملکی‌ها و نظامی‌ها تبادله کند. اما سر انجام وی و حزبش به چیزی که آن‌ها در ولایت پنجاب آزمایش کرده بودند – روش حد اقل مقاومت- متوسل شدند. این استراتژی بر گفت‌وگو بر مبنای گفت‌وگو باطالبان استوار است. اما طالبان به این گفت‌وگوها هیچ علاقه‌ی نشان داده و به حملات خونین‌شان ادامه داده‌اند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *