هادی دریابی
فکر میکنم غالمغال (قیلوقال) جز فرهنگ ماست. یک سازمان تحقیقاتی که من اجازهی نام بردن از ایشانهایشان را ندارم، به این نتیجه رسیدهاند که اکثراً سو تغدیههای افغانستان با غالمغال رابطهی مستقیم دارند. مردمانی که بیشتر غالمغال میکند، بیشتر دچار سو تغذیه میشوند. جالب اینجاست که خیلی از سو تغذیههای ما در ایام کودکی، سلامت و چاق و روغنی بوده، همین که کلان شده و یک سر خبر بدی مردم را شنیده، به غالمغال رو آورده و بعد هم دچار سو تغذیه شدهاند. در این که دیگران بدند، هیچشکی نیست. دیگران البته که بدند، یعنی اگر کمی منطقی بیاندیشیم، به این نتیجه میرسیم که بدی دیگران باعث شده تا ما به مقام افتخار برسیم. این سرنوشت در همهی کشورها وجود دارد. در یکی از کشورهای نامگم دنیا، چندقوم در کنار هم قرار گرفته که هرگز خواهان در کنار هم بودن نیستند و نخواهند بود؛ قوم چیچون، قوم کنسل، قوم قیراط، قوم نخود و… چندوقت پیش انتخابات این کشور نامگم بود! چیچون برای جلب حمایت نخود، معاون اول خود را از قوم نخود انتخاب کرد و دومش را از قوم قیراط، سومش را از قوم کنسل و به سایر اقوام وعدهی وزارت و ریاست و ولایت و ولسوالی و گمرک و صدها میلیون دالر را داد. همه از این روش کاپی کردند.
جوانان متفکر آن کشور، چنان متفکر و روشنفکر و آدماند که فکر میکنند اگر سواد آنها نباشد، خدا باید شخصاً دست به کار شده و برای بشر کورس بیسوادی دایر کند. پیش از این که انتخابات بر نتیجهای بنشیند، آنها مدام در تلاش برای تقویت یک نفر و تخریب دهها نفر بودند…
اعضای هرقومی به کاندیدای بیرون از قوم خویش میگفتند: (من هم چیزی برای آنها گفتهام) خاک ده سر این نامرد! (مثلاً تو خیلی مردی)
این احمق کثافت سالها در مرغداری قوم قیراط کار میکرد. (پس در کجا کار میکرد؟ در زایشگاهی که مادرت تو را به دنیا آورد؟)
این نامرد زنش پارسال دو دفعه از خانه بیرونش کرده بود… (شاید زنش در وضعیت بحرانی قرار داشته و او برای بحرانیتر نشدنش شکستهنفسی کرده است).
این نامرد چطور جرأت کرده که خود را کاندید کند؟ (همینطوری برادر من. فکر کرده اجازهاش دست خودش است).
آی جوانان آگاه! به این نامرد احمق رای ندهید و تا میتوانید از سوراخهای شخصیتیاش استفاده کرده و بر خاک سیاه بنشانیدش! (به تو چه میرسد آقا یا خانم عاقل! اگر از سوراخ خودت استفاده شد چه؟)
من متأسفم که این بیشرم را در قطار کاندیدان میبینم. (یکی نیست بگوید باش، هفت جدت هم متأسف بود. چه شد؟)
اگر روزی خدا به زمین بیاید و لیست انتخابات ما را ببیند و بعد برود کارنامههای این اشخاص را ببیند، مطمئناً به مردم بشارت خواهد داد که به که رای بدهیم. تنها شخص محبوب این کشور، فلانی است. (کور خواندی بیادر! راستی منظورت از خدا کیست؟)
عجب دنیایی شده بهخدا! خاک برسر این ملت اگر فلانی رییس جمهور شود. (مگر فلانی در حق خر قاضی جنایت کرده و دیگران پاکاند؟)
تنها یک چیز باعث کامیابی ما و ترقی کشور است؛ اتحاد و وحدت در برابر دشمن! (استغفرالله بابه. تو که هنوز به فاشیزم میاندیشی).
دوست دارم آن لحظه که فلانی برنده میشود، چهرهی دشمنان را ببینم. اگر برنده شد یک چاشت مکمل مهمان هستید… هههههههههههه. (اگر نشد لطف کن به آنها قواره نشان بده).
من از مردم آگاه خود که همیشه در راه تأمین منافع قوم ما، دیگران را به خاک سیاه نشاندهاند، میخواهم یکبار دیگر شهامت به خرج داده و تنها کاندید قوم مارا حمایت کنند. کوچک شما ضیاءالحق قیراط! (ضیا جان، خاک سیاه فقط در نبود آگاهی و شهامت مطرح است. متأسفانه شما سالها نه آگاه بودید و نه با شهامت).
خدا نیامرزد فیسبوک را! همین فیس بوک لعنتی باعث شده که جوانان نازنین فکر روشنشان را عرضه کنند.