زوال سواد و حیا

آری، ولی…

یکی از فعالان سیاسی که برای مذاکره به پاکستان رفته بود گفته است که ما باید برای جهان اثبات کنیم که پاکستان از مراکز بسیار مهم پرورش تروریسم است. به نظر می‌رسد که این هوس «اثبات کردن» به این زودی‌ها از ذهن سیاست‌مداران و سیاسی اندیشان ملک ما بیرون نمی‌رود. بعید است سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر و وزارت‌های خارجه و نهادهای مقابله با تروریسم در آن کشورها ندانند که در پاکستان چه می‌گذرد. این برداشت کودکانه‌ای است که گمان کنیم کشورهای مهم دنیا، که رویکردهای سیاسی و امنیتی شان می‌توانند بر سرنوشت ما تاثیر بسیار بگذارند، از حمایت پاکستان از تروریسم و احزاب افراطی چون طالبان بی‌خبر اند. این که ما برای این کشورها اثبات کنیم که پاکستان از تروریست‌ها حمایت می‌کند، چیز تازه‌ای بر اطلاعات آنان نمی‌افزاید. سوال مهم‌تر این است که چه‌گونه می‌توان مجموعه‌ای از پیش‌نهادهای عملی و سودمند را طرح کرد و به تایید جهان رساند، به گونه‌ای که کشورهای دیگر قانع شوند که مقابله با سیاست‌های تروریسم پرورانه‌ی پاکستان به حال خودشان نیز مفید است؟
در این‌جا یک رویکرد اثباتْ‌مبنا داریم و یک رویکرد تاییدْ‌مبنا. در رویکردهای اثبات‌ْ‌مبنا سعی می‌شود از نظر منطقی برای طرف مقابل اثبات شود که حقیقت ماجرا چیست. در رویکردهای تایید‌ْمبنا نقطه‌ی عزیمت اثبات کردن حقیقت امر نیست، بل به تایید رساندن موضعی است که لازم و مفید انگاشته می‌شود. با این حساب اکثر رویکردهای سیاسی یا فعالیت‌های آمیخته با سیاست (برخلاف رویکردهای علمی) رویکردهای تایید‌ْمبنا هستند. مثلاً دولت افغانستان و پاکستان هر دو سعی می‌کنند نظر موافق امریکا را نسبت به خود جلب کنند. افغانستان دایماً سعی می‌کند «اثبات» کند که پاکستان همراه و هم‌دل امریکا نیست، اما پاکستان دایماً سیاست‌های خود را به «تایید» امریکا می‌رساند. در این‌جا مهم این نیست که چه کسی حقیقت را می‌گوید، مهم این است که چه کسی موضع خود را (با هر روشی) به تایید می‌رساند.
آن‌چه در رویکردِ اثبات‌گرا غالباً فراموش می‌شود این است که شما برای اثبات یک حقیقت مجبور نیستید به طرف مقابل تان انگیزه بدهید که حرف تان را بپذیرد. قوت سخن تان در استدلال تان است. اما آن‌چه جهان با آن می‌چرخد نگاه منفعت بین آدمی است و این دقیقاً همان چیزی است که در رویکرد تایید‌گرا لحاظ می‌شود. به این معنا که چه شما حقیقت چیزی را اثبات بتوانید و چه نتوانید، دیگران بیشتر متمایل اند چیزی را از شما بپذیرند و مورد تایید قرار دهند که ببینند در آن چیز برای خود شان هم نفعی هست (از هر جنسی که باشد).

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *