حرف‌ و حدیث‌های عنوانی این دو مرد؛ انتخابات تکرار شدنی‌ است

قاسم رحیمی

 تازه از شهر خودم برگشته‌ام. پیش از این که یادداشت پایین را بخوانید، لازم به یادآوری می‌دانم که من فقط خبرنگارم و مسئولیتم تنها بیان موضوع است، نه قصد تظاهر دارم و نه هم قصد جبهه‌گیری و منفی‌بافی علیه این و آن. تنها هدفم برجسته کردن مشکلات مردمم است و بس.

خوش‌بختانه به لطف رخصتی‌ها و دید و بازدیدهای عیدی برخی از بزرگان و متنفدان غزنی را ملاقات کردم. از طرفی هم خدا را سپاس‌گزارم که فرصتی پیش آمدم و یک شب مهمان ساکنان دره‌ی ترکان (تورگن) ولسوالی جغتو بودم؛ با برخی از بزرگان و جمعی از جوانان و نوجوانان این منطقه ملاقات و صحبت‌های شیرین و سازنده داشتم.

محور اصلی صحبت‌ها، انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی و مسئله‌ی 2014 بود. همه، از منی که به تعبیر آن‌ها از پایتخت سیاست و مملکت آمده بودم، از بازار سیاست، نامزدان مطرح ریاست جمهوری و نگرانی‌های 2014 می‌پرسیدند. همه به ‌نحوی نگران بودند و از دولت‌مداران، به‌خصوص نمایندگان‌شان در پارلمان سخت هم شاکی و دل‌خور.

آنان از دو نماینده‌ی غزنی، ‌جناب د‌کتر شاه جهان و جناب عارف رحمانی‌ که دوستان شخصی و قابل احترامم بوده و هستند، به رسم شکوه و گلایه نام بردند. به تعبیر یکی از جوانان آن محل، این وکیلان که برای ربودن آرای مردم تقلا می‌کردند، حالا کجایند؟ چرا مشکلات ما را نادیده می‌گیرند؟ چرا حد‌اقل در این چند سال یک‌بار احوال ما را نگرفتند؟

آنان از د‌کتر شاه جهان، نماینده‌ی غزنی که در میان مردم ولسوالی جغتو از شان و منزلت بالایی برخوردار است نیز گله و شکوه داشتند. آنان به این باور بودند که د‌کتر، آن‌چه که انتظار می‌رفت و مردم امید داشت در خصوص حل مشکلات مردم ولسوالی جغتو، از جمله دره‌ی تورگن تلاش و توجه نکرده است.

به هر حال، گذشته از شکایت و گلایه‌های مردم که متأسفانه کم‌تر کسی به آن احترام کرده است، واقعاً به ولسوالی جغتوی غزنی توجه نشده است. تعمیر لیسه‌ی شهید فیضی تورگن از بی‌توجهی، به تمام معنا به یک تعمیر غیر‌قابل استفاده مبدل شده است. دیوارهایش قسماً به‌هم ریخته‌اند، شیشه‌ها و دروازه‌های اتاق‌های درسی شکسته و اصلا خبر رنگ و روغن و مواد و امکانات درسی نیست.

مشکل جدی دیگر، خرابی راه مواصلاتی دره‌ی تورگن به مرکز غزنی است. این مسیر که راه رفت و آمد مردم دره‌ی تورگن، سراب، قسمت‌هایی از ولسوالی‌های ناهور و مالستان است، وضعیت نگران کننده دارد. مردم دره‌ی ترگن نگران‌اند که با آمدن فصل زمستان که چیزی به آن نمانده است، این مسیر کاملا برای وسایط غیرقابل استفاد خواهد شد و در این صورت مردم مشکل مریضان و موضوع رساندن موارد خوراکی را چگونه حل کنند؟

مشکل خرابی راه ولسوالی جغتو، خصوصا دره‌ی تورگن برای ساکنان این منطقه با آمدن فصل زمستان به یک کابوس تبدیل شده است. مشکل جدی دیگر، مسئله‌ی نبود مراکز صحی در ولسوالی جغتو است. تنها یک یا دو مرکز صحی بی‌امکانات در مرکز ولسوالی و دره‌ی ککرک (کرکین) وجود دارد که مسئله‌ی محاصره‌ی جغرافیایی فرصت انتقال مریضان را به این مراکز صحی سخت و دشوار کرده است.

و در پایان، دوستان نگویید که چرا این همه حرف‌ حدیث را عنوانی جناب د‌کتر ‌شاه جهان و جناب عارف رحمانی نوشتم؛ نماینده‌ی پارلمان را چه به سرک و کلنیک صحی و مکتب مردم؟

جناب د‌کتر شاه جهان متولد و ساکن همین ولسوالی است، عارف رحمانی هم چون در ولسوالی قره‌باغ زادگاهش انتخابات نشد، به لطف آرای ولسوالی جغتو نماینده شد و مردم به او اعتماد کردند؛ حالا این مردم حق دارند، حداقل برای رساندن مشکلات‌شان به گوش مقام‌های اجرایی، یخن این دو بزرگوار را بگیرند؛ زیرا جنرال قاسمی و جناب اعتمادی و چند نماینده‌ی دیگر غزنی… در قدم اول به فکر حل مشکلات ناهور و مالستان و جاغوری‌اند تا ولسوالی جغتو.

با احترام و روابط دوستانه‌ و شخصی که با جناب د‌کتر ‌شاه جهان و جناب عارف رحمانی دارم، از این دو بزرگوار، علی‌رغم بی‌باوری مردم که گویا به هر دلیلی کاری از دست‌شان ساخته نیست، تقاضا دارم تا به فکر مشکلات یاد شده، به‌خصوص مسئله‌ی بازسازی راه مواصلاتی جغتو به مرکز غزنی باشند تا فصل زمستان از مردم ما قربانی انسانی نگیرد، که در این صورت مردم آنان را نخواهند بخشید.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *