چرا پاکستانی‌ها از مرگ رهبر طالبان خشمگین‌اند؟

منبع: سی.‌ان‌.ان

برگردان: حمید مهدوی

مایکل کوگلمن، تحلیل‌گر ارشد آسیای جنوبی در مرکز جهانی «وود رو ویلسن» برای محققان است و نظریات مطرح شده‌ی زیر نظریات شخصی اوست.

در 5 آگست سال 2009 بیت‌‌الله محسود، رهبر تحریک طالبان پاکستان در نتیجه‌ی حمله‌ی هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی به قتل رسید. چند روز بعد، مرگ او توسط تحریک طالبان پاکستان تأیید شده و این گروه سریعا به دنبال تعیین جانشین او برآمدند. شخصی که در مورد آن‌چه که اتفاق افتاده بود، دیدگاه متفاوت‌‌تری داشت و فرمانده جوان و فعال تحریک طالبان پاکستان بود، «حکیم‌الله محسود» به عنوان جانشین بیت‌الله محسود انتخاب شد. وی به گزارش‌گری گفته بود که «اندکی مریض» است.

چه اظهار نظر عجیب و غریبی. اکنون که از مرگ بیت‌الله محسود چهار سال گذشته است، حکیم‌الله محسود، جانشین وی نیز در نتیجه‌ی حمله‌ی هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی کشته شد. مرگ وی به اندازه‌ی مرگ بیت‌الله محسود برای پاکستانی‌ها گیج کننده بوده است.

حکیم‌الله محسود با وجود قوانین وحشیانه و ظالمانه‌ی تحریک طالبان پاکستان در ظلم و استبداد از شهرت زیادی برخوردار بود. او با بیت‌الله محسود، کسی که وی سال‌ها به عنوان همکار نزدیک در کنارش ایستاد، تفاوت زیادی داشت. بیت‌الله محسود تنومند بود و از مرض شکر رنج می‌برد و این باعث شده بود تا به طور مداوم از درد پای رنج ببرد. نظر به گزارش‌ها، او در حالی که در پشت بام پدر‌زنش خوابیده بود و هم‌نشین زنش پاهای وی را ماساژ می‌داد، کشته شد.

حکیم‌الله‌ برخلاف بیت‌الله، جسامت بزرگی داشت و ورزش‌کار بود و گفته می‌شود از چندین حمله‌ی قبلی جان سالم به در برده بود. تحریک طالبان پاکستان که یک سازمان بی‌رحم است، با به قدرت رسیدن حکیم‌الله محسود، بی‌رحم‌تر شده بود. این گروه دیگر از هیچ‌کسی مزایقه نمی‌کرد‌– از کارمندان واکسین پولیو گرفته تا اقلیت‌های مذهبی و حتا کودکانی که فوتبال می‌کردند.

بی‌رحمی و وحشی‌گری حکیم‌الله محسود باعث شده بود تا مقام‌های تحریک طالبان پاکستان بارها سر‌وصداهایی را در مورد جاگزینی او با معاونش «ولی‌الرحمن» که میانه‌رو‌تر بود، راه‌اندازی کنند، اما بعد از راه‌اندازی حملات وحشیانه و خشونت‌آمیز این گروه ‌علیه سه حزب عمده‌ی سیاسی در جریان کمپاین انتخابات ریاست جمهوری در پاکستان، ولی‌الرحمن در ماه می ‌در نتیجه‌ی حمله‌ی هواپیماهای بدون سرنشین جان داد. بعد از مرگ محسود، در جریان چند روز گذشته بسیاری از پاکستانی‌ها، به‌ویژه سیاست‌مداران محافظه‌‌کار مربوطه به جناح اپوزیسیون، میزبان‌های گفت‌وگوهای تلویزیونی، وزارت خارجه و عوام مردم با حزن و خشم نسبت به مرگ حکیم‌الله محسود عکس‌العمل نشان داده‌اند.

گذشته از اظهار نظرهای برخی از پاکستانی‌های لیبرال در رسانه‌های اجتماعی، تعداد اندکی از پاکستانی‌ها آشکارا از مرگ حکیم‌الله محسود تجلیل کرده‌اند.

به‌راستی دلیل ناراحتی نسبت به مرگ این قاتل بدنام چیست؟ این ناراحتی می‌تواند ریشه در احساسات ضد امریکایی در پاکستان داشته باشد و عامل این احساسات درکی است که گویا امریکایی‌ها با انجام حملات هواپیماهای بدون سرنشین و سایر تدابیر به طور بی‌پایانی در امور پاکستان مداخله کرده و اوضاع در پاکستان را متشنج می‌سازد. اکثریت پاکستانی‌ها با اظهار بعضی دلایل باور دارند که امریکایی‌ها سیاست‌هایی را در پاکستان دنبال می‌کنند که پی‌آمدهای زیان‌آوری از خود برجای می‌گذارد، پیامدهایی که سال‌ها برای پاکستانی‌ها درد‌سر آفریده‌اند.

با در نظرداشت حکایت بالا، از زمانی که «شکیل افریدی»، داکتر پاکستانی همکار با سی.آی.ای با راه‌اندازی واکسیناسیون جعلی پولیو این سازمان را در ردیابی اسامه بن لادن، رهبر گروه القاعده کمک رساند، تلاش‌ها در زمینه‌ی تطبیق واکسین ضد پولیو درد‌سر‌ساز بوده‌اند.

مطمئنا اکنون پاکستانی‌ها‌ نسبت به مرگ محسود ناراحت نیستند، بلکه چگونگی و چه وقتی کشته شدن او پاکستانی‌ها را ناراحت کرده است. برخی‌ها ارتش خود‌نمای پاکستان را طعنه می‌زنند که چرا نتوانسته است با هواپیمای بدون سرنشین خودش ‌یا راه‌اندازی حملات زمینی محسود را بکشد. با در نظرداشت این که واشنگتن همیشه نسبت به قسمت کردن تکنولوژی‌های حساس با این متحد مظنونش بی‌میل بوده است، اولین گزینه‌، «گزینه‌ی عدم آغاز» این روند بوده است. ارتش پاکستان سال‌ها‌ست که عملیات ضد‌تحریک طالبان پاکستان را به عنوان گزینه‌ی دوم عملی کرده است. اگر‌چند این عملیات هیچ‌گاهی در وزیرستان شمالی، جایی که محسود زندگی می‌کرد و پناهگاه سازمان‌های شورشی‌ای که به عنوان وسیله برای تأمین امنیت در پاکستان استفاده می‌شوند، داخل نشده است.

اسلام‌آباد دلیل ناراحتی خود را کارشکنی ایالات متحده‌ی امریکا در روند صلح با تحریک طالبان پاکستان عنوان کرده است‌: «چند ساعت قبل از مرگ محسود، اسلام‌آباد اعلان کرده بود که گفت‌وگوها آغاز شده‌اند». نظر به اظهار نظرهای وزارت داخله‌ی پاکستان، حملات هواپیماهای بدون سرنشین «امیدواری‌ها در زمینه‌ی دست‌یابی به صلح» را کشت.

حکومت پاکستان و اکثریت پاکستانی‌هایی که برای به قدرت رسیدن این حکومت در ماه می‌ رای دادند، ادعا می‌کنند که گفت‌وگوها یگانه راه خون‌ریزی‌ها توسط تحریک طالبان پاکستان است و امریکا این یگانه راه را محو کرده است.

با در نظر‌داشت تعهد اسلام‌آباد به منظور تجدید نظر نسبت به ابعاد روابط با ایالات متحده‌ی امریکا و رای‌گیری رهبری سیاسی ایالت خیبر پشتون‌خواه به منظور مسدود کردن تمام راه‌های اکمالاتی ناتو‌ «در صورت ادامه‌ی این گونه حملات»، ظاهرا مرگ محسود جرقه‌ی جدیدی در بحران رابط پاکستان و امریکا ایجاد کرده است.

این در حالی است که تحریک طالبان پاکستان با راه‌اندازی حملات بی‌شرمانه بر تأسیسات نظامی پاکستان، به‌شمول ساختمان قرارگاه مرکزی این کشور «پنتاگون پاکستان» در ماه اکتوبر 2009 «چند روز بعد از به قدرت رسیدن محسود»، عهد کرده است که حکومت پاکستان را سرنگون خواهد کرد و حملات این گروه جان هزاران تن از عساکر ارتش این کشور را گرفته است.

اما به هر‌صورت، حکیم‌الله محسود یک جهادی پاکستان‌محور نبود. او در طرح حمله بر پایگاه سی.آی.ای در افغانستان حمله کرد و قرار گزارش‌ها، سازمان او یک پاکستانی‌الاصل امریکایی‌تبار را آموزش داده بود تا «تایمز سکیویر» را منفجر سازد. چند ساعت بعد از این تلاش ناکام، گروه طالبان پاکستان ویدیویی را منتشر ساخت که در آن محسود گفته بود:‌ «به‌زودی فداییان ما بر شهرهای بزرگ امریکا حمله‌ور خواهند شد». بعد از مرگ محسود، مایک روجرز که ریاست کمیته‌ی اطلاعات مجلس را برعهده دارد، گفت‌: «محسود برای عساکر ما در افغانستان تهدید حتمی بود. اخیرا اطلاعاتی به دست آورده بودیم که ما را در مورد مصئونیت عساکر ما در افغانستان نگران ساخته بود».

امکان داشت که واشنگتن نهادهای امنیتی پاکستان قبل از راه‌‌اندازی این عملیات مطلع می‌ساخت و هم‌چنین ارتش پاکستان خود نیز می‌توانست این کار را انجام دهد، اما این کار خشم پاکستان را بیش‌تر بر می‌انگیخت: پاکستان نه تنها نسبت به این که واشنگتن برنامه‌های صلح این کشور را به آتش کشیده است، خشم‌گین می‌شد، بلکه در آن صورت ادعای این که واشنگتن با نهادهای امنیتی پاکستان در عدم حضور دولت توطئه‌چینی می‌کند، می‌توانست مایه‌ی خشم باشد.

اما در مورد روابط پاکستان و امریکا باید گفت که آن‌چه که پاکستانی‌ها در نظر عموم می‌گویند، با آن‌چه که آن‌ها به شکل خصوصی و محرمانه می‌گویند، کاملا متفاوت است. اظهار نظرهای اخیر مقامات پاکستانی و ابراز خشم آن‌ها در مورد قتل حکیم‌الله محسود، نمی‌تواند چیزی بیش از آب‌گوشت برای فرونشاندن احساسات ضد‌امریکایی مردم عام پاکستان باشد.

مقام‌های حکومتی پاکستان شاید پشت دروازه‌های بسته از کشته شدن حکیم‌الله محسود شادمانی کنند. در هر‌‌صورت، روزهای آینده روزهای خونینی خواهند بود. سخن‌گوی تحریک طالبان پاکستان وعده داده است که «این تحریک از هر قطره خون حکیم‌الله محسود، یک حمله کننده‌ی انتحاری خواهد ساخت».

اما این سخنان خشن حقیقتی را پوشیده نگه‌داشته است: تحریک طالبان پاکستان با وجود وحشی‌گری‌هایش در نتیجه‌ی حملات ارتش پاکستان و عملیات هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی به‌شدت تضعیف شده است و مرگ محسود ضربت شدیدی بر این گروه وارد کرده است.

تحریک طالبان پاکستان اخیرا اعلام کرده است که گفت‌وگوها با حکومت پاکستان را قدغن کرده است. اما آسیب‌پذیری روز‌افزون آن‌ها و شکاف‌های احتمالی بین این گروه‌‌ «به دلیل اختلاف عقاید فرمانده این تحریک بر سر تعیین جانشین حکیم‌الله محسود»، شاید منجر به تغییر مسیر این گروه شود.

نهایتا، مرگ محسود شاید چشم‌اندازهای گفت‌وگوهایی را برجسته سازد که به گفته‌ی دولت پاکستان، مرگ محسود این گفت‌وگوها را در هم شکسته است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *